گشت و گذاری در مقبره مولانا جلال الدین بلخی

آرامگاه جلال الدین محمد بلخی، معروف به مولانا در ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر قونیه قرار دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، مزار مولانا درست در جایی قرار دارد که از کهن ترین مکان هایی است که آدمیان در آن زندگی می کردند، آثاری در این قسمت از قونیه یافت شده که حاکی از وجود انسان در ۷۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بوده است. مزار و حرم مولانا بر روی تپه ای با ارتفاع ۱۰۱۶ متر بنا شده و منظره بسیار دیدنی و خیره کننده ای دارد، این تپه تا به امروز بارها و بارها مورد کاوش باستان شناسان قرار گرفته و آثار ارزشمندی از آن به دست آمده که متعلق به هزاران سال پیش بوده است. دوران زندگی مولانا با سلطنت سلسله ی سلجوقیان یعنی همان دوران طلائی ساخت و ساز بناهای شاخص در ترکیه و ایران هم زمان بود.

 پس از مرگ مولانا برای گرامیداشت این معلم بزرگ صوفی حرمی برای مولانا ساخته شد که امروزه می توانیم ازآن بازدید کنیم. مساحت مقبره مولانا در ابتدا ۶.۵۰۰ متر مربع بود اما امروزه افزایش یافته و به ۱۸.۰۰۰ متر مربع رسیده است. ساخت و ساز مقبره ی مولانا در سال ۱۲۷۴ میلادی شروع شد و با نظارت همسر امیر سلیمان سلجوقی به پایان رسید. بر فراز قبر او یک گنبد مخروطی شکل به رنگ فیروزه ای ساختند که متشکل از صدها سفال است و امروزه مقبره ی او با این گنبد شناخته می شود. البته در سال ۱۸۵۴ میلادی چند بخش به ساختمان حرم مولانا اضافه شد تا بتواند جمعیت بیشتری را در خود جای دهد.

سال ۱۹۲۶ میلادی مراحل تبدیل مزار موالانا به موزه آغاز شد و سال ۱۹۲۷ میلادی عملاً مقبره او به موزه تبدیل شده بود و در سال ۱۹۵۴ میلادی حرم مولانا را موزه ی مولانا نامیدند، این موزه یکی از مهم ترین مکان های مقدس کشور ترکیه است. باید از درب اصلی موزه که بسیار بزرگ و چشم نواز است عبور کنید تا به حیاط وسیع، مرمرین و سنگ فرش شده موزه یا همان مقبره مولانا وارد شوید. در این هنگام بنایی کهن رو به روی شما ظاهر می شود؛ همان سازه باشکوهی که در زمان سلطان سلیمان سلجوقی ساخته شد. این بنا همانند بسیاری از دیگر بناهای موجود در ترکیه تابع سبک معماری ترکی، عثمانی و اسلامی است.

سمت راست بنا متعلق به مطبخ دراویش است، در این قسمت مردان و پیروان مولانا خدماتی گوناگون را ارائه می دهند تا مسیر سیر و سلوک عارفانه را بپیمایند. افرادی با عنوان های میدانچی، لباس شوی، شربت چی، پادو، قهوه کوب، جاروکش و مامور خواب در این قسمت رفت و آمد می کردند و امروزه مستخدمان و خدمه ی موزه در این مکان فعالیت می کنند. در این مطبخ آموزش رقص و مراسم سماع هم انجام می گیرد و به علاقمندان این آداب را آموزش می دهند. رقص سماع یکی از مهم ترین مراسم ها برای بزرگداشت یاد مولانا می باشد که در هنگام مناسبت های مختلف در حیاط این موزه برگزار می شود. سمت چپ بنا ۱۷ اتاقک یا سلول برای تزکیه نفس عارفان و درویش ها وجود دارد،  اما آنچه در محوطه موزه ی مولانا به وضوح به چشم می آید حوضچه ای زیبا در وسط حیاط است که با نام چشمه ی تزکیه یا شستشو شناخته می شود و با نظارت شخص سلطان سلیم ساخته شده است.

