به گزارش ایمنا، دانشجویان هم هستند اما برخلاف دیگران یک دقیقه آرام و قرار ندارند. در دستانشان یادنامههایی است که به مناسبت بزرگداشت دکتر سید عبدالحسین ساسان استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، تهیهشده و پر است از مقالات گوناگون از شخصیتهای علمی و سیاسی اصفهان. از دکتر قدرت الله نوروزی که این روزها شهردار است گرفته تا اساتید و هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان.
دانشجویان مشغول هماهنگی جلسه آیین بزرگداشت هستند. جلسهای که قرار است در سالن پیامبر اعظم کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان برپا شود. سالنی که بهترین سالن همایش دانشگاه اصفهان است و در میانههای جلسه حضاری که نمیدانستند، فهمیدند که این بنا با زحمات دکتر سید عبدالحسین ساسان و با نظارت او از حالت نیمه کاره رها شده است.
سالن همچنان درگیر همهمه و سلامها و ابراز شادمانیها بود که آمد؛ خودش و همسرش شانهبهشانهی یکدیگر قدم برمیداشتند و لبخند آرامش بخشی روی صورتهایشان نقش بسته بود. ساسان به کوچک و بزرگ سلام میداد و سرش را به نشانهی احترام در برابر همکارانش و حتی دانشجویان جوان دانشگاه فرود میآورد. در میان جمعیت حاضر کسی نبود که به احترامش از جا بلند نشود و با اشتیاق صورتش را نبوسد.
درنهایت در کنار همسرش روی صندلی ردیف اول جای گرفت و با اینکه هرلحظه به احترام یک دوست یا همکار قدیمی از جایش بر میخاست خم به ابرویش نمیآورد و لبخند از لبش نمیافتاد.
سالن باکمی تأخیر از ساعت وعده داده شده برای شروع مراسم، با تلاوت کلامالله مجید آرام گرفت و سپس به دعوت مجری برنامه، رییس دانشگاه اصفهان، بهعنوان اولین سخنران بزرگداشت این استاد روی صحنه آمد تا یادآور پارهای از خدمات این استاد بازنشسته گروه اقتصاد شود.
هوشنگ طالبی روی صحنه آمد تا دفتر گذشتهها را برای جوانترهایی که نمیدانستد ورق بزند و خاک از اوراق دهههای ۶۰ و ۷۰ بزداید. از زحماتی بگوید که در مدت مسئولیت خود توسط ساسان پذیرفتهشده بود. از روزهایی که ساسان بهرغم تدریس و مطالعه و سختیهای طاقت فرسایش معاون عمرانی دانشگاه اصفهان هم بود و برای آبادانی این دانشگاه کوشش بسیار میکرد. از کتابخانهای که با نظارت تماموقتش برای دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد بنا نهاد و آزادگان نام گرفت. از سالن همایش پیامبر اعظم(ص) که تنها با زحمات ساسان ممکن بود از ساختمانی نیمهکاره و رها شده تبدیل به چنین بنایی شود.
رییس دانشگاه اصفهان می کند که تمام این فعالیتها در سالهای جنگ و پساز آن بود. "سالهایی که بودجه مملکت صرف جنگ میشد و سرمایه کافی برای هیچ فعالیتی نبود، چه رسد به فعالیتهای عمرانی." طالبی سخنرانیاش را با ذکر معیار بودن ساسان در قاموس یک استاد به پایان برد و جای خودش را به مجید صامتی، عضو هیئتعلمی دانشکدهی اقتصاد دانشگاه اصفهان داد؛ کسی که به گفتهی خود، افتخار شاگردی عبدالحسین ساسان را در کارنامهاش دارد.
صامتی پس از عرض ادب به استاد پیشینش و حضار مجلس با صدایی که بغض فروخورده در آن به گوش میخورد، در مقابل تمام حضار به این نکته معترف شد که اگر دکتر ساسان معیار یک استاد اقتصاد باشد، کسی مانند او باید از فردای امروز کرسی استادی را بدرود گوید؛ از وعدههایی گفت که شاید برخلاف بسیاری از وعدههای دیگر مسئولان، با کوشش و تلاش دکتر ساسان و عشق و علاقهای وافر به دانشجو و دانشگاه محقق شده بود.
