به گزارش ایمنا، از حدود سه سال پیش، شاهد ورود بخش عکاسی موبایلی به جشنوارههای عکاسی مختلف یا حتی برگزاری نمایشگاههای متعدد مختص به عکسهای موبایلی هستیم. همزمان با آغاز این تغییر، بحثهای زیادی در میان جامعه عکاسی پیشآمده که در آن، ماهیت و هویت عکاس در دوره حاضر، به چالش کشیده شد. در سالهای اخیر، تفاوت عکسهای ثبتشده بهوسیله موبایل با عکسهای ثبتشده بهوسیله دوربین، تنها در وجوه تکنیکالی همچون فضای رنگی، کیفیت عکس پس از چاپ و نیز امور حرفهای چون عکاسی استودیویی مشهود میشود، ولی آیا هنر عکاسی نیز در چنین مسائلی خلاصه میشود؟ آیا تفاوت عکاس و غیرعکاس را تجهیزات و تکنیک بیان میکند؟
در عصر هنر معاصر، هنرمندان، دیگر در حال دستوپنجه نرم کردن با تجهیزات گرانقیمت یا تکنیکهای خاص نیستند، بلکه این تفاوت دید و نگاه هنرمند است که جایگاه وی را در دنیای هنر معاصر مشخص میکند و عکاسی نیز از این امر مستثنا نیست.
با گسترش جشنوارههای عکس موبایلی در سالهای اخیر، اینگونه از عکاسی، آرامآرام جای خود را در میان شاخههای متفاوت عکاسی بازکرده و میتوان گفت در حال حاضر، عکاسی موبایلی از سد نقدهای فلسفی در رابطه با هویت یک عکاس و همینطور انتقادات شدید از طرف بخشی از جامعه عکاسی گذشته و جایگاه خود را تثبیت کرده، بهگونهای که عکاسی موبایلی، دیگر نه بهعنوان یک «شاخه عکاسی»، بلکه بهعنوان «عکاسی» شناخته میشود و موبایل، همسطح و در کنار دیگر مدیومهای ثبت عکس همچون دوربینهای حرفهای قرارگرفته است.
همزمان با پیشرفت عکاسی موبایلی، نمایشگاههای متعددی در سطح جهان و ایران برگزارشده که عکسهایی را نمایش داده که بهوسیله موبایل گرفتهشده است. اینگونه نمایشگاهها و عکسهای نمایش دادهشده در آنها، کاملاً زیر لایهای از این حقیقت که مدیوم این عکسها، موبایل بوده، پنهان میشدند. این شکل جداسازی آثار عکاسی موبایلی از دیگر آثار عکاسی، در نگاه اول، سریعاً، محدودیتهای عکاسی موبایلی را به مخاطب یادآور میشود که این، خود سدی است برای عکاسی موبایلی تا نتواند هویت خود را نه بهعنوان یک شاخه از عکاسی، بلکه بهعنوان بخشی از اصل عکاسی به اثبات برساند، اما این امر در حال تغییر است.
جمعه این هفته، شاهد افتتاح نمایشگاه عکس موبایلی «انسان معاصر» در گالری گمان بودیم. نمایشگاهی که باوجود موبایلی بودن، هاله همیشگی محدودیتهای عکاسی موبایلی را به دوش نمیکشید. باوجود اینکه عکسها بهوسیله گوشی موبایل ثبتشده بودند و با اینکه سایز چاپ عکسها بزرگ نبود، کادرها و موضوع نمایشگاه، به ذهن مخاطب، اجازه انحراف به سمت این محدودیتها را نمیداد.
در گپ دوستانهای که مهدی ناظری، دبیر اجرایی نمایشگاه، با خبرنگار ایمنا داشت، دراینباره اینگونه توضیح داد: بهعنوان کسی که چندین سال است عکاسی کردهام، نمیتوانستم موبایل و عکاسی موبایلی را قبول کنم، ولی با گذشت زمان و افزایش قدرت دوربینهای موبایل و پیشرفت عکاسی موبایلی، مجاب شدم که حتی خودم هم یک گوشی با قابلیت عکسبرداری با کیفیت بالا تهیه کنم.
مهدی ناظری در رابطه با هدف برگزاری این نمایشگاه اینگونه اظهار داشت: قصد داشتیم در قالب یک نمایشگاه عکس، فضای مطرحشدن را برای جوانان این عرصه فراهم کنیم و به آنها این فرصت را بدهیم که بتوانند از سایه بزرگی که شهرت عکاسان باتجربه بر آنها افکنده، فرار کنند.