برای وارد شدن به مقبره مولانا چندین درب وجود دارد؛ یکی از درب ها که به رنگ نقره ای است رو به مهم ترین اتاق این بنا باز می شود. روی این درب زیبا جمله «پسر محمد سوم سال ۱۵۹۹ میلادی» نوشته شده است. با باز شدن درب قبر ۶ مرید اعظم مولانا به چشم می خورد که در ۳ ردیف دفن شده اند و سپس مقبره خانوادگی مولانا را خواهید دید که در پلت فرمی بالاتر از دیگر قبور قرار گرفته اند و پیکر مولانا و پدرش در آن قرار دارند. بر فراز این دو قبر دو گنبد بزرگ ساخته شده که به وضوح بنا قابل مشاهده هستند. بعدها همسر و فرزندان مولانا(از جمله مشهور ترین پسرش، سلطان ولد) هم در همین قسمت و در کنار اقوام و اجدادشان به خاک سپرده شدند که قبر آن ها را هم می توانید مشاهده نمایید.

آن چه در این اتاق بیش از همه چیز جلب توجه می کند پارچه ای فاخر است که روی قبر مولانا قرار داده اند. بر روی این پارچه آیاتی از قرآن را با طلا نوشته اند و با گلدوزی تزئین نموده اند. این پارچه ی دیدنی توسط سلطان عبدالحمید دوم یکی از خلفای عثمانی در سال ۱۸۹۴ به مقبره مولانا هدیه داده شد. همچنین فرش بسیار نفیسی هم در این قسمت وجود دارد که از جنس ابریشم است و برای بافتش از چهار میلیون گره استفاده کرده اند. از جالب ترین نکات دیگر در این اتاق تابوت چوبین مولانا است که مربوط به قرن دوازدهم است و هم اکنون روی قبر پدرش قرار دارد، این تابوت در سال ۱۵۷۹ میلادی توسط الیاس یکی از منبت کاران بنام آن دوران ساخته شد.

قسمت های مختلف موزه مولانا 

این سازه محلی تاریخی، فرهنگی است که از سال ها پیش با فرهنگ مردمان ترک و فارسی زبان در هم آمیخته، پس سخن درباره ی آن تمام نشدنی است، از مراسم هایی که در این بارگاه برپا می شود گرفته تا معماری و جزئیات دیدنی بنا همه و همه هزاران حرف برای گفتن دارند.

اتاق آرامگاه

درست در زیر گنبد فیروزه ای رنگ و درخشان این بنا که از فرسخ ها دورتر دیده می شود، پیکر بی جان مولانا دفن شده است و علاوه بر مولانا اقوام و مردیان او هم در اطراف این گنبد زیبا دفن شده اند. این اتاق یکی از افتخارات مردمان ترک می باشد. تمام قسمت های اتاق با حکاکی روی سنگ، خوشنویسی، نقاشی و منبت کاری تزئین شده اند و در کنار هم محلی فوق العاده را تشکیل داده اند. در جای جای این اتاق می توان آیات قرآن را که با خوشنویسی نوشته شده اند را مشاهده کرد.

محل برگزاری مراسم

در سه مکان از مقبره مولانا یعنی مطبخ، مسجدی کوچکی که در مجاورت بنا ساخته شده و یکی هم محوطه سنگ فرش شده بزرگ مقبره مولانا، مراسم عرفانی انجام می گیرد؛ از مهم ترین مراسم ها که در این مکان ها برپا می شود می توان به مراسم رقص سماع، هال یا شمانه اشاره کرد که جشن هایی همراه با رقص و موزیک است و از آلات موسیقی مثل ویولون، دف، سنج کوچک، دایره زنگی، گیتار، درام، فلوت و برخی دیگر استفاده می کنند. مسجد این مجموعه بسیار دیدنی است و در آن از تزئینات نفیسی چون فرش های باشکوه، لوسترهای دیدنی و بسیاری تزئینات دیگر استفاده کرده اند. این مکان به دلیل برپایی اذان در آن در طی قرن های گوناگون مقدس و مورد احترام می باشد، حتی درب های مسجد مولانا هم چوبی و حکاکی های منحصر به فرد و چشم نوازی دارند. امروزه دور تا دور این مکان را ویترین هایی از جنس شیشه قرار داده اند و در آن ها قرآن های ارزشمندی را به نمایش گذاشته اند.

