به گزارش ایمنا، استانداردهای شهری بر بستری از وضعیت جفرافیایی ،اقتصادی و اجتماعی مردم تعریف می شود ،که ممکن است در هر کشور با سایر کشورها متفاوت باشد،اگر در مونیخ آلمان متوسط سرانه مسکونی برای هرفرد 73 متر مربع تعیین می شود این عدد بر اساس نسبت زمین به جمعیت محاسبه شده که در کشورهای دنیا بین 44 متر تا 88 متر مربع در نوسان است.
بررسی ها نشان می دهد کمترین سرانه مسکونی دنیا در کنگو بیشترین آن در کشور استرالیا بر قرار است با این حال سرانه مسکونی در ایران بین 20 تا 50 متر مربع براورد شده است.
روش تعیین سرانهها، در انطباق با امکانات توسعهٔ شهر و شرایط اجتماعی و اقتصادی آن قرار دارد و هر یک از سرانههای پیشنهادی در رابطه با کاربرد اراضی، و نیازهای جمعیت تعیین میشود. بنابراین، ابتدا بایستی در سطح کل شهر و نسبت به تمام جمعیت به تعیین معیار پرداخت و برای هر یک از کاربریها (مانند کاربری مسکونی، تفریحی، درمانی، آموزشی) و اجزاء مربوط به آنها، سرانهای معین نمود که مجموع این سرانهها، سرانهٔ شهری پیشنهادی را تعیین مینماید، که آخرالامر مقدار مساحتی را که جهت گسترش آیندهٔ شهر (فرضاً برای مدت زمان مشخصی مثلاً ده سال) لازم است بهدست خواهد داد.
درایران نزدیک به نیم قرن است طرح های جامع توسعه شهرها تهیه می شود اما هنوز الگوی استاندارد شناخته شده ای که بتوان جوابگوی نیاز دست اندرکاران و برنامه ریزان برای تعیین حداقل سرانه های کاربری اراضی باشد، وجود ندارد. اولین استانداردهای طراحی شده شهری در ایران برای تأمین سرانه های اختصاصی از دیگر کشورها بود. زیرا هم طراحان این استانداردها تحصیلکرده خارج بودند و هم مانند امروز ملاک های بومی مشخصی در این زمینه وجود نداشت.
در سطح کشور ما، استانداردها و معیارهای مشخصی بهمنظور تعیین همهٔ سرانههای شهری ارائه نگردیده است. از طرفی، استفاده از استانداردهای کشورهای دیگر نیز در زمینهٔ تأسیسات مختلف شهری مانند مسکونی، درمانی، آموزشی و امثال آن، به دلیل مغایر بودن شرایط آنها از نظر آب و هوائی، ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی، درآمد، ابعاد و اندازههای خانوار و امثال آنها، خالی از اشکال نمیباشد. از آنجا که شرایط زندگی شهری در مناطق مختلف کشور با یکدیگر تفاوتهای اساسی دارد، معیارها و اندازهٔ سرانههای شهری در یک شهر از ایران نیز نمیتواند قابلیت اجرائی برای شهرهای دیگر را داشته باشد. زیرا، با توجه به این حقیقت که کشور ما از نظر اقلیمی و طبیعی دارای آب و هوا و شرایط طبیعی متفاوتی است و هر کدام از این شرایط در نوع معیشت و زندگی شهرنشینان مؤثر افتاده است، مسلماً نمیتوان ضوابط و استانداردهای یک شهر (مثلاً تهران یا اصفهان) را به شهرهای دیگر کشور (مثلاً رشت یا کاشان) تعمیم داد؛ تا چه رسد به آنکه بخواهیم استانداردهای یک کشور خارجی و ضابطهها و نوع تیپ مسکن، یا مشخصات ساختمانی آنها را بهعنوان الگوئی برای شهرهای خودمان پیشنهاد دهیم.
