خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی اعظم ملایی. دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا روز سه شنبه برای ایراد اولین سخنرانی خود در سازمان ملل، در سالن مجمع عمومی حضور یافت و سخنانی چالش برانگیز به خصوص در رابطه با ایران و کره شمالی مطرح کرد. سخنان وی واکنشهای جهانی بسیاری در پی داشت و حتی بسیاری از جمهوری خواهان آمریکا نیز او را به دلیل ارائه این سخنرانی مورد انتقاد قرار دادند. اهمیت این مسأله سبب شد تا خبرگزاری ایمنا به سراغ یکی از اساتید علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه آزاد شهرضا برود و نظر وی را در رابطه با پیامهای نهفته در سخنرانی دونالد ترامپ جویا شود. آنچه در ادامه می آید متن گفت و گوی خبرنگار ایمنا با خانم دکتر نفیسه واعظ شهرستانی است.
ایمنا: خانم دکتر لطفا بفرمایید از نظر شما متن سخنرانی آقای ترامپ چگونه طراحی شده بود و چه کسانی در تنظیم آن نقش داشته اند؟
واعظ: عصاره باورداشت های ترامپ از روزی که به کاخ سفید پای گذاشته تا به امروز را می توان در بی اعتمادی به رسانه های آزاد، پندار خودبرتربینی امریکایی، نژاد باوری ، باور به ناسازگاری و تقابل اجتناب ناپذیر تمدن یهودی مسیحی امریکایی با تمدن اسلام ، بازتولید و تحکیم حاکمیت امریکایی و ایجاد محدودیت برای پناهندگان ومهاجران به امریکا خلاصه نمود. برخی از عقاید و پنداشت های ترامپ برآمده از تجربه های شغلی وحزبی وی است که برای تجارت، امنیت ونظم درخدمت توسعه بازار آزاد ، بهایی بی بدیل قائل است؛ ولی در برخی ازاین انگاره ها تاثیر پایدار افکار استیون بنن استراتژیست اسلام هراس وی رامی توان جستجو کرد. مشاور ارشدی که از درون هیاهوهای یک رسانه محافظه کار و راست گرا به نام «برایت بارت» به کاخ سفید راه یافت و با وجود نبود اودر فرایند رسمی تصمیم گیری، به نظر می رسد که ترامپ در جریان سخنرانی خود در مجمع ، همچنان درسیطره تلقی ها ونگاه جنجالی وی به جهان ، اسلام و ایران قرار دارد. این جریان فکری که می توان آن را ترامپیسم نامید و نظریه پرداز آن استیون بنن بوده، به کژ رفتاری های ترامپ میدان داده است. نمونه ای از کژرفتاری ترامپ را می توان در جریان سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل دید که بی اعتنا به مبانی دموکراسی ،با تعبیری عریان و بی ملاحظه کره شمالی را تهدید به نابودی کامل کرد.
ایمنا: به نظر شما رئیس جمهور امریکا درنخستین سخنرانی خود در سازمان ملل قصد اشاره به چه نکاتی را داشت؟
واعظ: وقتی ترامپ در سازمان ملل درباره مردم ونزوئلا اظهارداشت که « این مردم درفقر به سر می برند و دموکراسی در آن کشور مخدوش شده و ما نمی توانیم صرفا تماشاگر باشیم واز آنها واز همه مردمی که زیر ستم باشند حمایت خواهیم کرد» به وضوح طنین ترامپیسم و رسالت گرایی امریکا از آن شنیده می شد که مبتنی بر فرض عظمت امریکاست. وی ابتدا عظمت و اراده امریکا برای ایجاد نظم نوین درجهان را گوشزد کرد و خطاب به سران کشورهای دنیا گفت «یا می توانیم ( واین جا منظورش دقیقا امریکا بود (یعنی امریکا می تواند) دنیا را به سکوهای جدید ( همان نظم نوین مورد نظر امریکا یا امریکایی سازی جهان ) ارتقا دهیم و یا باید اجازه دهیم که مردم جهان درورطه ناامیدی پرتاب شوند » و بلافاصله تکلیف را معلوم کرد، که : «ما ( امریکا )چنین اجازه ای نمی دهیم» و بر رسالت امریکا مبنی بر پشتیبانی از مردم تحت سلطه جهان تاکید کرد و به عبارتی اصطلاح «هژمون خیر» جورج بوش را باز آفرینی نمود.