نمایشگاه قرآن

در حال حاضر در مجاورت مسجد کوچک مقبره ی مولانا، محلی برای برپایی نمایشگاه های کتاب و بخصوص قرآن وجود دارد و در این بخش بازدیدکنندگان می توانند قرآن های خطی و بسیار قدیمی را مشاهده کنند. هر یک از کتاب هایی که در این نمایشگاه نگهداری می شوند بسیار نفیس و دیدنی هستند و با اشیای باارزش مانند مروارید های گران قیمت نیز تزئین شده اند. در این نمایشگاه اشیای دیگری همچون سجاده مولانا، نسخه ی اصلی کتاب مثنوی معنوی، جعبه ای که در آن تعدادی تار مو با عنوان ریش مقدس محمد قرار دارد نیز نگهداری می شوند.

مطبخ

در مقبره مولانا مکانی هم با عنوان مطبخ یا آشپزخانه وجود دارد که اکنون محلی برای آموزش مراسم و عقاید مختلف صوفیانه است. این قسمت در سمت جنوب غربی بنا قرار دارد و در سال  ۱۵۴۸ میلادی به این مجموعه اضافه شد. امروزه مانکن هایی با لباس های سنتی ترکی و صوفی در مطبخ قرار داده اند تا بازدیدکنندگان دید وسیع تری به آداب صوفی گرایانه پیدا کنند. گاها مراسمی مثل سماع در همین قسمت ساختمان برپا می شود و آن قدر جمعیت برای دیدن این جشن و مراسم به مقبره می آیند که جای سوزن انداختن هم پیدا نمی شود. جالب است که از سال ۱۹۲۶ میلادی به بعد در این مکان غذا می پختند و به بازدیدکنندگان و خدمه ارائه می دادند، امروزه هم گاهی در این مکان غذا سرو می شود.

اتاق تلاوت

تلاوت یک کلمه عربی و به معنای خواندن با صوت و آوایی زیباست، نام این اتاق به نوع کاربری آن در زمان ها ی گذشته اشاره دارد. در گذشته در این اتاق به خواندن و قرائت قرآن می پرداختند به همین دلیل با نام تلاوت معروف شده است. امروزه هم برای قرآن خواندن از این مکان استفاده می شود اما بیشتر برای به نمایش گذاشتن کتب نفیس و تاریخی از آن بهره می برند، در این اتاق همه چیز نفیس و با ارزش و فاخر طراحی و ساخته شده است برای مثال حتی درب این اتاق هم از جنس نقره و بسیار گران بها می باشد.

شمانه

سلطان سلیم در قرن ۱۶ میلادی قسمتی را در مقبره مولانا به برگزاری مراسم صوفیانه اختصاص داد. این قسمت گنبد گسترده ای دارد که زیر آن میدانی برای رقص های دراویش ساخته شده است و در زمان مراسم های بزرگ مانند سالروز مولانا در این قسمت رقص و پایکوبی برپا می شود.

سنگ قبر مولانا

افراد زیادی از جای جای دنیا به قونیه می روند تا تنها به تماشای سنگ قبر مولانا بپردازند و برای شادی روحش به دعا و نیایش بپردازند به همین دلیل این بخش را یک بار دیگر به بررسی مقبره مولانا اختصاص داده ایم. مجموعا ۱۰ قبر در این اتاق مقبره  مولانا وجود دارد. گذشته از پارچه طلاکوب و زرین که روی قبر این مرد شهیر کشیده شده یکی از نکات جالب توجه دیگر در مقبره او جمله ای تامل بر انگیزی است که روی قبرش نوشته شده، این جمله این مضمون را دارد: «قبر ما را روی زمین مشخص نکنید(ما را محدود نکنید)، مقبره ما داخل قلب های روشن است» . در اطراف این قبر نیز کتیبه هایی با مضمون فلسفی و عارفانه دیده می شود، روی یکی از کتیبه ها جمله ای نوشته شده که معنای آن چنین است: «آن طور که هستی به نظر بیا، یا آن طور باش که به نظر می رسی».

