به گزارش خبرنگار ایمنا، مباحث نظری و انتزاعی در موسیقی ایرانی، عمری زیادی ندارد. میتوان گفت از زمانی که کسانی همچون کلنل علینقی خان وزیری، پس از سفرها و تحصیل از اروپا بازمیگردند و تئوریهای مغربزمین را در موسیقی ایرانی وارد میکنند، پای مباحث نظری به موسیقی این کشور باز میشود، اما مشکلی که طی این 120 سال اخیر در تطابق نظریات غربی با فرهنگ ایرانی برای پژوهشگران و محققان ما برجای گذاشته، روشن نبودن بسیاری از مفاهیم و کاربردها است. یکی از این مفاهیم، واژه «مکتب» در موسیقی سنتی ایرانی است که هنوز تعریف مشخص و سرراستی برای آن ارائه نشده و گاه معادل فضای فیزیکی همچون کلاس درس و گاه به معنای شیوه و سبک، آن را میشناسند.
حال، نشست تخصصی ««نشست آهنگ» که پیرامون مباحث نظری در موسیقی تحقیق میکند، نخستین جلسهاش را به واکاوی پیرامون این موضوع اختصاص داد و با کمک چهار نفر متخصص در حوزه موسیقی نظری و همچنین فلسفه غرب، تلاش کرد به یک تعریف روشن از این واژه دست یابد.
واژه «مکتب»، ریشهای باستانی در فرهنگ ایران دارد
نخستین کسی که در این نشست، صحبتهایش را پیرامون مکتب آغاز کرد، اکبر یاوریان بود. وی که بهصورت تخصصی در تاریخ سازها و موسیقی ایرانی پژوهش میکند، در این نشست، واژه «مکتب» را از دیدگاه تاریخی ریشهیابی کرد و معادلهای این کلمه را در سههزار سال پیش نیز یافت. یاوریان در صحبتهای خود گفت: این گمان که واژهای به نام یا درباره مکتب در ایران وجود داشته، موردتردید نیست، اما متأسفانه هیچ سند روشنی پیرامون آن در اختیار نداریم.
وی افزود: دلیل نبودن سند هم به خاطر فرهنگ شفاهی ایرانیان و فقدان فرهنگ کتبی است. این پژوهشگر موسیقی بابیان اینکه واژه مکتب، ظاهراً از ریشه «کَتَبَ» عربی آمده، اظهار کرد: البته بازهم ریشه این کلمه، قبل از عربی، به زبانهای فنیقی و عبری میرسد.
یاوریان با اشاره به واژههای مشابه با کلمه مکتب در ایران باستان نیز توضیح داد: در مقیاسی مشابه با واژه مکتب، میتوانیم واژگانی همچون «دستان» یا «خسروانی» را در ایران باستان سراغ بگیریم که به معنی مکتب امروزی بودهاند.
وی پیرامون کاربرد این کلمه در ادوار بعد از اسلام در ایران نیز گفت: در دورههای نخستین اسلام نیز میتوانیم ترکیبهایی همچون دستان خراسانی یا اصفهانی را به معنی مکتب خراسانی یا اصفهانی در کتاب محققان آن زمان بیابیم.
یاوریان درباره این دوره افزود: همچنین در همان ادوار، کلماتی مانند طرز، بسته یا رواشیح را داریم که معادل واژه مکتب هستند، برای مثال میتوان به طرز رستمخانی در جنوب کشور و دیگر شیوههای موسیقی در سراسر ایران اشاره کرد.
این تاریخنویس موسیقی اصفهانی درباره تاریخ کاربرد نوین کلمه «مکتب» نیز گفت: چیزی که امروزه از کلمه مکتب افاده میشود، مربوط به دو سده اخیر است. ترکیبهایی همچون مکتب فلسفی اصفهان، مکتب موسیقی یا مکتب معماری اصفهان.
مکتب یک مکان فیزیکی است، مهم شیوه و سبک است
دومین نفری که در این نشست صحبت کرد، منصور اعظمیکیا، پژوهشگر حوزه موسیقی و خواننده آواز ایرانی بود. وی در بحثهای خود، مکتب را یک مکان فیزیکی دانست و اهمیت را به شیوه، سبک و محتوای آموزشی یک موسیقیدان داد.
وی درباره تاریخچه تئوری نوین موسیقی ایرانی گفت: آن چیزی که امروزه به نام تئوری موسیقی میشناسیم، از زمانی که کلنل علینقی خان وزیری، تحت تأثیر غرب میخواست موسیقی ایرانی را بر اساس موسیقی غربی سازمان دهد، شروع شد.
اعظمیکیا ادامه داد: همچنین بعدازآن، روشنفکران ایرانی در تلاش بودند تا هنرهای ایرانی را با مکاتب غربی تطابق دهند که این موضوع، باعث شد برخی واژگان وارد ایران شود که یکی از آنها، مفهوم مکتب بود.
این پژوهشگر موسیقی بابیان اینکه مکتب به معنای محل یادگیری به شکل فیزیکی آن است، اظهار کرد: مکتب، مکانی است که استاد در آن قرار میگیرد و با متوسل شدن به دستورالعملهایی، سعی در انتقال مطالب به شاگردانش دارد.
وی تصریح کرد: وقتی میگوییم مکتب، باید یک سیر جریان اندیشه و تفکر به ذهنمان متبادر شود، یعنی اهمیت با محتوایی است که توسط فرد، انتقال پیدا میکند، نه آن مکان فیزیکی.
