نسیم بهاری در دوازدهم اردیبهشت ۱۳۰۱ به همراهی زمزمه مکرر آبشار خروشان آن روزهای سمیرم که از دور دست به گوش می رسید، مژده ورود مهمان کوچکی به محمد ابراهیم داد.
این میهمان کسی نبود جز حبیب الله دیروز و استاد خط و خوشنویسی معاصر که آوازه نقش و نگار قلمش تا موزه مکه رفته است. حبیب الله پس از چند سال زندگی در سمیرم، رهسپار اصفهان و مشغول به تحصیل علوم دینی شد و پس از آن به تحصیل علوم جدید پرداخت.
فضای خانه پدری برای حبیب الله کوچک آکنده از شمیم خوش دانش و هنر و روحانیت بود. ذوق و تلاش پدر، علم پدربزرگش ملامحمدخان و مربی اصلی او دایی وی آخوند ملا محمدصادق، عالم و روحانی و مرجع احکام شرعی سمیرم و فرزند آخوند ملا محمدتقی مجتهد همگی زمینه ساز و شروعی پر بار و غنی برای او بودند.
اگر بخواهیم گریزی به زندگی این استاد چیره دست بزنیم و کمی در زندگی او قدم بگذاریم باید به گفته های خود این استاد هفت خط نگاهی داشته باشیم؛ وی خود را این گونه معرفی کرده است: «من حبیب الله فضائلی فرزند محمدابراهیم متولد دوازدهم ثور(اردیبهشت) ماه سال ۱۳۰۱ شمسی و متولد شهر سمیرم هستم.»
از زمانی که طفلی ممیز شدم در ۶ یا ۷ سالگی کارهای پدر را می نگریستم که چگونه با کاغذهای رنگی دسته گل می ساخت و بلبلی کاغذین بر روی شاخه آن می نشاند، برای تهیه مربا از کدو شکل های هندسی و گل چند پر با قلم تراش خود می تراشید و می دیدم چگونه قلم می تراشید و چگونه خود مرکب می ساخت و می نوشت. دعاها و قطعات بزرگ و کوچک خطوط و سرمشق ها را با تسلط صاف و زیبا می نگاشت، می دیدم با رنگ های گوناگون که در سبدی داشت صورت هایی از ۵ تن و دیگر ائمه رسم و رنگ آمیزی می نمود.
نمازها و تلاوت قرآن و دعاهای او برایم دلنشین بود، ماه رمضان موقع افطار و سحرها دعاهایش دلنواز و خانه را صفا می بخشید، در فصل بهار گهگاهی اهل خانه را به باغ یا تفرجگاه هایی که در اطراف سمیرم بود می برد. او مردی با ذوق و زحمتکش بود از راه مکتب داری و نویسندگی و باغداری هشت سرعائله خود را اداره می کرد، نسبت به خاندان ولایت بویژه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ارادتی تام داشت. در مجالس عزاداری و نوحه سرایی شرکت می کرد. در شبیه خوانی نیز وارد می شد و هنرمندانه وظائف شبیه خوانی را ایفا می نمود به گونه ای که تعجب وتحسین همگان را برمی انگیخت و در اسب سواری چابک بود.
پدرم از مرحوم آخوند ملامحمدصادق بن ملا محمدتقی طاب ثراهما که مربی و دایی وی بود برایم نقل می کرد که او سفارش کرد که تو را برای تحصیل علوم دینی به اصفهان بفرستم، شاید اگر عمر پدرم کفایت کرده بود این کار را می کرد ولی او در حالی که من هنوز به تکلیف نرسیده بودم در سال ۱۳۱۳ شمسی به رحمت ایزدی پیوست.
این استاد زبر دست که خط و خطاطی در برابرش زانوی اطاعت زده از مشقت ها و سختی های مسیر زندگی اش که حرف میزند آن را نیازمند کتابی جداگانه می داند و می گوید: «اگر بخواهم شرح زحمات و رنج هایی که در این راه تحمل نمودم بنویسیم خود کتابی جداگانه می شود.»
فعالیت ها و اقدامات استاد حبیب الله فضائلی/آغاز پرورش اساتید خط در اصفهان
این استاد گران مایه فعالیت رسمی خود را در دبیرستان ها و دانش سراهای مقدماتی اصفهان انجام داده و در سال ۱۳۵۸ پس از ۳۰ سال خدمت صادقانه و عاشقانه در زمینه تعلیم و آموزش بازنشسته شد.
استاد هفت خط خطه خط و هنر بر اساس گفته های خودش علاوه بر انجام وظیفه رسمی تحصیلی بنا به تشویق بعضی هنردوستان در سال ۱۳۴۳ کلاس آزاد خوشنویسی را بنیان گذاشت و به تعلیم هنرجویان پرداخت و در سال ۱۳۴۸ تحت پوشش و نظارت انجمن خوشنویسان مرکز قرارگرفت، در این کلاس شاگردانی تربیت شدند که بعضی آنان اینک استاد و هنرآموز انجمن خوشنویسان اصفهان می باشند و همان کلاس آزاد اینک انجمنی پربار و پررونق گردیده است.
وی تا سال ۱۳۷۵ شمسی به پدید آوردن آثار بسیار از کتیبه ها و نوشتن لوحه ها و قطعات و سرمشق ها و تالیف و کتابت قرآن کریم و تشکیل نمایشگاه های داخلی و خارجی و داشتن سرپرستی انجمن خوشنویسان اصفهان و عضویت در شورای عالی انجمن مرکزی و عضویت در هیئت امنای آن و عضویت در خانه هنرمندان اصفهان و شرکت در مجامع عمومی خوشنویسان کشور و سخنرانی ها در مواقع مناسب و لازم و بواسطه ذوق ادبی شرکت در انجمن های شعر اصفهان پرداخت.