ذیلاً به تشریح معیارهای پیشنهادی در مقایسه با استانداردهای موجود در سایر کشورها میپردازیم، ذکر این موضوع نیز لازم است که در ارائهٔ معیارهای فوق تعیین ضوابط آب و هوای انواع شهرها و عوامل اجتماعی و اقتصادی آنها تأثیر دارد. معیار مورد سنجش نیز تا یک شهر ۲۰،۰۰۰ نفری است. از طرف دیگر ملزم به بیان این موضوع هستیم که معیارهائی که برای شهرهای ایران ارائه میگردد فقط جنبه پیشنهادی دارد و ضمن آنکه خالی از نقص نیست، میتوان آنها را فقط در حد پیشنهاد مطرح نمود، نه بهعنوان یک استاندارد مشخص و قابل اجراء.
بهطور معمول، در تراکمهای متوسط شهری حدود فضای مورد استفاده واحدهای مسکونی و عناصر سرویسدهندهٔ آنها به شرح زیر است:
- فضاهای مسکونی ۵۰% سطح زمین
- فضاهای سواره و پیاده ۲۵% سطح زمین
- فضاهای سبز و اماکن ورزشی ۱۵% سطح زمین
- سایر فضاهای سرویسدهنده ۱۰% سطح زمین.
در استانداردهای آلمانی، متوسط سرانهٔ مسکونی ۷۳ مترمربع میباشد؛ و در استانداردهای کشورهای دیگر، این سرانه متغیر است و از حدود ۲۰ مترمربع تا بیش از ۷۰ متر مربع تفاوت میکند. طبق ضابطههای بالا، سرانهٔ زمین مسکونی در کشورهای مختلف از ۴۴ تا ۸۸ مترمربع در نظر گرفته میشود.
در مورد وضع موجود زمین مسکونی نسبت به شهرهای مختلف ایران نیز سرانهٔ مسکونی متغیر میباشد. بهطور متوسط سرانهٔ زمین مسکونی در شهرهای ایران، بین ۲۰ تا ۵۰ مترمربع است. در مورد سرانهٔ پیشنهادی زمین مسکونی برای شهرهای ایران، سه نوع پیشنهاد که به ابعاد و اندازههای خانوار و در تراکمهای مختلف باز میگردد به شرح زیر عنوان شده است.
- حداقل سرانهٔ مسکونی در تراکمهای کم، ۵۰ مترمربع
- حداقل سرانهٔ مسکونی در تراکمهای متوسط ۴۰ مترمربع
- حداقل سرانهٔ مسکونی در تراکمهای زیاد ۳۰ مترمربع
سرانههای فوق، بر مبنای حداقل نیازهای خانوارها به واحدهای مسکونی مانند: اتاق خواب، نشیمن، پذیرائی و ناهارخوری، توالت و حمام و دستشوئی، انبار، آشپزخانه، فضاهای ارتباطی، فضای باز و حیاط دیوارها در نظر گرفته شده و بر مبنای شرایط زندگی عمومی شهری و خصوصیات اجتماعی و اقتصادی خانوارها پیشنهاد گردیده است؛ و مسلماً در شرایط مختلف آب و هوائی، و نحوهٔ سکونت، قابل تغییر خواهد بود.
سرانههای تجاری
متوسط استاندارد انواع واحدهای تجاری شهر به نسبت هر ساکن شهری، حدود ۵ متر مربع درنظر گرفته میشود. (شامل فضاهای باز، ارتباطی، پارکینگ) گاهی مجموعهٔ سرانهٔ تجاری، آموزشی و اداری، تا ۱۱ مترمربع نیز بیان شده است.