اعظمیکیا بابیان اینکه وجود سبک و شیوه است که باعث اعتبار مکتب میشود، گفت: ما باید به محتوای مکتب بپردازیم، نه صرفاً به یک مکان فیزیکی که محتوای همان سبک و شیوه کسی است که در تلاش انتقال مطالب است.
اجماع شیوههای مختلف، یک مکتب را به وجود میآورند
محقق بعدی که در این نشست، واژه مکتب را بسیار محتوایی و درونی تحلیل کرد، حسن منصوری بود. وی که سالیانی است در حوزه موسیقی نظری پژوهش میکند و یکی از نوازندگان چیرهدست نی در اصفهان است، در صحبتهای خود مکتب را فراتر از سبک و شیوه دانست و گفت: مکتب، یک معنای فراگیر و عمومیتری دارد. مکتب به معنای جمع فرمها و سبکهای فردبهفردی است که رگههایی مشترک دارند و همگی از یکچیز کلی استفاده میکنند.
منصوری تصریح کرد: تمام کسانی که در یک مکتب هستند، در عین اینکه مشترکاتی باهم دارند، هرکدام سبک و امضای خاص خود را در آثارشان استفاده میکنند و سبکهایشان باهم متفاوت است، مانند استاد تاج که شیوه آوازی متفاوتی با استاد ادیب دارد، اما هر دو در مکتب اصفهان میخوانند.
این محقق موسیقی بابیان اینکه مکتب، صرفاً در یک منطقه خاص جغرافیایی پدید نمیآید، اظهار کرد: برای مثال، درباره مکتب آوازی اصفهان، چنین نیست که حتماً در منطقه جغرافیایی اصفهان پدید آمده باشد، کما اینکه عمده پایههای این مکتب، از تهران میآید، اما به نام اصفهان شناخته میشود.
وی ادامه داد: در هنرهای غربی نیز میبینیم که پایههای فلان سبک در یک یا چند کشور شکل میگیرد، اما به نام یک کشور دیگر شناخته میشود.
منصوری همچنین بابیان اینکه در تئوری غربی، مکتب، یک واژه بسیار مفهومی است، گفت: مکاتب در موسیقی غربی، به این صورت بوده که یک موسیقیدان در روندی احساسی، منقلب میشده، فرمهای قبلی را میشکسته و طرحی نو میزده است. سپس برای اینکه این سبک جدید تثبیت شود، برای آن، دستور زبانی به علائم موسیقی مینوشته و آن سبک، تبدیل به یک موسیقی میشده است.
وی تصریح کرد: پس نتیجه این میشود که مکتب، مجموعهای است از شیوههایی که باهم رگههای مشترکی دارند.
معنای فلسفی مکتب، در شرق و غرب تفاوت دارد
نفر چهارمی که بیشتر پیرامون مباحث فلسفی واژه مکتب صحبت کرد، مهرشاد متین فر بود.
وی که محقق فلسفه است، بابیان اینکه مفهوم واژه مکتب به معنای امروزی در ایران، دو سرچشمه اصلی دارد، گفت: یکی از سرچشمههای این واژه، در علم فقه و اصول است که کلمه مکتب را بهکاربردهاند. همانطور که دکتر حسین عمومی هم در کتابش، مکتب را یک واژه فقهی میداند.
وی افزود: دومین سرچشمه مکتب از زمانی است که ترجمه آثار غربی در ایران از طریق ترجمههایی چون ترجمههای محمدعلی فروغی شروع شد.
متین فر تصریح کرد: یک نکته مهم در این صدسال اخیر، مغفول مانده و آن، این است که واژه امروزی مکتب که از غرب آمده، با زیست همان منطقه هماهنگی دارد، اما چقدر با زیست شرقی میتواند تطابق داشته باشد.
وی ادامه داد: خیلی از مفاهیم همچون مکتب که با فرهنگ درگیری دارند، میتوانند معانی متفاوتی در شرق و غرب داشته باشند.
این پژوهشگر فلسفه بابیان این پرسش که آیا معیارهای مفهوم مکتب غربی را در ایران داریم یا نه گفت: من شش شاخصه برای یک مکتب از دیدگاه غربی استخراج کردهام که عبارتاند از اینکه مکتب باید مجموعهای جامع و شامل باشد، اجزای هماهنگی داشته باشد، دارای تفکری واحد باشد، واژهشناسی خاص خود را داشته باشد، روششناسی مشخص داشته باشد و دارای پیروانی باشد.
متین فر همچنین درباره مفهوم سبک گفت: سبک بیشتر به معنای بیان شخصی هر هنرمند است. سبک عمدتاً با پوسته بیرونی اثر رابطه دارد و مکتب، با محتوا و مغز درونی آن پیوند دارد. بهنوعی مکتب، فلسفیتر از سبک است.
وی افزود: شرقیها بیشتر با سبک و غربیها با مکتب کار میکنند. البته این حرف، بدین معنا نیست که شرقیها تفکر ندارند، بلکه به شیوه دیگری باید آثار آنها مطالعه شود.
به گزارش ایمنا، هنرمندانی همچون تقی سعیدی، مجید حسابی، ذبیحالله وحید، پیمان زرگرباشی و احسان مصطفایی هم در خلال این نشست به اجرای موسیقی پرداختند.
نظر شما