ایمنا: به نظر شما نکات مهم و قابل تأمل در سخنان دونالد ترامپ چه بود؟
واعظ: به نظر من فراتر از گفته های خشونت طلب، ستیزه جویانه و قیم مآبانه ترامپ درباره ایران، کره شمالی و ونزوئلا، ناگفته های ترامپ بیش از هر چیز توجه اذهان دنیا را به خود جلب کرد؛ ازجمله ناگفته های وی درباره مسئله فلسطین اشغالی و ستمگری رژیم اشغالگر که تو گوئی ترامپ به عنوان معضلی درخاورمیانه به آن نمی نگرد و در یک دگر نمائی، مسئول ناامنی و خشونت درخاورمیانه را دیگرانی به جز اسرائیل معرفی کرد. وی نشان داد واقعا درکی از نقش خود به عنوان رئیس جمهور کشوری به نام امریکا ندارد و تحت تاثیر متغیر شخصیت ماجراجو و خشونت گرایش ، شان خود را تا اندازه سخنگوی دولت نامشروع نتانیوهو تنزل داد و به تائید های فراوان و ایماژهای بدنی نتانیوهو در اثنا سخنرانی دلخوش نمود و پیام اکثریت حاضران درمجمع را درنیافت که با سکوت خود هیچ گونه همزاد پنداری با وی ننمودند. ناگفته دیگر رئیس جمهور پوپولیست ایالات متحده امریکا، سکوت تلخ وی درباره ستیزه های مذهبی درمیانمار و فاجعه انسانی آوارگی و بی پناهی یک میلیون پناهنده دربنگلادش بود که نشان داد وی آن قدر نژاد گراست و به برتری نژادسفید –مسیحی ایمان دارد که کودکان رها شده و گرسنه در آلونک های نقطه مرزی دربنگلادش را جزء بشر به حساب نمی آورد تاسازمان ملل را برای نادیده انگاری ماده اول منشور آن درباره دفاع از حقوق انسانی سرزنش نماید .
ایمنا: سخنان دونالد ترامپ درباره جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
واعظ: فکر می کنم سخنان وی در رابطه با کشورمان در چند محور قابل بررسی است: محور اول درباره برجام ؛ که پیشاپیش تلاش برای خنثی سازی تدابیر حسن روحانی در پافشاری بر برجام داشت و صریح وقاطع اظهارداشت که توافق برجام بدترین توافق امریکا درتاریخ دیپلماسی این کشور بوده است؛ زیرا زمینه خط مشی گذاری ایران برای برنامه های هسته ای را فراهم می کند. چنین حمله تند به برجام از قبل هم قابل پیش بینی بود و در ادامه کنش های انتخاباتی ترامپ شمرده می شد. وی برجام را سبب شرمساری برای مردم امریکا دانست و از رفتار خود که چون عروسک سخن گو به بازگوئی منویات آیپک درسازمان ملل پرداخت شرم نکرد .
محور دوم حکومت ایران؛ وی تلاش در جدا شماری حکومت از مردم ایران نمود و زننده ترین تعابیری که یک کشور برضد کشور دیگر آن هم درسازمانی که ماده اول منشور آن بر عزم جهانی برای صلح پای می فشرد را به کاربرد و تریبون مجمع را به صحنه کازار برضد حکومت ایران تبدیل کرد. ترامپ حکومت گران ایران را سرکش ، فاسد ، تهدید گر امریکا و اسرائیل ، دیکتاتور و ریاکار نامید که درپشت نقاب دموکراسی وحمایت از مستضعفین خود را درجهان منزوی کرده اند.
سومین محور سخنرانی وی درباره ایران، به سیاست انقلاب اسلامی ایران تخصیص یافت که در آن از تعبیر هجو آمیز وسیاه «صدور خشونت» به جای صدور انقلاب بهره برد که این تعبیر مورد اعترض وزیر خارجه ایران قرار گرفت و ترامپ را وقیح وگستاخ خواند. امریکا که در گوشه گوشه جهان از پیامدهای سیاست صدور ونفوذ فرهنگی وسیاسی انقلاب اسلامی آسیب دیده است، با تغییر صورت مساله، ایران را درجایگاه متهم آشوب ها و بحران های دامنه دار خاورمیانه مورد تهدید قرار داده است و باردیگر برطبل ایران هراسی به شدت کوبیده است؛ به طوری که ناظران سخنرانی وی را شدیدالحن ترین سخنرانی روسای جمهور امریکا پس ازانقلاب اسلامی ایران دانسته اند.
محور چهارم به مردم ایران اختصاص یافت؛ وی مردم ایران را خطاب قرار داده وآنها را برسر دوراهی یک گزینش قرار داد که یا درفقر و مصیبت و درسایه تهدیدها به زندگی ادامه دهند و یا وضعیت خود را تغییر داده و به گذشته باشکوه اقتصادی و فرهنگی خودبازگردند و سپس دریک نسخه پیچی غریب و مداخله صریح، تغییر را وظیفه مردم ایران برشمرد. از آن فراتر، دونالد ترامپ در همان حال که بر لزوم احترام به حاکمیت کشورها تأکید می کرد، مبادرت به تحریک و تهییج مردم ایران برضد حکومت خود نمود ؛حال آنکه مردم منهای حکومت در نظام بین الملل معنا ندارد و این هم نوعی نقض حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید.
نظر شما