با توجه به تنوع مشاغل تجاری در شهرهای مختلف ایران و انواع مختلف آن، میتوان مجموعهای از واحدهای تجاری را تحت عناوین زیر تقسیمبندیی کرد و سرانههای زمین را به نسبت آنها در سطوح مختلف شهر پیشنهاد نمود:
نوع واحد تجاری |
سرانه زمین برحسب مترمربع |
|||||
خردهفروشی |
۰/۶ |
|||||
عمدهفروشی |
۰/۶ |
|||||
مشاغل خدمات عمومی |
۰/۲ |
|||||
دفاتر خصوصی |
۰/۱ |
|||||
خدمات حمل و نقل |
۰/۳۵ |
|||||
بانکها |
۰/۲ |
|||||
صنایع و کارگاههای سبک |
۰/۵ |
|||||
هتلها و سالنهای غذاخوری |
۰/۲۵ |
|||||
جمع |
۲/۸ |
با توجه به آنکه سرانهٔ فوق حداقل احتیاج برای تأسیسات تجاری میباشد، بهطور متوسط سرانهٔ تجاری را میتوان بین ۳ تا ۵ مترمربع پیشنهاد داد. خاصه آنک نسبت بهنقش و وظیفهٔ شهر، تعداد مورد نیاز اماکن تجاری آن متفاوت میباشد. همچنین، نسبت بهنقش شهر و نیاز به تأسیسات صنعتی، پیشنهاد واحدهای صنعتی متغیر است: بهطور کلی، استاندارد ۳۰ متر مربع را در مقابل هر شاغل کارگاه یا کارخانهٔ متوسط و ۶۰ تا ۱۰۰ مترمربع در مقابل هر شاغل کارخانهٔ صنعتی بزرگ میتوان درنظر گرفت.
تأسیسات درمانی از نظر نوع و خصوصیاتی که دارند، خود بهخود دارای استانداردهائی نیز میباشند. ولی این استانداردها در ارتباط با شهرهای مختلف و نوع واحدهای بهداشتی و درمانی متفاوت میباشد.
در بعضی از کشورها مساحت لازم برای بیمارستان، در مقابل هر تخت بیمارستان ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر مربع است؛ و در بعضی دیگر در مقابل هر ۴۵،۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ نفر سکنهٔ شهر، یک بیمارستان در نظر گرفته میشود. همچنین، گاهی در مقابل هر ۱۰۰ نفر ساکن شهری ۹ تا ۱۰ تخت بیمارستانی پیشبینی میگردد.
برای درمانگاهها نیز ۱/۰ تا ۲/۰ مترمربع، در مقابل هر ساکن شهری، زمین مورد نیاز است. این نسبتها برای داروخانهها، یک داروخانه برای هر ۷۰۰۰ نفر و یک مطب دندانپزشک در مقابل هر ۵۰۰۰ نفر و یک مطب پزشک در مقابل هر ۲۰۰۰ نفر ضروری است.
در مورد تأسیسات درمانی و بهداشتی برای شهرهای ایران، با توجه به ضوابط و معیارهای جمعیتی، سرانههای زیر را میتوان پیشنهاد داد.
کل تأسیسات درمانی و بهداشتی |
۱/۷ مترمربع |
|||||
بیمارستان |
۰/۱۵ مترمربع |
|||||
درمانگاه |
۰/۱۵ مترمربع |
|||||
مرکز اورژانس |
۰/۱۵ مترمربع |
|||||
رادیولوژی (خارج از بیمارستان و درمانگاه) |
۰/۰۴ مترمربع |
|||||
آزمایشگاه (خارج از بیمارستان و درمانگاه) |
۰/۰۴ مترمربع |
|||||
مجتمعهای پزشکی |
۰/۱ مترمربع |
|||||
مرکز بهداشت |
۰/۰۵ مترمربع |
|||||
داروخانه |
۰/۰۲ مترمربع |
|||||
گرمابه عمومی |
۰/۶ مترمربع |
|||||
توالت عمومی |
۰/۰۵ مترمربع |
|||||
۱. شبکههای آب: بهطور کلی حد متوسط مصرف آب روزانهٔ هر شهرنشین (بهنسبت مصرف خانگی و غیرخانگی) بین ۱۵۰ تا ۲۲۵ لیتر میباشد. طبق استانداردهای معمول، سطح مورد نیاز برای تصفیه خانههای آب بهطور متوسط ۲ مترمربع در مقابل هر ساکن شهر میباشد. در مورد شهرهای ایران در جهت احداث محلی برای تصفیهخانههای آب تا سطح ۲۰،۰۰۰ نفر جمعیت شهر، سرانهٔ ۸/۰ مترمربع پیشنهاد میشود.
