خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی-بشیر اسماعیلی*: قرن بیستم دوران افول امپراطوری بریتانیا در جهان بود ؛ مستعمرات ملکه که زمانی خورشید بر فراز آنها غروب نمیکرد، رفته رفته از سیطره وی خارج می گردید. هر چند جنگ جهانی دوم میخ آخر را به تابوت انگلستان کوبید، اما اثرات ناکامی از سال ها پیش نمایان شده بود. برای کشوری که نه زمین های کشاورزی دارد و نه مردمانی زحمتکش، چپاول دنیا در طول چندین دهه، به راحت ترین راه برای انباشت سرمایه و رفاه عمومی بدل گردیده بود . اما کابوس از دست دادن مناطق تحت نفوذ، انگلستان را واداشت تا جغرافیای سیاسی جهان را به سود خود و در جهت ایجاد مناطق مناقشه آمیز تغییر دهد.سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن»، به نقشه راه انگلیسی ها در بوجود آوردن نقشه سیاسی جدید دنیا بدل گردید.
وقتی هند، سوگلی مستعمرات انگلستان، به استقلال رسید، منطقه استراتژیک کشمیر ما بین این کشور و پاکستان بلاتکلیف ماند. این تدبیر انگلیس تا همین امروز هم باعث تداوم نزاع این دو کشور شده است. آنها عراق را هم با ترکیب ناهمگون قومی و مذهبی مرزبندی کردند و کویت را در کنار آن بوجود آوردند تا عراقی ها هرگز روی آسایش و وحدت نبینند. حکایت «عطسه چرچیل» و شکستگی بی منطق مرز غربی اردن، نمادی از مرز بندی های غیر اصولی بریتانیا در راستای منافع خود است.
در این میان اما، خاورمیانه عربی از اهمیت فراوانی برای انگلستان برخوردار بود. این سرزمین جدا شده از عثمانی، راه نفوذ انگلستان در منطقه مهم خاورمیانه و خلیج فارس را هموار می نمود. یهودیان سرتاسر جهان به دنبالی جایی برای تشکیل کشور اسراییل بودند . آنها حتی به آرژانتین یا ایالات متحده هم فکر کرده بودند، اما پیوند صهیونیسم با بریتانیا، افسانه های ارض موعود و لزومت استقرار یهودیان در خاورمیانه را رقم زد. «بیانیه بالفور» ، در چنین روزی و در نوامبر ۱۹۱۷ میلادی، توسط «آرتور جیمز بالفور» ، وزیر خارجه وقت خطاب به «والتر روتشیلد»، سیاستمدار یهودیتبار و عضو مجلس عوام بریتانیانوشته شد و در آن از «موضع مثبت» دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر دادهشد.
جامعه ملل، در پایان جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری عثمانی ،قیمومیت بریتانیا بر فلسطین را به پادشاهی متحده اعطا کرد. با این هدف که قیمومیت بریتانیا «پیشزمینههای مطلوب سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای تاسیس خانه ملی یهودیان را عهدهدار شود و همچنین برای حفاظت از حقوق مدنی و حقوق مذهبی از همه ساکنان سرزمین فلسطین، صرفنظر از نژاد و مذهب» بکوشد. آنچه در عمل اتفاق افتاد، معضل لاینحل اعراب و اسراییل در اثر تشکیل جزیره ای یهودی میان اقیانوس مسلمین است. در این وضعیت نابهنجار ژئوپولیتیک، نقش انگلستان تعیین کننده و انکار نشدنی است. در عین حال راست گرایان اسراییلی هرگز به قلمرو فعلی راضی نخواهند شد و در صددند با گسترش مرز های اسراییل، این کشور را از حالت ذره ای به سرزمینی وسیع و قدرتمند بدل کنند. بحران تشکیل اسراییل همچنان و برای آینده پابرجاست تا منطقه را از آرامش و ثبات به دور نگه دارد ؛ همان هدفی که انگلستان به دنبال آن بود و اینک مقصود را حاصل شده می بیند.
- دکترای روابط بین الملل و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد
نظر شما