خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی- اعظم ملایی: حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم که دوره گذشته در روز مراسم تحلیف اسامی وزاری پیشنهادی خود را به مجلس تقدیم کرد، امسال نیز از مهلت دو هفته ای خود بعد از مراسم تحلیف استفاده نکرد و کوشید زودتر از موعد و تنها سه روز پس از ادای سوگند ریاست جمهوری در مجلس شورای اسلامی، فهرست وزرای پیشنهادی خود را برای حضور در کابینه دولت دوازدهم به مجلس تقدیم کند. روحانی همچنین روز سهشنبه ۱۷ مرداد همزمان در حکمی جداگانه اسحاق جهانگیری را در سمت معاون اول ریاست جمهوری ابقا کرد.
بر اساس فهرستی که در رسانهها از اسامی ۱۷ وزیر پیشنهادی منتشر شده، برخی از وزرای پیشنهادی چهره های جدید و برخی نیز همان وزرای دوره پیش هستند. در فهرست ارائهشده برای هشت وزارتخانه شامل وزارت دفاع، ارتباطات، نیرو، اقتصاد، آموزش و پرورش، دادگستری، فرهنگ و ارشاد اسلامی و همین طور صنعت، معدن و تجارت وزرای جدید معرفی شده است. در شرایطی که یکی از شعارهای مهم حسن روحانی جوان گرایی و باز کردن فضا برای جوانان تحصیل کرده کشور بود، حال برای نخستین بار دهه شصتی ها نیز به کابینه راه یافته اند و جوانترین عضو معرفیشده، محمدجواد آذری جهرمی، معاون سابق وزیر ارتباطات است که ۳۶ سال دارد. البته بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت نیز با ۶۵ سال سن مسنترین نامزد پیشنهادی است. در حالی که حدود نیمی از رأی دهندگان به روحانی زنان بودند، هیچ وزیر زنی برای حضور در دولت جدید پیشنهاد نشده است. از سوی دیگر در شرایطی که رئیس دولت دوازدهم در سیب و سراوان در سیستان و بلوچستان بیشترین درصد آرا (۹۵ درصد) را به خود اختصاص داده و در مهرستان، خاش، نیکشهر، سراوان و میرجاوه از همین استان و بستک در هرمزگان هم رای روحانی بالای ۹۰ درصد بوده است؛ اما هیچ یک از وزرای پیشنهادی به این استان تعلق ندارند. همچنین تعداد وزرای اصفهانی نیز در کابینه دوازدهم نسبت به دوره های پیش کاهش یافته و در حالی که کابینه هاشمی رفسنجانی با حضور ۸ نفر وزیر اصفهانی در این زمینه رکورد دار بود، در این دوره تنها ۳ نفر از وزاری کابینه به نصف جهان تعلق دارند. اما وزرای پیشنهادی روحانی چه کسانی هستند؟ کارنامه سیاسی و اجرایی آنها چگونه است و دارای چه سوابق و عملکردی هستند؟ اینها سؤالاتی است که خبرگزاری ایمنا می کوشد در قالب یک سلسله گزارشهای جداگانه به تحلیل و بررسی آنها بپردازد و مخاطبان خود را با جزئیات عملکرد وزرای پیشنهادی آشنا کند.
مسعود کرباسیان؛ وزیر پیشنهادی وزارت امور اقتصادی و دارایی
مسعود کرباسیان به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت امور اقتصادی و دارایی از سوی رئیس جمهوری به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده است. وی در دولت یازدهم رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی ایران بود. او که ۵۴ ساله و از معدود وزرای اصفهانی کابینه روحانی است، مدرک دکترای مدیریت و برنامه ریزی دارد و تا به امروز معاون وزیر صنعت، معاون وزیر نفت، معاون وزیر بازرگانی و معاون وزیر اقتصاد بوده است. کرباسیان همچنین از نزدیک در جریان کش و قوسهای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی نیز قرار دارد؛ چرا که وی مسئول کمیته بررسی عضویت ایران در این سازمان نیز هست.
کرباسیان بر خلاف وزیر اقتصاد دولت یازدهم، متخصص «اقتصاد کلان» نیست؛ اما معتقد است اقتصاد را به خوبی می فهمد و یکی از مهمترین اهداف پیش روی وی گرهگشایی از کسبوکار مردم است. وی که آثار و تألیفات زیادی در مورد «جهانی شدن» دارد و معتقد است بدون تعامل با جهان در پیله خود اسیر خواهیم بود، برنامه ویژه خود را برانقلاب اقتصادی تمامعیار و عبور از عصر کسبوکار تورممحور و رانتی به دوران کسبوکارهای رقابتی متکی بر بهرهوری و نوآوری، قرار داده است. کرباسیان که در سمت قبلی خود توانست اقدامات مفید و مؤثری همچون «نظام یکپارچه گمرک الکترونیک» و «پنجره واحد تجارت فرامرزی» را پیاده سازی کند، اکنون نیز رقابتی کردن اقتصاد ایران و برچیدن انحصار و همچنین ایجاد چشمانداز امیدوارکننده پیشروی بخش خصوصی را در برنامه های خود دارد. بدین ترتیب، از آنجا که مسعود کرباسیان دارای سابقه مدیریتی و اجرایی قوی و نیز کارنامه کاری موفق در بخش گمرک کشورمان است و در نتیجه با خلأها و ظرفیتهای حوزه مسائل اقتصادی آشنایی دارد، به نظر می رسد در مجلس با مشکل چندانی مواجه نشود و بتواند نظر مثبت نمایندگان را جلب کند.