۲. فاضلاب: به منظور ایجاد انبار یا محلی برای دفع موقت فاضلاب، سرانهٔ ۵/۰ مترمربع حداقل پیشنهاد تا حد ۲۰،۰۰۰ نفر جمعیت شهری است.
۳. برق: حداقل سرانهٔ ماهانهٔ مصرفی برق برای مصارف خانگی، ۲۵ کیلووات است. با توجه به سطوح مورد نیاز جهت ایجاد تأسیسات و تقویتکنندههای برق، سرانهٔ ۳/۰ مترمربع تا سطح یک شهر ۲۰،۰۰۰ نفری پیشنهاد میگردد.
۴.تلفن: نسبت به نقاط مختلف یک شهر ۲۰،۰۰۰ نفری، حداقل ۲۰ دستگاه تلفن عمومی و یک دستگاه تلفن در مقابل هر خانوار و ۱/۰ مترمربع سرانهٔ زمین برای تأسیسات مرکزی تلفن، پیشنهاد میشود.
۵. گاز: سرانهٔ زمین جهت ایجاد تأسیسات مربوط به گاز و گازرسانی در یک شهر ۲۰،۰۰۰ نفری، ۱۵/۰ مترمربع پیشنهاد میگردد.
راهها عامل ارتباطدهندهٔ تأسیسات مختلف شهری هستند و از این نظر اهمیت آنها در سطح شهرها قابلتوجه و ملاحظه است. معمولاً بین ۲۵/۰ تا ۳۰/۰ از سرانههای شهری اختصاص به راهها و شبکههای ارتباطی دارد.
ذیلاً بهضوابط عرض انواع معابر شهری میپردازیم:
عرض (متر) |
||||||
کوچه |
۱۲ - ۸ |
|||||
خیابان فرعی |
۲۴ - ۱۸ |
|||||
خیابان اصلی |
۳۵ - ۳۰ |
|||||
خیابان اصلی سرتاسری |
۳۵ |
|||||
راه پارکی |
۴۵ |
|||||
بزرگراه |
۴۵ |
|||||
آزاد راه |
۷۶ - ۴۵ |
|||||
عرض کوچهها و معابر در رابطه با ریزشهای جوی و انواع رفت و آمدها بایستی دارای مقیاسی متناسب باشد.
با توجه به آنکه در ارائه سرانهها فضاهای مربوط به پارکینگ نیز در نظر گرفته شده است، از نظر ایجاد پارکینگهای عمومی، میتوان فضائی برابر ۴ اتومبیل را نسبت به هر خانوار شهری واجد اتومبیل در نظر گرفت. این مساحت برابر ۳۲ مترمربع برای توقف و دور زدن اتومبیل است.
تأمل در بهرهگیری از استانداردهای شهری
سرانههائی از قبیل شبکههای آب، فاضلاب، برق و...، بهمنظور تعیین حدود مساحات مورد احتیاج در شهرها میباشد و مسلم است که بسیاری عوامل مانند خصوصیات طرحهای شهری، نوع تراکمهای شهری، میزان عرضهٔ زمین، کیفیت زمین، شرایط آب و هوائی، وضع موجود، عوامل اجتماعی و اقتصادی، نقشها و وظایف شهری، و بسیاری دیگراز مشخصههائی که خاص هر شهر هستند، بر این ضابطهها تأثیر میگذارند. بنابراین، استانداردهای هر شهر در رابطه با خود شهر تعیین میگردد. لذا، سرانههای مذکور ملاک اجرائی کلی نداشته و بیشتر به منظور راهنمائی و تعیین حدود تقریبی سرانهها، در جهت احتساب احتیاجات زمین برای آیندهٔ شهر ارائه گردیده است. چهبسا ممکن است شهری به نسبت نقش خود بهمیزان زمین کمتر یا بیشتری احتیاج داشته باشد (مانند تأسیسات صنعتی)؛ و یا شرایط آب و هوائی بهنحوی باشد که از نظر فرم و نوع واحدهای مسکونی نتوان ساختمانها را بههم فشرده یا گسترده پیشنهاد نمود.
