به گزارش ایمنا، میان روضه حسین (ع) نشسته ای و مقتل خوانی هم شروع می شود، مقتلی از جنس اشک و آه و ماتم...
تا مداح شروع به ذکر مصیبت می کند اشک همه جاری می شود... از غریبی حسین... از غربت کوفه... حسینی که به نشانه وفا تا کوفه آمده بود حالا به رویش شمشیر کشیده اند... حسینی که نه دنبال حکومت بود و نه دنبال قدرت اما حالا خنجر برایش کشیده اند...
امروز روز صبر و قرار نیست... روزی نیست که بخواهی آرام باشی حتی ادایش را هم نمی توانی درآوری... روزی که آسمان و زمین باید برای مصیبت جد پیامبر بگرید...
امروز روزی است که فرزند بزرگ حسین(ع) به میدان رفت و جوانی که باید رعنایی اش را مشاهده می کرد جلوی چشمانش قطعه قطعه شد...
امروز روزی است که به علی اصغر طفل چند ماهه حسین هم رحم نکردند... آخر مگر انسان چقدر می تواند شقی باشد...
امروز روزی است که به ناموس حسین هم رحم نکردند... معجر از سر زنان حرم کشیدند... امروز چه روزی است...
برادر حسین مرد غیرت، حضرت اباالفضل العباس(ع) را با چه وضعی کشتند... مگر با کسی که دو دستش قطع شده هم می جنگند...
حسین برای یاری دین خدا و احیای آن پا به صحرای کربلا گذاشت اما برخورد مردم کوفه با وی چگونه بود...
مردمی که روزی برای وی نامه نوشته بودند حالا اما مخالف نامه خود عمل کردند...
تاریخچه مقتل خوانی
پس از واقعه جانگداز عاشورا در سال ۶۱ هجری اولین گزارشها را همان شاهدان عینی واقعه یعنی خانواده امام حسین(علیه السلام) به ویژه زینب کبری (علیهاالسلام) و حضرت سجاد (علیه السلام) به تاریخ ارائه کردند. بعدها این گزارشها به ویژه از دو روز پایانی وقوف در صحرای نینوا مقتل خوانده شد.
گزارشهایی بدون غلو، مستند به مشاهدات و مبتنی بر واقعیت و عقلانیت بدون آن که احساسات و عواطف خارجی به آن افزوده شود به خودی خود مظلومیت، شهامت و حماسه و عرفان واقعه عاشورا را نشان میدهد.
مقتل به معنای قتلگاه و محل کشتن است اما در فرهنگ ما، لفظ «مقتل» در مورد کتابهایی به کار میرود که یک حادثه خونین را شرح بدهد و منجر به قتل شخصیتی شده باشد و معروفترین مقتل خوانی، خواندن از روی کتابهای «مقتل» است.
حادثه کربلا و شهادت نوه پیامبر(ص)، فقط ۵۰ سال بعد از رحلت آن حضرت به خودی خود آن قدر عجیب و باورنکردنی بوده که مردم می خواهند درباره جزئیاتش بدانند، ثانیا این واقعه برای شیعیان اهمیت بسیار داشته و دارد و امامان شیعه(ع) تأکید بسیاری در مورد آن کرده اند؛ از این رو مقتل خوانی مهم است.
دلیل بعدی تعداد بالای مقتل نیز به ممانعت های بنی امیه برای جلوگیری از انتشار اخبار عاشورا برمی گردد. مثل همیشه، ممنوعیت نتیجه عکس داده و شیعیان به جای حرف زدن درباره عاشورا که موجب آزار و اذیتشان می شد درباره آن، پنهانی نوشته اند.
راویان حادثه کربلا ۳ گروه هستند؛ گروه اول خود خانواده از میان اهل بیت(ع) و به خصوص امام سجاد(ع) که بیشتر از دیگران در این باره روشنگری کردند.
گروه دوم از راویان عاشورا، خود دشمنان بوده اند، وقتی که ابن زیاد می خواسته به لشکریانش جایزه بدهد، هر کسی اعلام می کرده من چه کار کردم و چه کسی را کشتم؛ در قیام مختار، وقتی نوبت انتقام از قاتلان شهدای کربلا شده، دوباره این حرف ها تکرار شد.
یکی دو نفر از راویان هم کسانی هستند که در آن روز در زمره دشمنان امام حسین(ع) بودند و بعدا توبه کردند و برای جبران، ماجرا را این طرف و آن طرف نقل می کردند.
گروه سوم از منابع کتابهای مقتل، آن دسته از شیعیان و دوستداران امام حسین(ع) هستند که نتوانستند در روز عاشورا امام را همراهی کنند.
یکی از این افراد، اصبغ بن نباته بود؛ او یکی از اصحاب خاص امام علی(ع) بود که در صفین برای امام جنگید و در آخرین لحظات عمر امام(ع) هم بر بالین او بود. او در زمان عاشورا، در زندان به سر می برد. اولین مقتل را اصبغ بن نباته نوشت.
نظر شما