به گزارش خبرنگار ایمنا، مهران سالاری، متولد کرمان و تحصیلکرده رشته نقاشی در دانشگاه هنر اصفهان است. او در این نمایشگاه که اولین نمایشگاه انفرادی اش بود، به ریشههای خود بازگشته است و تلاش کرده از سازه بومی «کپر» بهعنوان ابزاری برای بیان و به تصویر کشیدن صدمات تحولات جهانی به هویتهای بومی استفاده کند.
به گفته سالاری ، کپرها، جزئی از هویت تاریخی و اقلیمی کرمان هستند. او به خبرنگار ایمنا میگوید: «نتوانستم از فرهنگ خودم فاصله بگیرم. بایستی آن را معرفی میکردم، چراکه تا چند سال دیگر چیزی از این فرهنگ باقی نخواهد ماند.»
آنچه در این نمایشگاه شاهد هستیم، مجموعه طراحیهایی است که در آنها، تنها و تنها از کپرها بهعنوان عنصر اصلی استفادهشده و خبری از پسزمینه یا جزئیاتی دیگر در آنها نیست، حتی در اکثر تابلوها رنگ نیز وجود ندارد و تابلوهای رنگی هم از رنگهای نهچندان زنده بهره میبرند. هنرمند، این خصوصیت را چنان برگزیده که با دوری از جزئیات بیمورد، تنها و تنها مفهوم مورد نظر خود را بیان کند و سد تجمل را از میان پیام ذهن مخاطب بردارد.
بر اساس بیانیه نمایشگاه، آنچه سالاری علاوه بر تخریبهای ناشی از تحولات سریع جهانی، تلاش داشته به تصویر بکشد، پتانسیل تبدیلشدن کپر از یک سازه بومی و قدیمی به سازهای مدرن و امروزی است. در این راستا میتوان تابلوهایی را در نمایشگاه دید که در آنها، کپرها به اشکال مختلف کشیده و خمیده درآمدهاند و یا با چیدمانهایی خاص در کنار یکدیگر به تصویر درآمدهاند.
آثار حاضر در این نمایشگاه را میتوان به چند مجموعه تقسیم کرد که آثار هرکدام از مجموعهها در فضایی خاص به تصویر کشیده شدهاند. از ابتدا تا انتهای گالری، بهسادگی روندی در تابلوها احساس میشود. تابلوهای ابتدای گالری، بسیار ساده، یک یا دو کپر را با جزئیات بالا و بهصورت نسبتاً عادی به تصویر کشیدهاند. پس از آن، تابلوها کمکم پیچیده میشدند و دردها به گونههای مختلفی در تابلوها شروع به نمایان شدن میکردند، درد تخریب که در مجموعههای مختلف به صور متفاوتی به تصویر کشیده شده بود.
در یکی از این مجموعهها هم شاهد شمایل کپرهایی بودیم که نواری از رنگ از وسط آنها عبور کرده بود، گویی تیغ برنده زمان، کپرها را به دونیم کرده، ولی چرا از رنگهای گرم و پرجنبوجوش برای این کار استفادهشده است؟ هنرمند در پاسخ این سؤال ما گفت: «این رنگها، آن چیزی است که از حس من برآمده و آسیب بیچونوچرای زندگی پرجنبوجوش امروزی را برای من تداعی میکنند.»
در مجموعهای دیگر، کپرها در شکلهایی عجیب و دور از عقل به تصویر کشیده شدهاند. کپرهایی خمیده، کشیده و قوس برداشته، کپرهایی که نوک آنها به یکدیگر متصل شده، کپرهایی که گویا فریاد برمیآورند از رنجهای کشیده و این فریاد، بهخوبی به گوش مخاطب میرسد، چراکه سالاری، نهتنها سازهای را به تصویر کشیده، بلکه بهواسطه فضا و متریال طراحی، به سازههای خود شخصیت بخشیده است.
در انتهای گالری هم تابلوهایی دیده میشود که در نگاه اول میتوان متوجه شد با دیگر تابلوها متفاوت هستند، تابلوهایی که گویی منظرهای را به تصویر میکشند، منظرهای از
آنچه مهران سالاری برای آینده این سازه بومی از بوم خودش در سر میپروراند. منظرهای از قرار گرفتن کپرها در کنار هم و در اشکال مختلفی که فیزیک ساختهشده آنها در عصر امروزی، آنچنان دور از تصور نیست.
در مجموع، این بار در گالری متن، شاهد مجموعهای از آثار هدفمند از مهران سالاری بودیم، آثاری که باکمی تأمل میتوانست سایهای از دغدغه را در پس آنها یافت.
نظر شما