بنابراین، بر اساس ضابطههای خاص شهر و فرم و شکل تأسیسات شهری، استانداردها نیز متفاوت است. مسلماً یکی از عوامل تعیینکنندهٔ فرم و سیمای شهر و بافت شهری بهکارگیری صحیح و کافی استانداردها است. از طرف دیگر، سرانههای پیشنهادی برای شهرهائی با جمعیت ۲۰،۰۰۰ نفر است؛ برای جمعیتهای کمتر از این یا بیش از این، سرانهها قابل تغییر هستند.
جایگاه توزیع بنزین
در مورد جایگاه توزیع بنزین، استاندارد ۱/۰. مترمربع نسبت به جمعیت شهری پیشنهاد میشود.
با توجه به حفظ بهداشت شهری و نظافت شهر، ایجاد اماکن مشخص به منظور جمعآوری موقت و بهداشتی زباله که در نقاط مناسبی قرار داشته و سرپوشیده باشند، استاندارد ۲/۰ مترمربع زمین در مقابل هر ساکن تا حد ۲۰،۰۰۰ نفر جمعیت شهری پیشنهاد میگردد. اماکن دفع زباله نیز بایستی از نظر بهداشتی در نقاط مناسب و دور از اماکن مسکونی و خارج از آن قرار داشته و اماکن دفع آن، محیط زیست و آبهای زیرزمینی را آلوده نکند.
فاصلهٔ مناسب محل دفع زباله تا شهر، بهطور متوسط بایستی ۱۵ تا ۲۵ کیلومتر با شهر فاصله داشته باشد. با توجه بهمیزان متوسط تولید ۶۴۴ کیلوگرم زباله در سال برای هر شهرنشین، حجم مراکز دفع زباله بایستی متناسب باشد.
موقعیت و محل کشتارگاه نیز، بایستی در محل مناسبی از شهر قرار داشته باشد و به منظور دفع پساب آن، اقدامات لازم صورت پذیرد. زیرا چنین نقاطی ممکن است در اثر دفع پساب و فاضلاب غیربهداشتی خود، محیط اطراف و حتی رودخانههای شهری را آلوده سازند. استاندارد معمول برای مساحت کشتارگاه ۴/۰ تا یک مترمربع در مقابل هر ساکن شهری است. برای شهرهای ایران تا سطح ۲۰،۰۰۰ نفر جمعیت، سرانهٔ، ۲/۰ مترمربع پیشنهاد میگردد.
در ایجاد گورستانها، موقعیت آنها در رابطه با جهت گسترش آیندهٔ شهر بایستی درنظرگرفته شود. گورستانها، بهنحوی بایستی احداث شوند که در معرض وزش باد اصلی بهسوی شهر نباشند.
بهطور کلی در کشورهای دیگر، حدود سرانهٔ ناخالص هر قبر بین ۵ - ۷ مترمربع است. ولی با توجه به مساحت مربوط به قبرها، غسالخانهها، سالنهای سوگواری و مسیرها و تأسیسات دیگر، با توجه به فضاهای مورد احتیاج آینده، سرانهٔ ۲ تا ۳ مترمربع در مقابل هر شهرنشین تا سقف ۲۰،۰۰۰ نفر جمعیت پیشنهاد میشود.
با توجه به اهمیت فضای سبز و لزوم ایجاد آن در شهرها به منظور لطافت هوا و تفریح مردم و زیباسازی شهر، نمیبایست استاندارد مشخصی برای ایجاد فضاهای سبز وجود داشته باشد. زیرا هر اندازه که فضاهای سبز در سطح شهرها توسعه یابند، کافی نخواهد بود. با وجود این، استانداردهائی در این زمینه نیز وجود دارد. این استانداردها، نسبت به انواع آب و هوا و خصوصیات اقلیمی و دسترسی به آب در شهرها از یکسو و پاک نمودن هوای شهرها در نقاطی که آلودگی هوا بیش از حد مجاز است، یکسان نمیباشد. بهطور کلی، حداقل سرانههای فضای سبز برای هر نفر حدود ۳ مترمربع است. اینحد با توجه به مساعدتهای طبیعی، میتواند تا ۵ مترمربع نیز افزایش پیدا کند.
