دهقان فداکاری که حتی نامش را نیاموختیم

دهقان فداکار در تبریز چشم از جهان فروبست؛ قهرمانی که اگر چه زمان طولانی‌ است داستان فداکاری‌اش در کتاب های درسی کشورمان گنجانده شده، اما نمونه کاملی از بی توجهی ایرانیان به قهرمانانشان بود.

مجله خبری ایمنا: ازبرعلی حاجوی، دهقان فداکاری که در کتاب های درسی کشورمان ریزعلی خواجوی معرفی شده، دیروز در بیمارستان امام رضا(ع) در تبریز دیده از جهان فروبست. وی عصر روز یکشنبه پنجم آذرماه از شهر میانه به این بیمارستان منتقل شده و در بخش آی. سی. یو در این مرکز تحت مراقبت قرار گرفته بود.

دهقان فداکاری که حتی نامش را نیاموختیم!


وی که با علائم بیماری ذات‌الریه و کاهش هوشیاری در بخش آی. سی. یو این مرکز تحت مراقبت قرار گرفته بود درگذشت.

ازبرعلی معروف به دهقان فداکار (زادهٔ ۵ اسفند ۱۳۰۹) شهرستان میانه آذربایجان، فردی است که داستانش سال‌هاست با عنوان «دهقان فداکار» در کتاب فارسی مدارس ایران چاپ می‌شود.
او در آذرماه ۱۳۴۱ شمسی، در سن سی و دو سالگی شب‌ هنگام در حالی که در کنار ریل قطار حرکت می‌کرد، متوجّه مسدود شدن مسیر قطار به علت ریزش کوه شد. در آن هنگام برای نجات قطار و مسافران آن، کُت خود را آتش زد و به سمت قطار حرکت کرد؛ این کار نتوانست مسئولین قطار را آگاه سازد و در نهایت با شلیک چند گلوله از تفنگ شکاری خود، توانست باعث توقف قطار شود.
به گفتهٔ او پس از توقّف قطار، مردم ناراضی از قطار پیاده شدند و او را کتک زدند. تا اینکه او آنها را متوجه خطری که در انتظار آنها بود؛ ساخت. پس از آنکه مسافرین با چشم خود ریزش کوه را دیدند به تشکر و عذرخواهی از او روی آوردند.
در سال ۱۳۸۵ در سومین همایش اعطای تندیس ملی فداکاری از وی تجلیل شد و این تندیس به او اهدا شد. این مراسم در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد. ماجرای دهقان فداکار یکبار در سال ۱۳۴۷ با روایتی مشابه دستمایهٔ فیلم مستندی به نام «اون شب که بارون اومد (حماسهٔ روستازاده گرگانی)» به کارگردانی کامران شیردل قرار گرفت.

منبع: تابناک

کد خبر 330434

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.