به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، در جایی خواندم که «عاشورا تابلویی است که در آن خط بلند عشق را با خون نگاشته اند»، اما کیست که نداند عشق نهفته در پس پرده جنگ در عاشورا آنچنان که باید فهمیده نشده است.
صدا و سیما محرم امسال را هم با مختارنامه همراه مخاطبانش شد. رسانه ملی در شبکه های چندگانه سراسری و شبکه های استانی چند سالی است که به روایت داوود میرباقری از واقعه کربلا اکتفا کرده است، اما از حق که نگذریم صدا و سیما در مقوله محرم از سینمای ایران پرکارتر بوده و کارنامه درخشان تری دارد.
فاخرهای تکراری!
هر ساله تلویزیون ایران در ایام محرم سریال های مناسبتی می سازد که مناسب پخش در ایام عزاداری امام حسین (ع) باشد.
«مختارنامه» و «شب دهم» از نمونه های موفق همین سریال ها بوده اند.
داود میرباقری کارگردانی است که در مقوله فیلم های تاریخی –مذهبی هم ارادتش را به ما ثابت کرده و هم استعدادش را و فیلم های امام علی (ع)، معصومیت از دست رفته، مختارنامه در کارنامه او می درخشند.
مختارنامه داستان قیام مختار ثقفی (ابواسحاق) است که پس از حادثه عاشورا به خونخواهی حسین بن علی(ع) و یارانش برمیخیزد. مختارنامه در ۷۰۰ سکانس تهیه شده که ۱۰۰ سکانس آن مربوط به ۵ جنگ بزرگ دوران زندگی مختار است.
مختارنامه ۱۱۰ بازیگر اصلی و حدود ۴۰۰ بازیگر فرعی داشته است و فریبرز عرب نیا نقش محوری داستان را بر عهده دارد.
«شب دهم» به کارگردانی حسن فتحی هم برای اولین بار در سال ۸۰ از شبکه یک پخش شده است. موسیقی به یاد ماندنی تیتراژ شب دهم را علیرضا قربانی خوانده است.
فردی به نام حیدر خوشمرام (حسین یاری) که از اشرار و لات های تهران قدیم است خواهان ازدواج با دختری از تبار قاجار می شود و آن دختر شرط ازدواج با حیدر را اجرای تعزیه در ده شب ماه محرم قید می کند. اتفاق هایی که در جریان تعزیه برای حیدر رخ می دهد شخصیت او را دگرگون می کند.
تلاش هایی برای ادای دین
سریال هایی که در حال حاضر در صدا و سیما ساخته و پخش می شوند سهم بسیار کمی از اصالت و واقعیت قیام عاشورا دارند. اغلب در این فیلم ها زندگی آدم هایی را نشان می دهند که به دلایل مختلف دچار گرفتاری می شوند و در وانفسای زندگی مادی یادشان می افتد که چقدر غفلت کرده اند!
شبکه سه در حال حاضر سریال «نفس شیرین» را پخش می کند که از همین دست سریال هاست.
داستان پدربزرگی که فکر می کند خیلی کار درست است و با تصادف دختر و نوه اش درمی یابد که چه کرده است. او که سال ها هیئت به را انداخته و عزاداری کرده می فهمد که فقط به دنبال کسب شهرت و اسم بوده و عزاداری اش خالصانه نبوده است. البته موضوع پیوند و خانواده افراد مرگ مغزی در فیلم محوریت دارد و و بخشی از داستان در بستر ایام عزاداری شکل می گیرد.
مردم ما برای دست یافتن به نفس عاشورا به فهم درستی از آن نیاز دارند. تصویری که اصالت کربلا باشد پیش چشمشان، تصویری از یک حقیقت مجسم که بدانیم کجای کاریم.
با توجه به توقیف «رستاخیز» و فعالیت کم سینما در این حوزه در سال های اخیر و با عنایت به اینکه تلویزیون مخاطب بیشتری از سینما دارد، رسانه ملی وظیفه سنگین تری بر عهده دارد. ساده گذشتن و رفع تکلیف دوای جامعه در حال بحران امروز نیست. شناساندن امام حسین (ع) و قیامش به مردم همت عالی و شناخت زیادی می طلبد که بار بزرگی بر دوش فیلمساز می گذارد. مختارنامه هنوز هم بعد از گذشت چند سال نمایش و بارها دیده شدن دیدنی و شنیدنی است اما جامعه ما به حرف جدیدی از کربلا احتیاج دارد چرا که هر سخن نویی بهتر در گوش دل می نشیند./
نظر شما