برای شهرهای ایران، با توجه به تنوع عوامل طبیعی و اقلیمی آن، مساحات زیر تا سطح ۲۰،۰۰۰ نفر جمعیت شهری پیشنهاد میگردد:
پارک و فضای سبز در سطح محلهٔ کوچک و محیط بازی کودکان |
۱/۲ مترمربع |
|||||
پارکهای محلهای |
۱/۵ مترمربع |
|||||
پارکهای ناحیهای شهری |
۱/۸ مترمربع |
|||||
پارکها و باغهای حاشیهٔ شهری (حداقل) |
۴/۵ مترمربع |
|||||
جمع |
۹ مترمربع |
|||||
چنین مساحاتی برای نقاط کمآب، میتواند از انواع مختلف گیاهان بومی بهوجود آید.
هماهنگی تأسیسات ورزشی با فضاهای سبز و پارکها، به بسط بهتر این دو فضای شهری میانجامد. در بعضی از کشورها، سرانهٔ فضاهای ورزشی نسبت به انواع محیطهای ورزشی برای گروههای سنی مختلف، تا ۸ مترمربع در مقابل هر ساکن شهری میرسد. برای شهرهای ایران، سرانهٔ ۴ مترمربع با توجه به تأسیسات ورزشی کودکان تا ۷ سال، و کودکان ۷ تا ۱۴ سال و نوجوانان، جوانان و بزرگسالان پیشنهاد میگردد.
استاندارد در این فعالیت از تأسیسات عمومی شهری، در کشورهای مختلف متفاوت است. مثلاً در بعضی از کشورها، استاندارد ۲۵/۰ مترمربع نسبت به هر ساکن شهری درنظر گرفته میشود. برای ایجاد سینما و تئاتر و سالنهای عمومی دیگر شهر در سطح شهرهای ایران تا حد ۲۰،۰۰۰ نفر جمعیت، سرانهٔ ۳/۰ مترمربع پیشنهاد میشود.
سرانههای آموزشی
استانداردهای سرانهٔ آموزشی به نسبت جمعیت شهرها در کشورهای مختلف با یکدیگر فرق میکند. بهعنوان مثال، حد متوسط سرانههای آموزشی برای کودکستان ۵/۲ تا ۴ مترمربع با ۵ مترمربع فضای باز برای هر کودک، برای دبستان ۵/۶ مترمربع زیربنا و ۵/۶ مترمربع فضای باز در مقابل هر فرد دبستانرو و برای دبیرستان و مدارس راهنمائی ۵/۶ مترمربع زیربنا و ۶/۵ مترمربع فضای باز در مقابل هر دانشآموز دبیرستانی در نظر گرفته میشود.
طبق همین ضوابط، فاصلهٔ مناسب و حوزهٔ خدماتی واحدهای آموزشی به نسبت واحدهای مسکونی ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر برای کودکستان، ۵۰۰ تا ۷۰۰ متر برای دبستان و ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر برای دبیرستان پیشنهاد شده است.
طبق ضابطههای دیگر، شعاع عملکرد مدارس بین ۲ تا ۳ هزار متر برای دبیرستان، ۱۵۰۰ متر برای مدرسه راهنمائی، ۸۰۰ متر برای دبستان و ۲۰۰ متر برای کودکستان در نظر گرفته میشود. در سطح ایران، با توجه به استانداردهای تهیه شده توسط وزارت آموزش و پرورش، ضوابط تأسیسات آموزشی به قرار زیر است۱:
(۱وابط و معیارهای ساختمانهای آموزشی در ایران، دفتر فنی وزارت آموزش و پرورش، نشریه شمارهٔ ۱.
