حال بازار کتاب خوب است، اما تو باور نکن

شما به‌راحتی می‌توانید صدای قدم‌های خودتان را به‌وضوح هرچه‌تمام‌تر در رخوت خاک‌خورده‌ مراکز فروش کتاب بشنوید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، چهره‌های بی‌حوصله و عبوس کتاب‌فروش‌های اصفهانی، ساده‌ترین راه برای درک اوضاع بازار کتاب است. اماکنی که به مرکز تجمع کتاب‌فروشی‌ها در شهر اصفهان مشهور هستند، از جمله خیابان آمادگاه، مجتمع چهارباغ و خیابان سید علی‌خان، هیچ‌گاه تا این اندازه دستخوش رخوت و سکوت نبوده‌اند.

در چنین وضعیت اسفباری، نمایاندن دلایل این معضل بزرگ از منظر فعالان این صنف و همچنین دلیل مقاومت کتاب‌فروش‌ها، به‌ویژه آنان که به فروش کتب عمومی اشتغال دارند، شاید یکی از وظایف اولیه‌ رسانه‌ها باشد.

در طی گفت‌وگوهایی با این کتاب‌فروشان، ابتدا به دلایل افت کشش مشتریان و کسادی بازار پرداختیم. در این میان، افراد بسیاری، جدای از مسائلی چون فرهنگ کتاب‌خوانی، به مسائلی از قبیل گرانی بیش‌ازحد کاغذ و به‌تبع آن، گرانی کتاب اشاره کردند. این فعالان فرهنگی، برای اثبات ادعای خود، از عناوین بسیاری یاد می‌کنند که در طی سه یا چهار تجدید چاپ پیاپی، افزایش قیمتشان به‌اندازه چهار برابر قیمت چاپ اولیه‌ کتاب هم بوده است. با توجه به آماری که در طی این گفت‌وگوها به دست آمد، طرح‌های تشویقی دولت تحت عنوان ارائه یارانه نیز، به تزریق پول به بازار کتاب و افزایش اشتیاق مردمی، کمک شایان توجهی نمی‌کند.

در این میان، چیزی که در نوبت نخست جلب‌توجه می‌کند، مقاومت و ادامه‌ این مسیر برای این دست از توزیع‌کنندگان کتاب است. دسته‌ قلیلی از آنان با ایمانی راسخ در حال فداکاری در مسیر فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی کشور هستند، به‌طوری‌که حتی کتاب‌فروشی را به‌عنوان شغل دوم اختیار کرده و با عایدی شغل نخست خود، جبران ضرر و زیان‌های این کسب‌وکار کساد را می‌کنند.

مجید آقاامینی‌ها، از فعالان حوزه کتاب در این خصوص به خبرنگار ایمنا می‌گوید: اگر کار را به معنی عملی که برای سوددهی انجام می‌شود، تعریف کنیم، در واقع کتاب‌فروشی، دیگر کار نیست. من معلم هستم و برای کمک به جامعه‌ فرهنگی و گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی، به این حوزه وارد شده‌ام، در طول چند سالی که به این شغل پرداخته‌ام، تعداد ماه‌هایی که به سوددهی رسیده‌ام، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد.

 دسته‌ای دیگر اما انتخاب دیگری را پیش پای خود نمی‌بینند، چراکه در واقع احتمال قطعیت یافتن ورشکستگی است که آنان را در این مسیر نگه‌داشته است. دلیل این مسئله هم باکمی کنکاش، وضوح می‌یابد. اگر این دست از کتاب‌فروشی‌ها، اقدام به پایان دادن به جریان کاری خود بکنند، ناشران، کتب را به قیمتی بسیار پایین‌تر از قیمت خریداری‌شده توسط کتاب‌فروشی، مجدداً از آن‌ها خریداری می‌کنند.

کیوان ورد، فعال حوزه‌ فرهنگ که به تدریس دانشگاهی درزمینهٔ ادبیات کلاسیک فارسی نیز می‌پردازد، در این مورد به خبرنگار ایمنا می‌گوید: برای مثال در مغازه‌ من، به‌اندازه هشتاد میلیون تومان، کتاب وجود دارد، اما قیمتی که انتشارات برای خرید این کتاب‌ها به من پیشنهاد می‌کند، چیزی در حدود بیست میلیون تومان است که آن‌هم به‌صورت اقساطی پرداخت خواهد شد.

از طرف دیگر، لزوم تهیه‌ عناوین جدید برای جلب رضایت مشتریان، روزبه‌روز، فعالان این صنف را بیشتر در معرض ضرر و زیان‌های مالی قرار می‌دهد.

این جو تأسف‌برانگیز باعث شده صرفاً ارائه‌دهندگان کتب کمک‌آموزشی در سطوح دبیرستان و همچنین فروشندگان کتب دانشگاهی باشند که هنوز توانایی سر پا ماندن داشته باشند.

باکمی دقت و تفحص، الگوی معنی‌داری را میان ضعف فرهنگ کتاب‌خوانی و شرایط فعلی بازار، می‌توان مشاهده کرد. تحلیل کلیشه‌ای و سطحی از این معضل، حاوی این دیدگاه است که ضعف فرهنگ کتاب‌خوانی در فرهنگ معاصر ایرانی است که وضعیت بازار کتاب را به این روز انداخته است. لیکن این تفسیر، پاره‌ای از حقایق را مدنظر قرار نمی‌دهد. ارتباط میان وضعیت بازار و فرهنگ خریداری و مطالعه‌ کتاب، در اصل فرهنگی پایاپای و متقابل است. با توجه به تغییرات چشمگیر قیمت کتاب‌ها در چندساله‌ اخیر، کتاب، رفته‌رفته در سبد خرید ایرانیان، به کالایی لوکس تبدیل‌شده است.

برای بسیاری از اقشار کم‌درآمد جامعه، خریداری کتاب علاوه بر این‌که بسیار دشوار است، در بسیاری از موارد، با توجه به در نظر گرفتن شرایط جاری زندگی، می‌تواند غیرممکن باشد. این مسئله، یکی از عمده دلایلی است که بازار کتاب و همچنین روند انتشار آثار جدید را فلج کرده که می‌توان به اثرات مخرب این معضل ازجمله عدم‌حمایت از آثار جدید، منوط شدن چاپ آثار به پرداخت هزینه‌ توسط مؤلف، افت چشمگیر شمارگان کتاب و مواردی از این‌دست اشاره کرد.

کد خبر 340609

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.