درنهایت با قدردانی از عبدالحسین ساسان و تمام اساتید دیگری که در این مسیر یاریگرش بودند صحنه را ترک گفت تا نوبت به فتح الله معین رییس شورای شهر او ز فعالان حوزهی سیاست برسد که از فعالیتهای خارج از دانشگاه و خدمات سیاسی ساسان بگوید.
از سالهایی بگوید که ساسان بهعنوان عضو شورای اسلامی شهر اصفهان، (۱۳۸۱–۱۳۷۸)، در هر وظیفهای که میتوانست به انجام برساند یا به نحوی از انحا کمکحال و یاریگر باشد داوطلب بود و از هیچ خدمتی آنهم بدون چشمداشت، فروگذار نکرده بود.
پس از معین نوبت به سخنرانان دیگری هم رسید؛ کرباسی زاده و مهدی پور که آنان نیز به زوایای دیگری از شخصیت این فرهیخته اصفهانی پرداختند. به زمانهایی اشاره کردند که میتوانست کارش را بهراحتی با استفاده از نفوذ پدرش، سید جلالالدین طاهری، امامجمعه اسبق شهر اصفهان، پیش ببرد اما حتی اشارهای هم به این موضوع نکرد و صرفاً با تکیهبر اندیشهی خود در راه توسعهی کشورش گام برداشت و استقلال علمی، سیاسی و فکریاش را از همه گروهها و دستهها حفظ کرد.
شاید تمامی این سخنرانیها و تقدیرها در برابر شخصی که با این حجم از خدمات در علم اقتصاد و سیاست کشورش، در فیلم کوتاهی که دربارهاش به نمایش درآمده و در میانهاش خود را ناکام و شکستخورده در قیاس با آرزوهایش برای سرزمینش، ایران میداند، همچنان خرد و ناچیز باشد.
تمام این تجلیلها اشارهی کوتاهی به گوشهای از فعالیتهای دکتر عبدالحسین ساسان، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان، محقق در زمینههای اقتصاد سیاسی، اقتصاد حملونقل، جامعهشناسی و روابط بینالملل و همچنین از چهرههای برجسته جهان اقتصاد به انتخاب هیئتامنای مرکز علمی "مارکوئیز آمریکا" در سال ۱۳۷۵ و همچنین کسی که از پس از اخذ مدرک دکتری از دانشگاه "امریکن واشنگتن دی سی"، به میهنش بازگشت تا برای توسعهی کشورش گام بردارد بود.
پس از تمام این سخنها و نمایش فیلم کوتاهی از فعالیتهایش، نوبت به خودش رسید تا بار دیگر همه را از کلاس درسش و حاصل سالهای علماندوزیاش بهرهمند سازد. با اذعان به قاصر بودن زبان از تشکر برای این بزرگداشت شروع کرد و سپس به اوضاع اقتصادی کشور پرداخت.
شرایط را اینگونه توصیف کرد که این روزها هر کس که تحصیلکرده در زمینهٔ اقتصاد باشد با این پرسش روبرو میشود که وضع به کجا خواهد رفت و چه شد که درنهایت کار به اینجا رسید؟
ساسان با تأکید بر اینکه پس از فراغت از تحصیل به مطالعه تاریخ ایران بهمنظور تمرکز بیشتر بر «اقتصاد نهادگرا» پرداخته است گفت که آفت مزمن اقتصاد ایران را نه در اشخاص بلکه در نهاد باید جستجو کرد.
او گفت که غارتگری در تاریخ جنبههای بسیاری داشته است؛ از غارتگری درمیان انسانهای اولیه گرفته تا غارتگری ضرابخانهای و درنهایت غارتگری چاپخانهای که این روزها درگیرش هستیم.
او خاطرنشان کرد که دولتهای هشتم و نهم با افزایش سرسامآور چاپ اسکناس، ارز ما را در برابر عیار اسکناس، یعنی سایر ارزهای جهانی بیارزش کردهاند و این اقدام در نهایت به آسیب رساندن به بسیاری از تولیدکنندگان و سرمایهگذاران این مملکت انجامیده است. ساسان تأکید کرد که بزرگترین اقدام برای بهبود اقتصاد کشور اصلاح نهادهاست و این کشور هنوز هم سرمایهگذاران و بهبوددهندگان بسیاری در قلب جامعهی اقتصادی خود دارد.
ساسان سخنرانی آموزندهاش را با شعری از سیاوش کسرایی به پایان برد. هر شب ستارهای به زمین میکشند و باز/ این آسمان غمزده غرق ستاره است
نظر شما