القاب و فعالیت های هنری، خوش نویسی
نقل است در دانشگاه هر لغتی که از وی می پرسیدند معنی را می دانست و توضیح می داد، از این رو رفقای نزدیک، وی را دائره المعارف متحرک نیز می نامیدند.
استاد حبیب الله فضائلی در کتیبه نگاری بقاع متبرکه، اماکن وقفی، مساجد و متون مذهبی داخل و خارج کشور شهرت فراوان داشت.
از جمله آثار دلنشین این استاد توانمند مه از ایشان به یادگار مانده است آیاتی از سوره یس در بالای ضریح امام رضا(ع) و کتیبه های ضریح مبارک امام علی النقی(ع) و امام حسن عسگری (ع) قطعاتی است که به خط استاد مزین شده بود. بعدها هنر استاد فراگیر شده، و خطاطی های حرم مطهر امام حسین (ع)، حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه (س) نیز به دست استاد آراسته شد.
کتابت و خطاطی قرآن کریم
در مورد شروع کتابت قرآن باید یادآوری کرد که آن استاد همیشه زنده بر اساس اعتقادات مذهبی خود ماه رمضان را برای آغاز کار خود انتخاب کرد.
حبیب الله، حبیب و دوست دارالسلام و خدا از یکم رمضان المبارک اولین آیه از آیات نور بخش قرآن را به خط خود آغاز نمود و پایان رمضان سال بعد آخرین آیه را تمام و قرآنی به خط خود برجای گذاشت که جلوه ای از زبیا از ترکیب خط و هنرو دیانت آن استاد فرزانه است.
اوج نظم و انضباط وی در خوشنویسی در کتابت قرآن آشکار شد، زیرا هنگام نگارش قرآن هفت نوع خط قرآنی را در برابر خود می گذاشت و با تفحص و جست و جو و دقت بسیار از روی قرآن ها، قرآن خویش را می نوشت طوری که در ابتدای هر صفحه با آیه ای شروع می کرد و در انتهای همان صفحه آخرین آیه را به دقت و سلیقه ختم می نمود.
مناسبت نویسی و مجلس گردانی استاد
استاد حبیب اله فضائلی زینت بخش و مجلس آرای جمع هنرمندان بود. از حیث داشتن ویژگی هایی چون حسن سلوک، سخت کوشی، صبوری، برخورد خوش و اخلاق بزرگوارانه خویش با جمع دوستان و هنرجویان.
از عادات ویژه استاد مناسب نویسی بود. وی هرگاه در محیط کلاس، یا حتی در شهر و جامعه اتفاق خاصی می افتاد سرمشق عبارتی مناسب مربوط را تعلیم می داد. هنگامی که امام خمینی(ره) در سال ۵۷ وارد ایران شدند استاد در قم چنین شعری را خوشنویسی کرد که در نسخه های متعدد در آن شهر به چاپ رسیده و پخش گردید.
بوی تاثیر ز گل های دعا می آید
مژده یاران که بهار دل ما می آید
چرایی و چیستی لقب خطاط هفت خط ایران
حبیب خط ایران زمین هفت نوع خط معروف را با استادی تمام می نوشت و به طور کلی در خطوط نسخ، ثلث، ریحان، محقق، توقیع، رقعه، نستعلیق، شکسته، دیوانی، حلبی، حنفی، کوفی و… مهارت داشت و بسیاری از شیوه های متروک در تعلیم او زنده شدند.
در هرحال بیشتر سرمشق ها در خط نستعلیق، اشعار پندآموز و اخلاقی و عرفانی بود، خصوصا از سعدی علیه رحمه و اکثر سرمشق ها در خط نسخ و ثلث، آیات و احادیث را شامل می شد.
استاد علاقه ای وافر به اهل بیت (ع) داشت و همواره در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) شرکت می کرد.
سرانجام نیز روز دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۷۶ شمسی مطابق با دوم رجب و مقارن با شهادت حضرت امام علی النقی(ع) پس از یک عارضه طولانی به علت سرطان، طومار ۷۵ سال عمر پربار، سرشار از خیر و برکت و مملو از آثار ارزشمند و ماندگار در عالم هنر، در هم پیچیده شد، و این دل سپرده حق، بر روی دستان هنر دوستان و هنروران استان به آغوش خاک سپرده و به عالم حقیقت محض سفر کرد.
آری این بود سرگذشتی از استاد سفر کرده ای که در این خطه خطاط پرور، سمیرم، پای به دنیا گذاشت و در اصفهان، شهرهنر، تجلیِ شوقُ استعداد، چشم بر جهان بربست.
اما بسیار اند استادانی که در این خطه خطاطی می کنند و نامشان در پستوی خانه هایشان می ماند و یا در گوشه و کنار شهرشان شنیده می شود.
آری خطه خط پرور سمیرم بسیار خطاطانی دارد که هنوز نامشان آوازه شهرشان نیست و کمی و تنها کمی نگاه ریز بینانه و دقیق آنهارا همچون آتشفشانی نیمه فعال به مرز فوران خواهد برد.
یادش، نامش و تاثیر قلمش هم در دلهای ما و هم بر اوراق دفترهایمان پایدار باد.
سید محمد مهدی قائم مقامی
نظر شما