او ادامه داد: برای این امر، فیلترهای متفاوتی را برای قبول کردن عکس در نمایشگاه قراردادیم. اولین امر مهم در برگزاری این نمایشگاه، این بود که برای شرکتکننده هزینهای در برنداشت و این، باعث میشد همه جوانان بتوانند در این فراخوان شرکت کنند. از شرایط شرکت در این فراخوان، سن کمتر از سی سال، ثبت عکس بهوسیله موبایل، ثبت بهصورت سیاهوسفید و بهصورت کادر مستطیل افقی بود. هرکدام از این محدودیتها باعث فیلتر شدن بخشی از عکاسان میشود تا عکاسان جوان و مستعد از عکاسان باتجربه و مردم عادی که بهوسیله تلفن همراه عکس میگیرند، جدا شوند.
تفاوت دیگری که این نمایشگاه را شایان تأمل میسازد، موضوع مطرحشده در این نمایشگاه و ارتباط عکسهای ارسالی آن با این موضوع است. آنچه موضوع «انسان معاصر» را موضوعی متفاوت میسازد، این حقیقت است که انسان معاصر برای هر شخص، معنی متفاوتی دارد و این معنی متفاوت، یعنی عکسهایی با سبک و فضاهای متفاوت. ۴۰ عکس راهیافته به این نمایشگاه، در گروهبندیهای متفاوتی براساس سبکهای خیابانی، فرم، مینیمال، کانسپچوال و مفهومگرایانه روی دیوار گالری گمان چیده شدهاند.
در ظاهر، شاید این تنوع سبکها، یکپارچگی را نمایشگاه گرفته باشد، ولی با نگاهی عمیقتر میتوان به نقطه اشتراک تمامی این آثار، یعنی «انسان معاصر» پی برد. گروهبندی و چیدمان سبکمحور آثار، به ذهن مخاطب این فرصت را میدهد که پس از درک سبک آثار به لایه موضوعی اثر نیز نفوذ کند و انسان معاصر را دریابد، درصورتیکه اگر این آثار گروهبندی نمیشد، ذهن در میان فضاهای متفاوت آثار گم میشد و نمیتوانست به لایههای بعدی آثار دسترسی پیدا کند.
دیدگاه محوری، موضوعی است که باعث جداسازی هنر معاصر از هنر نسلهای پیش شده است. در عکاسی معاصر، دیگر در وهله اول، کادرهای تمیز و حرفهای ازلحاظ بصری و تکنیک عکاس نیست که موردتوجه قرار میگیرد، بلکه دیدگاه، بیان و فضاسازی عکاس است که عکس معاصر را میسازد و تکنیک، اهمیت کمتری مییابد. با توجه به این امر که تفاوت مدیوم گوشی موبایل با دیگر مدیومهای عکاسی، همچون دوربینهای حرفهای اکثراً در وجوه تکنیکال است، عکاسی موبایل درزمینه عکاسی معاصر، هیچگونه کاستی در مقایسه با عکسهای تولیدی با مدیومهای دیگر و بهاصطلاح حرفهایتر ندارد.
امید افلاکی، از اعضای هیئت انتخاب آثار نمایشگاه در گفت و گو با خبرنگار ایمنا گفت: آنچه برای ما در انتخاب عکسها مهم بود، دیدگاه خاص هنرمند نسبت به موضوع مطرحشده بود، بهطوریکه حتی گاه نیم ساعت بر سر یک عکس بحث میکردیم تا در رابطه با آن تصمیمگیری کنیم.
وی افزود: امروزه در عکاسی درگیر دید و نگاه هستیم و هر کس میتواند دید خود را با تمرین و مطالعه گسترش دهد. اگر مطالعه زیاد باشد و تمرین به حد کافی نباشد، شخص تبدیل به منتقد میشود و اگر مطالعه بهقدر کافی نباشد، عکاس ناگزیر در کارش به بنبست میخورد.
در میان نمایشگاههای عکسی که امروزه در اصفهان در حال برگزاری است، روزبهروز شاهد افزایش تعداد نمایشگاههای ایدهمحور هستیم. باوجود اینکه چنین نمایشگاههایی، مخاطب خاصتری دارند، ولی با روند رو به رشد اینگونه نمایشگاهها، سطح فرهنگی عکاسی اصفهان به هنر معاصر نزدیکتر میشود.
نظر شما