حوزههای خدماتی پیشنهادی مدارس و تعداد دانشآموز در کلاس در ایران.
نوع مدرسه |
حوزه خدماتی |
تعداد در کلاس |
|||
کودکستان |
۵۰۰-۳۰۰ متر |
۲۵ |
|||
دبستان |
۵۰۰ متر |
۳۶-۳۰ |
|||
مدرسه راهنمائی |
۲۰۰۰-۱۰۰۰ نفر |
۳۶-۳۰ |
|||
دبیرستان |
۲۰۰۰ متر |
۴۲-۳۶ |
همچنین، حداکثر طبقات ساختمانی کودکستان ۱ طبقه، دبستان ۱ تا ۲ طبقه، مدرسهٔ راهنمائی ۱ تا ۳ طبقه و دبیرستان ۱ تا ۳ طبقه است.
در مورد کلاسها، عرض کلاسها نبایستی از ۷/۵ متر کمتر باشد. در مورد عرض کلاس برای کلاسهائی که از نور طبیعی استفاده میکنند حداکثر ۷ متر و برای کلاسهائی که از دو طرف از نور استفاده میکنند حداکثر ۴/۸ متر؛ و طول کلاسها بهطور کلی نبایستی از ۶ متر کمتر و از ۹ متر بیشتر باشد.
براساس استانداردهای منتج از دفتر فنی وزارت آموزش و پرورش، استاندارد آموزشی شهری (زمین و زیربنا) به نسبت هر ساکن شهری و برحسب تقسیمبندیهای داخلی شهرها به قرار زیر است:
کودکستان در سطح محلهٔ کوچک حدود ۸/۰ مترمربع
دبستان در سطح محله حدود ۵/۱ مترمربع
مدرسه راهنمائی در سطح ناحیهٔ شهری حدود ۲/۱ مترمربع
دبیرستان در سطح ناحیه شهری حدود ۹/۰
جمع استانداردهای آموزشی نسبت به هر ساکن شهری حدود ۴/۴ مترمربع.
در تعیین حدود، ناحیهها و محلههای شهری، عوامل مهمی دخالت دارند که یکی از آنها وضع موجود شهر است که در آن، حدود محلات که هر یک از نظر تاریخی عملکردی دارند، بررسی میشود و هرکدام نیز دارای مرکزی هستند که شالودهٔ وجودی محلات را بنیان گذاردهاند که مردم در آنها به معاشرت و خرید و فروش میپردازند. ممکن است مرکز این محلهها را مساجد، حسینیهها و تکایا، یا مراکز خرید و فروش، بازارها، کوچهها و یا قهوهخانهها و نظایر آنها تشکیل دهد، که اثر خود را بر روابط اجتماعی و حتی بافت شهر و معماری آن گذارده لذا در هم ریختن بافت محلات بدون مطالعه و دقت کافی، اثر ناخوشایندی بر بافت شهر خواهد گذارد. بنابراین اولین قدم، مطالعهٔ وضع موجود محلات و ناحیهها و اقتصادی زمان خود هستند؛ حتی تراکمهای پیشنهادی شهر نیز، بهتر است براساس آنها صورت گیرد. ولی با توجه به اثرات مثبت و منفی تراکم میبایستی پس از آنکه تراکمها در سطح شهر موجود و اراضی قابل توسعهٔ آینده انتخاب گردید، اقدام بعدی در زمینه تقسیم شهر به ناحیهها و محلههای مختلف است.
