به گزارش ایمنا، ایرج محمدی هنرمندی است که حس او به تندیس کاوه آهنگر درست مانند حس یک پدر به فرزند است، پدری که هیچزمان به ساخت این تندیس به عنوان یک کار سفارشی و صرفا ساخت یک مجسمه نگاه نکرد و از ابتدای ساخت آن تا پایان، به آن همچون پسر خود نگریست و آن زمان که تندیس کاوه را به انبار منتقل کردند آنقدر دلگیر شد که گویی پسر وی را به انبار برده بودند، انباری درست بهسان زندان... اکنون تندیس کاوه آهنگر به میدان آزادی بازگشته است و ابهت اسطوره ای اصفهان را به عابران یادآوری می کند، بازگشتی که ایرج محمدی از آن با عنوان "بازگشت پسرش به میدان آزادی" یاد می کند.
امروز وقتی با این استاد پیشکسوت تماس گرفتیم حضور دوبارۀ تندیس کاوه آهنگر را به وی به عنوان پدر پیر این تندیس تبریک گفتیم، او نیز بازگشت مجدد یکی از نمادهاو هویت های شهری نصف جهان را به ما و به همه شهروندان اصفهان تبریک گفت و از حضور دوبارۀ فرزندش در میدان آزادی ابراز خرسندی کرد، فرزندی که قصه های مادر را برای وی تداعی می کند، قصه هایی از دل اسطوره های ایران و اصفهان... قصه دادخواهی کاوه آهنگر...
آنچه می خوانید گفتوگوی خبرنگار ایمنا با ایرج محمدی، پیشکسوت مجسمه سازی، عضو هیئت مؤسس انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران و خالق تندیس کاوه آهنگر است.
استاد بازگشت تندیس کاوه، اثر هنرمندانه شما را به میدان آزادی تبریک می گوییم.
به به، من هم به شما و مردم اصفهان تبریک می گویم.
شما تا چه اندازه به تندیس کاوه آهنگر تعلق خاطر دارید؟
یکی از قصههایی که در دوران کودکی بارها و بارها از مادرم شنیده بودم و به عنوان یکی از خاطرات پُررنگ کودکی در ذهن من ثبت شده بود داستان کاوه آهنگر بود که این قصه هنوز هم من را به یاد مادرم میاندازد. در این تندیس، کاوه آهنگر خشم درونی خود را بر سندان زده و با مشت این سندان را خرد کرده است و این موضوع در ضرب المثلها نیز این آمده است که از کار نشدنی با عنوان مشت به سندان زدن یاد میکنند و وقتی حس درونی بالا باشد حتی یک مشت هم سندان را خرد میکند؛ کاوه نیز در این تندیس با تفکر خود به جلو میرود و خشم خود را در سندان ریخته است و خود او جلوتر از این ضربهای که زده، قرار گرفته است. حتی وقتی که کاوه میخواهد تاج را بردارد تاج را بر سر خود نمیگذارد بلکه بر سر فریدون میگذارد چرا که فریدون متفکر آن زمان بوده است و در اسطورهها و قصهها نیز از او یاد شده و در واقع فریدون اولین کسی است که آتش را کشف میکند، این موضوع نشانگر هوشمندی فریدون در آن زمان است به همین دلیل کاوه به دنبال تاج و تخت نبوده است، او تنها به دنبال آزادی بود و تمام این داستان در شاهنامه نقل شده است.
چطور شد که ساخت تندیس کاوه به عنوان یک نماد شهری برای اصفهان آغاز شد؟
در سال ۱۳۷۹ از من خواستند که مجسمه ای در ارتباط با اصفهان بسازم و من دو موضوع را انتخاب کردم یکی مجسمه کاوه بود که از سپاهان برمیخیزد و دومی هم موضوع چوگانباز بود، در نهایت موضوع کاوه آهنگر را انتخاب کردم که بعد از ساخته شدن در میدان آزادی اصفهان قرارگرفت و بعد از آن که قرار شد برای پروژه متروی اصفهان در این مکان عملیات ساخت و ساز انجام شود تندیس کاوه را از میدان برداشتند و اکنون که تقریبا پروژه مترو به اتمام رسیده و این تندیس به مکان اولیه خود بازگشته است بسیار خوشحال هستم.
ساخت تندیس کاوه آهنگر چند سال طول کشید؟
این مجسمه حدود شش متر و نیم ارتفاع دارد و پنج تُن برنز به طریقه مومی در آن استفاده شده است و از شروع کار تا زمان نصب این اثر دو سال برای آن صرف کردم.