حبیبالله بیطرف؛ وزیر پیشنهادی برای وزارت نیرو
حبیبالله بیطرف وزیر پیشنهادی حسن روحانی برای وزارت نیرو، در سال ۱۳۳۵ در یزد به دنیا آمد و فارغ التحصیل رشته راه و ساختمان در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران است. بیطرف که از معدود وزرای فاقد مدرک دکتری است، وزیر نیرو در دولت های اول و دوم دولت اصلاحات بوده است. وی در سال ۱۳۶۵ و در زمانی که دولت با نخست وزیر اداره میشد، استاندار یزد بود و در دولت هشتم در ستاد ائتلاف اصلاحطلبان عضویت داشت. وی مجری طرحهای ملی کارون ۳ و ۴ و عضو هیات مدیره شرکت آب و نیرو در سالهای ۱۳۷۶-۱۳۷۳ بوده است. بیطرف در سمتهای پیشین خود از جمله در سمت عضو هیئت مدیره شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، نقش مهمی در احداث سد ها و طرح های انتقال آبی داشت که در تاریخ عمرانی ایران، از باب خطاهای مهندسی و مطالعاتی تا قرنها زبان زد خواهد بود. بر اساس مدارک و اسناد موجود، در سال ۱۳۸۲، «عیسی کلانتری» که آن زمان مشاور رئیس جمهوری و حال گزینه روحانی برای سازمان حفاظت محیط زیست است، در نامهای به سید محمد خاتمی در مورد وضعیت دریاچه ارومیه به خاطر سدهای ساخته شده و در حال ساخت دوران وزارت بی طرف بر رودخانههای منتهی به آن هشدار داده بود؛ هشدارهایی که ظاهرا از سوی بی طرف جدی گرفته نشد و کار را به جایی رساند که احیای این دریاچه هزار میلیارد تومان خرج روی دست دولت یازدهم گذاشت.
مردم اصفهان و چهار محال بختیاری نیز دل چندان خوشی از حبیب الله بی طرف ندارند. او که خود از اهالی یزد است ، در دوران تصدی وزارت نیرو در دولت اصلاحات، آب زاینده رود را بدون رعایت مسائل زیست محیطی و مصلحت و منافع استان های مبدا، به یزد انتقال داد. انتقالی که قرار بود به همراه افتتاح تونل سوم کوهرنگ انجام گیرد؛ اما تنها بخش نخست آن یعنی «انتقال آب» بدون افزایش منابع آبی و با شتابزدگی انجام شد در حالی که هیچ عجله ای برای انتقال آب کوهرنگ به حوزه زاینده رود انجام نگرفت. چنین رویکرد جانبدارانه و غیر کارشناسی سالهاست که مردم دو استان اصفهان و چهار محال و بختیاری را با مشکل مواجه ساخته و فجایعی همچون خشک شدن زاینده رود ، آسیب جدی به بخش کشاورزی و افت هر ساله و هر روزه فشار آب در این دو استان را رقم زده است. بی طرف در برنامه ها و اهداف مکتوب خود برای تصدی وزارت نیرو در دولت دوازدهم نیز هر چند مواردی مثل تداوم اجرای طرح احیاء و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی ، تسریع در اجرا و تکمیل برنامه مهارآبهای مرزی و اولویت بندی، ساخت و تکمیل طرح های تامین آب و شبکه های آبیاری و زه کشی به ویژه در اراضی پایاب سدهای دردست بهره برداری را ذکر کرده؛ اما کوچکترین نامی از زاینده رود نبرده و ظاهرا هیچ برنامه ای نیز برای احیاء و تقویت آن و عملی ساختن وعده های خود در این زمینه ندارد.
خوزستانی های نیز چندان از کاندیداتوری بی طرف به عنوان وزیر نیروی دولت دوازدهم خوشحال نیستند؛ چرا که حبیب الله بی طرف در احداث «سد کارون ۳» که به آواره شدن بیش از ۱۶ هزار نفر از مردم منطقه ایذه و دهدز و «سد گتوند علیا» که به تغییر زیست بوم ۱۶ روستا و مهاجرت اجباری مردم زیادی از منطقه منجر شد، نقش کلیدی داشته است.
حال هر چند موافقان بی طرف معتقدند فعالیتهای مدیریتی و اجرایی وی، بویژه تجربه او در حوزه وزارت نیرو از جمله برگ های برنده وی برای تصدی این پست به حساب می آید؛ اما نقش او در ساخت سدهایی با آسیبهای زیست محیطی فراوان و نیز تلاش برای انتقال جانبدارانه آب به استان یزد آنهم نه فقط به اندازه آب شرب؛ بلکه برای راه اندازی صنعت و کشاورزی در این استان کویری و البته به قیمت نابودی محیط زیست و کشاورزی چهارمحال و بختیاری و اصفهان از جمله نقاط منفی پرونده کاری او هستند که دستیابی وی به پست وزارت نیرو را دشوار خواهند ساخت.
نظر شما