یکی از روشهائی که در جایگزینی تأسیسات مختلف شهر معمول است، نحوهٔ استقرار اماکن مسکونی و عناصر وابسته به آنها است که باید از طریق سلسله مراتبی منطقی در شهر گسترده شوند. در سطح شهر، خانواده از کوچکترین اجزاء جامعه است. معمولاً خانوادهها در یک محیط شهری در کنار هم زندگی مینمایند؛ این استقرار و همجواری در کنار هم، لزوم ایجاد یک سلسله نیازهای شهری را مطرح میسازد. نیازهای مختلف اهالی در سطح شهر، ناحیه و محله، متفاوت است. یکی از روشها آن است که حدود خدمات مراکز آموزشی بهعنوان تعیینکنندهٔ تقسیمبندیهای شهری قلمداد شود. مثلاً فاصلهای را که یک کودک از محیط مسکونی خود میتواند تا محیط کودکستان بهصورت پیاده و بدون برخورد با خیابانها و یا محل عبور وسائط نقلیه (که امکان خطر تصادف نیز در آن وجود دارد) بپیماید، میتوان حدود تعیینکنندهٔ محلهٔ کوچک دانست، و حدود محله فاصلهای است که یک دانشآموز دبستانی بهصورت پیاده و حداکثر به فاصلهٔ زمانی یک ربع ساعت، بتواند از محیط مسکونی خود تا دبستان طی نماید به همین ترتیب، حدود ناحیهٔ شهری، میتواند حد فاصل بین محیط مسکونی یک دانشآموز دورهٔ راهنمائی یا دبیرستانی تا محل مدرسه او باشد. فاصلهای که بتواند در حدود نیمساعت بهصورت پیاده طی شود.
از طرف دیگر، معمولاً در سطح محلهٔ کوچک، وجود زمینهای بازی کودکان ضرورت دارد و در سطح محلات معمولاً خردهفروشیها، اماکن خدماتی و اماکن ورزشی کوچک بهوجود میآیند. در سطح ناحیهها، خدمات مربوط به خردهفروشیها و خدمات عمومی دیگر شهر مثل پارکها، اماکن تفریحی و ورزشی و در سطح شهر، عمدهفروشیها و مراکز تجاری بزرگ، سوپر مارکتها و نظایر آن جایگزین میشود.
هر شهر میتواند از چند ناحیه شهری. هر ناحیه شهری از چند محله و هر محله از چند محلهٔ کوچک (زیرمحله) بهوجود آید. خدمات و تسهیلات شهری نیز در رابطه با اهمیت آنها از نظر نیازهای جمعیت، در هر یک از تقسیمات فوق شکل میگیرند. بعضی از تسهیلاتی که در این تقسیمبندیها مطرح میگردند، به قرار زیر است:
مرکز محله کوچک (زیرمحله):
مهدکودک، خردهفروشیهای کوچک (مانند نانوائی، بقالی، روزنامهفروشی)، فضای بازی کودکان، پارک کوچک کتابخانه کودک،
مرکز محله:
کودکستان و دبستان، پارک، فضای بازی، خردهفروشی (از قبیل میوه فروشی، قصابی، بقالی)، خدمات (مانند کفاشی، آرایشگاه و لباسشوئی) مسجد.
مرکز ناحیه:
مدرسه راهنمائی و دبیرستان، خدمات درمانی، سینما، فضاهای تفریحی و فرهنگی، فضاهای ورزشی، فضاهای باز و سبز وسیع، بعضی فعالیتهای تولیدی غیر مزاحم مثل خیاطی)، خدمات فنی، دفاتر خصوصی، کتابخانه، آتشنشانی.
مرکز شهر:
ادارات، خردهفروشیها، عمدهفروشیهای اصلی، درمانگاه و بیمارستان، مراکز فرهنگی، فضاهای باز عمومی، سالنهای غذاخوری هتل، نمایشگاه، کتابخانه شهر، مسجد، زمینهای بازی بزرگ.
طبق روال فوق، حوزه عملکرد مرکز محله کوچک ۲۰۰ تا ۲۵۰ متر، مرکز محله ۵۰۰ متر و مرکز ناحیه حدود ۲۰۰۰ متر خواهد بود. شهر نیز متشکل از چند ناحیه است، حدود تقریبی جمعیت محله کوچک ۱۲۵۰ نفر، محله ۵۰۰۰ نفر و ناحیه ۲۰۰۰۰ نفر میباشد.
منبع: شهر فردا
نظر شما