ساخت این تندیس بر چه اساسی به شما سپرده شد؟
سال ۱۳۵۰ زمانی که حدود ۲۳ سال داشتم یک آگهی برای ساخت مجسمه شاه عباس منتشر شد. من که در آن زمان جوان بودم و به تازگی هنرستان را به اتمام رسانده بودم طرح مجسمه شاه عباس را ارایه کردم که این طرح در بین تمام اساتید مقام اول را به دست آورد و درنهایت من تندیس شاه عباس را ساختم و آن تندیس تا یکسال بعد از انقلاب نیز در میدان آزادی اصفهان نصب بود ولی یک سال بعد از انقلاب آن را پایین کشیدند و مدتی در انباری متعلق به ارتش که نزدیک میدان آزادی قرار داشت، نگهداری میشد و پس از مدتی خبر گم شدن آن را شنیدیم.
بعد از آن در سال ۱۳۷۹ آقای جوادی، شهردار وقت اصفهان از من خواستند که نمادی شایستۀ اصفهان بسازم و من قبول کردم و به این ترتیب تصمیم گرفتم تندیس کاوه آهنگر را بسازم، البته قصد داشتم تندیس چوگانباز را نیز بسازم اما به دلیل هزینههای بالای آن که مقدار بسیار زیادی برنز نیاز داشت از ساخت آن منصرف شدم و تندیس کاوه را ساختم. ساخت تندیس کاوه آهنگر بیشتر به دلیل تصمیم شهردار وقت انجام شد که اطلاع داشتند تندیس قبلی میدان آزادی یعنی تندیس مجسمه شاه عباس را نیز من ساخته بودم..
کاوه آهنگر تا چه اندازه با هویت اصفهان گره خورده است؟
فریدن، شهری در کنار اصفهان است که مردم اعتقاد دارند خاستگاه کاوه است و به همین دلیل اصفهانیها کاوه را از خود میدانند و از هر شهروند اصفهانی بپرسید قطعا کاوه را از آنِ خود میداند. درست همانند حافظ که شیرازیها او را از آن خود میدانند. اگر چه تمام مفاخر ایران به همه ایرانیان متعلق است اما هر شهری به مفاخر و داشتههای خود افتخار میکند و ایران به تمام داشتههای خود مفتخر است و اصفهان نیز قطعا به کاوه آهنگر می بالد.
نصب تندیسهایی مانند کاوه آهنگر در میادین شهرها چه تاثیر و بازخوردی در جامعه خواهد داشت؟
هر مجسمهای که ساخته شده و در مکانی گذاشته میشود اگر بیتاثیر باشد و تاثیرات معرفتی، فرهنگی، هیجان و حرکت نداشته باشد، مجسمه و تندیس نیست. یک مجسمه باید به افراد درک بدهد یا اینکه انسان را شاد کند و نیرو برای ادامه راه و فعالیت در افراد ایجاد کند و اگر غیر از این باشد با تکهای سنگ تفاوت ندارد. به همین دلیل گذاشتن اسطورههایی چون رستم و سهراب، حافظ و سعدی و دیگر مفاخر ایران تاثیرات بسیاری بر شناخت آنها توسط جامعه دارد و میتواند فرهنگ ما را به همه نمایان کند.
مجسمه مانند یک کتابِ باز است و همه افراد هر روز این کتاب را میخوانند و چه بخواهند چه نخواهند هر روز از کنار آن عبور می کنند و اگر این مجسمه شخصیت مثبتی بوده باشد قطعا از آن درسهای مثبت و اگر منفی باشد درسهای منفی میگیرند و اگر حرفی یا شعری برای گفتن داشته باشد برای افراد دلپذیر خواهد بود و در مجموع باید گفت که مجسمهها به دلیل اینکه هر روز افراد مختلف جامعه از کنار آن عبور می کنند، تاثیرگذار هستند.
از اینکه کاوه آهنگر به میدان آزادی بازگشت چه احساسی دارید؟
تندیس کاوه آهنگر، پسر دیگری از من است و هیچزمان ساخت این تندیس برای من به عنوان یک کار سفارشی و ساخت یک مجسمه نبود بلکه از ابتدای ساخت آن تا اکنون حس میکنم واقعا پسر من بوده است و وقتی این تندیس را از میدان به انبار بردند واقعا دلم گرفت چراکه احساس کردم پسرم را به انبار بردند و امروز که این تندیس یا پسر من به مکان قبلی خود بازگشته بسیار خوشحال هستم.
حس من به این تندیس، حس یک پدر است چراکه دو سال مداوم با این اثر زندگی کردم تا آن چیزی که میخواهم بشود که شد. من برای ساخت تندیس کاوه الگو و مدلی نداشتم و در ذهنم آنقدر کنکاش کردم تا بتوانم شخصی را خلق کنم تا جوابگوی چنین داستان بزرگ و نشانگر یک شخصیت بزرگ باشد و اکنون احساس میکنم فرزندم دوباره آزاد شده و به مکان اول خود بازگشته است.
نظر شما