وقتی کیمیایی تکرار می‌شود

این قاعده درست که هر کارگردانی باید سبک خودش را داشته باشد و امضایش را پای همه فیلم هایش بزند، اما «قاتل اهلی» یک تکرار کم فروغ و بی کشش از کارگردان «قیصر» است که مخاطبش را با خود همراه نمی کند.

به گزارش ایمنا، وجه تشخص فیلم های کیمیایی قهرمان پروری آنهاست. اصلا فیلم های کیمیایی را کسی نیست که ببیند و تشخیص ندهد کارگردانش کیست. نوع قهرمان پروری مسعود کیمیایی با همه کارگردان های قهرمان ساز دیگر سینمای ایران فرق دارد. قیصرهای فیلم های کیمیایی با قهرمان های فیلم های امیر نادری و ساموئل خاچیکیان و حاتمی کیا فرق دارند. فرقی که فرای لهجه و طبقه اجتماعی و مدل راه رفتنشان است. فرقی که قابل بیان از طریق کلمات نیست اما مطمئنا از سبک فکری ویژه نویسنده و کارگردانش ناشی می شود.  
در این سالهای نسبی گری در سینمای ایران، مسعود کیمیایی دست از مبارزه و اعتراض و قهرمان بازی برنداشته و مثل قبل فیلم های سر و شکل دار و محکم ساخته است. کیمیایی از آن دست کارگردان هایی است که معتقد است بعضی موضوعات تاریخ مصرف ندارند و باید همیشه ساخته و دیده شوند تا در حافظه مردم گم نشوند.  
اما «قاتل اهلی» قهرمان پررنگ پر صلابت ندارد. فیلم آنگونه که مسعود کیمیایی می خواسته از آب در نیامده و قصه اش هم چنگی به دل نمی زند.  
مخاطبان آثار کیمیایی دو دسته اند، آنهایی که فیلم های او را دوست دارند و آنهایی که به قولشان تاریخ این مدل فیلم ها در سینما سرآمده است. اما همگی بر سر این موضوع اتفاق نظر دارند که برخی از فیلم های کیمیایی به لحاظ قصه و شخصیت پردازی در تاریخ سینمای ما بی مثال است که متاسفانه «قاتل اهلی» در رده آنها جای نمی گیرد.  
دلگرم کننده ترین نقطه فیلم، بازی امیر جدیدی است که بازی اش بی نقص و عالی شده و حتی می شود گفت که برای دیدن امیر جدیدی نباید فیلم کیمیایی را از دست داد. اما سایر نقش ها...!

پرویز پرستویی که گریم و شکل و شمایلش در فیلم مخاطب را به یاد نقشش در «بادیگارد» می انداخت، در پرداخت شخصیت یک سیاست مدار معترض خوب عمل نکرده و پولاد کیمیایی و پگاه آهنگرانی نیز بازی های به قول مسعود فراستی ما قبل نقدی ارائه داده اند. حمیدرضا آذرنگ نقشش را معمولی بازی می کند در حالی که با سابقه تئاتری که این بازیگر دارد توقع بیشتری از او می رفت.  
قصه فیلم دنباله قصه های سینمای کیمیایی است که اعتراض چاشنی اصلی آن است اما این بار کارگردان به سراغ موضوع جدید پولشویی و فساد اقتصادی رفته که نتیجه اش فرقی با فیلم های قبلی ندارد و حتی کم جاذبه تر و غیرقابل قبول تر از فیلم های دیگر او است.  
طراحی گریم و چهره پردازی فیلم، کار خلاقه ویژه ای نیست و فیلم برداری فیلم نیز معمولی اما قابل قبول است. از موسیقی بهزاد عبدی در عین داشتن ویژگی های ساختاری حرفه ای استفاده خوبی نشده و حضور فزاینده موسیقی متن در برخی از صحنه های فیلم منزجر کننده می شود.   
شاید برجسته ترین نکته ای که بتوان درباره «قاتل اهلی» گفت این باشد که این گونه فیلم ها در سینمای کنونی ایران جایی ندارد مگر اینکه راوی قصه ای جذاب و پرکشش باشد و حرف جدی و به روزی برای زدن داشته باشد./

مینا میرباقری

کد خبر 330683

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.