سلول دراویش

 تعداد ۱۷ سلول یا اتاقک هم در موزه مولانا وجود دارد که با گنبدهای کوچک کاملا قابل تشخیص هستند و محلی برای تزکیه  نفس مریدان است. در زمان مراد سوم سال ۱۵۸۴) یکی از پادشاهان سلجوقی این اتاق ها به بنای مولانا اضافه شدند. امروزه این اتاق ها کاربری قدیمشان را از دست داده اند. ۴ سلول که در سمت راست این مجموعه اتاق ها قرار دارند هم اکنون به عنوان باجه فروش بلیت و بخش اداری مورد استفاده قرار گرفته اند، دو اتاق دیگر هم محل نگهداری کتاب هایی است که به موزه ی مولانا توسط افراد سرشناس اهدا می شوند. بقیه اتاق ها نیز به محلی برای فروش صنایع دستی، فرش و از این قبیل اشیا تبدیل گشته اند و مریدان برای تزکیه نفس و انجام آداب خاصشان از دیگر بخش های مقبره ی مولانا استفاده می کنند.

معماری مقبره مولانا

موزه یا ساختمان مقبره مولانا در زمینی به مساحت ۱۸.۰۰۰ متر مربع ساخته و با نام) Kubbe-i Hadra) به معنای گنبد سبز نیز شناخته می شود. این نام گذاری به دلیل معماری خاص بنا است. از شاخص ترین نکات در ساختمان این بنا گنبد مخروطی شکل فیروزه ای رنگ آن است. این گنبد بر روی چهار ستون بنا شده و جذاب ترین قسمت معماری این بنا به حساب می آید. مقبره مولانا به دست معمار مشهور و خبره ای به نام بدرالدین تبریزی ساخته شد، او اهل آذربایجان و شهر تبریز بود و ایده گنبدی سبز رنگ بر فراز بارگاه مولانا را او مطرح و اجرایی کرد و با ساخت چنین بنایی توانست نامش را در تاریخ جاودان نماید. این مقبره مانند بسیاری دیگر بناهای ساخته شده در دوران سلجوقیان و عثمانیان تابع معماری سنتی ترکی و اسلامی است، به این صورت که دارای گنبدهای نیم دایره و یک مناره ی سر به فلک کشیده می باشد که با ظرافت خاصی تک تک اجزایش طراحی و ساخته شده اند.

تاریخچه موزه مولانا

خانواده مولانا توسط خاندان سلطنتی سلجوقی به قونیه دعوت شدند و به این شهر مهاجرت کردند. پس از سال ها زندگی زیر سایه خاندان سلطنتی در سال ۱۲۳۱ میلادی باغ گل رز قونیه به خانواده مولانا هدیه داده شد تا پیکر پدر مولانا در آن دفن شود و این کار آغاز ساخت موزه ی مولانا بود. آرام آرام و با مرگ مولانا و دیگر اعضای خانواده اش این باغ به یک گور خانوادگی تبدیل شد، جانشین و شاگرد مولانا که Hüsamettin Çelebنام داشت به خاندان سلطنتی کمک کرد که پس از مرگ مولانا یعنی در سال ۱۲۷۴ روی مزارش مقبره ای بسازند. لازم به ذکر است که گنبد مخروطی در سال ۱۸۵۴ میلادی با سفال تزئین شد. بارها و بارها قسمت های مختلفی به بنای موزه مولانا اضافه گشت و در سال ۱۹۵۴ هم رسما به درویش ها اجازه داده شد که در موزه مولانا به رقص و ساز و آواز بپردازند، همین موضوع باعث جاری شدن سیل سالانه گردشگران به سوی قونیه شد و معتقدان به این آداب آن را رقصی مذهبی و راهی برای رسیدن به خدا می دانند و به دلیل نقش مهم این مراسم در صنعت گردشگری هنوز درویش ها اجازه ی برپایی مراسمشان را در این مکان دارند.‌/

کد خبر 320678

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.