به گزارش ایمنا، نکته اولیه و برجسته فیلم فریدون جیرانی ژانر فیلم است که البته از خالق «پارک وی» و «قرمز» چندان دور از انتظار نبود. جیرانی در خلق فضاهای متفاوت و بکری که حس و حال مالیخولیایی و کمی ترسناک داشته باشد استاد است و این بار در کنار تمام تمهیدات تیر آخر را هم زده و فیلم را سیاه و سفید گرفته است که عجیب به فضای داستان می نشیند. تصمیم گیری کارگردان برای تصویر برداری سیاه و سفید کاملا به جا و درست بوده و در فضاسازی صحنه ها و کلیت فیلم کاملا هم خوان و درست است.
مدت زمان فیلم کمی زیاد است و با توجه به موضوع خاص و سیاه و سفید بودن تصاویر و البته شیوه پرداخت متفاوت کار که حاصل کارگردانی فریدون جیرانی است ممکن است مخاطبی را که مخاطب جدی سینما نیست کمی دچار گنگی کند اما تماشاگر حرفهایتر بهخوبی متوجه ویژگیهای بارز «خفه گی» و قصه درست و متفاوتش می شود.
بازی های دلنشین، درست و البته متفاوت!
نکته بارز بازی الناز شاکردوست است که به دلیل وفوور بازی های گیشه ای و تجاری او قبل از دیدن فیلم تصورش هم سخت بود، ولی با دیدن فیلم می شود نیک پی برد که توانایی بازیگری دارد و یک کارگردان کار کشته می تواند او را به ایفای نقش های استوارتر و درست تر هدایت کند. هرچند که بازی شاکردوست هنوز هم نقص هایی دارد و گاهی در بعضی صحنه ها حسرتی در ته ذهنت می نشیند که اگر فلانی بود بهتر می شد یا نه؟ اما درست در سکانس بعدی یکی در ذهنت یک «نه» بلند فریاد می زند و مجابت می کند که شاکردوست در فیلم بسیار خوب است و انتخاب کارگردان درست بوده است ... نوید محمدزاده در ذهن تمام ما سابقه بازیگری درخشانی دارد اما «خفه گی» از او هم تصویر متفاوتی می سازد؛ یک بازی پخته با انرژی کنترل شده و باورپذیر که سایر بازی های محمد زاده که با برون ریزی احساسات اغراق شده همراه بوده، فاصله زیادی دارد. پولاد کیمیایی را شاید نتوان قضاوت کرد زیرا خود او معتقد است که نقشش دست کاری شده و در خیل تغییرات فیلم از آن چیز قابل ارائه و درستی باقی نمانده! ماهایا پطروسان کم کار هم با حضور در یک نقش فرعی اما به جا و درست خوب در کار نشسته و از نقاط قوت فیلم است.
تیم چهره پردازی و طراحی صحنه از عهده کارشان خوب برآمده اند و نتیجه کاملا اغنا کننده است. گریم خوب بازیگران کاملا متناسب با فضای فیلم و شخصیت پردازی فیلم نامه است و بسیار جلوه می کند، به خصوص چهره پردازی الناز شاکردوست که در کنار بازی خوب او یک مجموعه تکمیل شده است. آکسسوار و فضای ساختمانی تیمارستان و ...هم منطبق با انتظار مخاطب و اهالی فن است.
آغاز فیلم غافل گیر کننده و بسیار جذاب است اما پایان بندی به قدرت آغاز فیلم نیست و برخی از منتقدین پایان بندی فیلم را محل نقد و ضعف می شمارند.
نکته دیگری که شاید به مذاق مخاطب معمولی خوش نیاید کم بازیگر بودن فیلم و خلوت بودن فضاها و کم سر و صدا بودن آن است، ریتم فیلم در اغلب صحنه تفصیل دارد و خلوت است و از هیاهو خبری نیست.
فیلم فریدون جیرانی در ژانر خود در سینمای ما کم نظیر است و جیرانی از محدود فیلم سازانی است که هنوز چراغ برخی مفاهیم را در سینمای ایران زنده نگه داشته است.
در سال ۹۶ دو فیلم «نگار» و «خفگی» با یک ژانر متفاوت به سالن ها آمدند اما به دلایل ریزبینانه ای «خفه گی» از فیلم رامبد جوان موفق تر است که عمده دلیلش تجربه و تسلط کارگردان به تاریخ سینما و این ژانر خاص است.
دیدن «خفگی» خالی از لطف نیست و نمی شود از دیدنش گذشت.../
مینا میرباقری
نظر شما