به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، در سینمای ایران هر زنی که بخواهد حقی را از جامعه مردان مطالبه کند به سراغ تهمینه میلانی می رود.
یک وظیفه ملی
«ملی و راه های نرفته اش» همچون سایر ساخته های تهمینه میلانی روایت دادخواهی زنان از جامعه مردسالار ایران است. وضعیت زندگی، اشتغال و فعالیت زنان امروز بسیار بهتر از ایران دیروز است و ما این بهبودی را مدیون افرادی هستیم که دغدغه مند به مسایل زنان پرداخته اند و تهمینه میلانی، نامی آشنا در این حوزه است که وظیفه اش را خوب شناخته و قدم به عرصه مبارزه گذاشته است. برای مثال او در در هر دو قسمت «آتش بس» به حضور موثر یک روانشناس در بهبود وضعیت زندگی افراد اشاره داشت و به گفته خودش آگاهانه تصمیم گرفته بود تا به مردم بگوید که مراجعه به یک روانشناس در هنگام بروز یک مشکل مانند مراجعه به یک پزشک از ضروریات یک زندگی سالم است.
در فیلم جدید میلانی ملی در راه هایی قدم می گذارد که تا به حال نرفته است تا ارگان های کمک رسانی تلفنی و فوری را به مردم معرفی کند.
این بخش آگاهی بخشی فیلم های میلانی در روزگاری که اغلب هنرمندان تنها به نمایش زشتی ها و مشکلات می پردازند و برای حل کردنشان راه حلی ندارد قابل ستایش و تقدیر است و از یک زیرساخت تحقیقاتی مناسب در کارهای این فیلمساز خبر می دهد.
اما روایت میلانی برای نشان دادن این معضلات مبحث دیگری است.
ضد تبلیغ به جای تبلیغ
«ملی و راه های نرفته اش» داستان دختر جوان و کمتجربه ای است که عاشق جوانی به نام سیامک میشود و برخلاف میل خانواده، با او ازدواج میکند و به زودی تفاوت دیدگاه و اختلاف فرهنگی بین این دو آشکار میشود. سیامک به شدت ملیحه را آزار و اذیت می کند و بخش های زیاد فیلم به صحنه های دعوا و زد و خورد بین این دو زوج می گذرد. ملی که خود هم از خانواده ای با شرایط نامناسب آمده نمی تواند از مشکلاتش با خانواده اش حرف بزند و خانواده سیامک هم با او رابطه خوبی ندارند...
بازی ماهور الوند به عنوان یک بازیگر تازه کار در صحنه های اشک آور فیلم بسیار خوب از آب درآمده و باورپذیر است، ما در صحنه های زیادی از فیلم با ملی همراه و هم احساس می شویم از سیامک بیزار می شویم و اشک می ریزیم. این ویژگی برجسته بازی ماهور الوند است که البته از هنر کارگردان برای بازی گرفتن از هنرپیشه اش نباید غافل بود.
اما تصویر تهمینه میلانی در این فیلم از یک دختر مظلوم ناآگاه و ستم دیده و هم چنین یک مرد خشن اغراق آمیز است. شاید تهمینه میلانی باید اندکی واقع گراتر می بود. داستان فیلم میلانی در ایران سال ۱۳۹۶ روایت می شود، بیننده انتظار دارد که ملیحه اندکی هم که شده هوشیارتر باشد و خود هم به تنهایی بتواند برای زندگی اش قدم هایی هر چند کوچک بردارد.
نگاه میلانی از مشکلات یک زن اندکی اغراق آمیز است و تصویر خوبی از یک زن به ما ارائه نمی کند. ملیحه دختر بی دست و پایی است که هیچ کاری به تنهایی از او ساخته نیست و این تصویر با زن قدرتمندی که فیلمساز میخواهد از زنان جامعه اش بسازد در تناقض است. ملیحه اگر مجال تبدیل شدن به یک قهرمان زن را در زندگی اش نداشته است، می توانست پتانسیل این قهرمان شدن را داشته باشد و ما ببینیم.
در این فیلم تصویر بسیار سیاهی از مردان ارائه می شود که شاید با جانب انصاف فرسنگ ها فاصله داشته باشد. البته که در جامعه مردانی هم شبیه سیامک هستند که به جای خودش نیازمند آسیب شناسی است اما اکثر مردانی که در فیلم می بینیم روی تاریک و سیاهی دارند که ما را از جامعه مردان دلسرد و دلزده می کند. این تصویر نه چندان دلچسب و اغراق شده از جامعه مردان اعلام جنگ است نه اعلام صلح برای رسیدن به برابری و دوستی!
نمایش اغراق گونه مشکلات مانع از شکل گیری درام در فیلم میلانی
سینما یعنی انتقال یک مفهوم از طریق پرداخت یک قصه، مولفه های روانی فیلم آنقدر زیاد است که مجال قصه گویی ندارد.
«ملی و راه های نرفته اش» شبیه به کسی است که به یک باره شروع به برون ریزی کرده و حرف های زیادی دارد. این که یک فیلمساز دارای نظر و فکر باشد و برای مخاطبش حرف داشته باشد عنصر بسیار مهمی است اما انگار میلانی سینما را به یک تریبون تبدیل کرده و می خواهد تا مجالش تمام نشده همه حرف هایش را بزند. میلانی برای ما قصه ای تعریف نمی کند که اگر صحنه های زد و خورد و اشک آور فیلم را کنار بگذاریم تازه و شنیدنی باشد و مخاطب را به سالن سینما بکشاند./
مینا میرباقری
نظر شما