به گزارش ایمنا، هنر کاشی کاری در سرزمین ایران کهن از قدمتی طولانی برخوردار است. ازنظر باستان شناسان، کاشی از لحاظ تاریخی پنجمین شیوه بنیادی در تزئینات ساختمان های سنتی به شمار می رود. این صنعت که در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ساز با کاربرد و ترکیب رنگ های گوناگون و یا در کنار هم قرار دادن قطعات ریزی از سنگ های رنگین به اشکالی متفاوت و موزون از تزئینات حاصل شده است، دارای سیر تکوینی در معماری ایرانی است که موجب پایدار شدن گونه بندی های مختلفی از لحاظ تاریخی، فرمی و ساختاری شده است. تاریخچه تولید کاشی در ایران به هزاران سال قبل مربوط می شود و تقریباً با ساخت کاشی هم زمان بوده است. از کاشی و سفال برای بهداشت و پاکیزگی و البته زیبایی از زمان قدیم استفاده می کردند و در ایران نیز معمول بوده است. در عصر ساسانیان هنر و صنعت دوره هخامنشیان مانند سایر رشته های هنری ادامه پیدا کرد و ساخت کاشی های هم زمان هخامنشیان با همان شیوه و با لعاب ضخیم تر رایج گردید.
کاشیکاری اسلامی
کاشیکاری بعد از فتح ایران توسط مسلمانان به حیات خود ادامه داد و استفاده از آجرهای لعابی رنگ آمیزی شده به عنوان یکی از عناصر مهم معماری ایرانی درآمد و از ایران به جهان اسلام راه یافت شد که نمونه های قابل توجه آن سفالگری ایزنیک در ترکیه در زمان امپراطوری عثمانی در قرن ۱۶و۱۷ است. قصرها، اماکن عمومی و مساجد فراوان از این کاشیکاریها بهره بردند که شامل موتیفهایی به شکل گل و خوشنویسی به همراه نمونه های هندسی زیبا بودند.
کاشیکاری ایرانی
تاریخچه کاشی(آجر لعابی) و هنرهای تزئینی در ایران به دوران قبل از تاریخ بر می گردد. کاشیکاری در میان هنرهای تزئینی در معماری ایرانی جایگاه ویژه ای دارد. می توان هنرهای تزیئنی را به انواع حجاری، آجر کاری، تزئینات گچکاری و کاشیکاری تقسیمکرد. روشهای پیچیده تولید، طراحی و نوع مصالحی که در هر یک از این ۴ روش به کار مرور تحت تاثیر عوامل طبیعی، اقتصادی و تاثیرات سیاسی قرار گرفته است. نمونه هائی از موزائیک در تکامل تزئینات کاشیکاری نقش داشته است. بناهای مختلفی از نمونه های موزائیک و سنگهای رنگی و کاشیکاریهای با اشکال مثلثی، نیم دایره و دایره بهره برده اند. این نمونه ها بعدها به صورت طراحی عناصر طبیعی مانند درخت، گیاهان، حیوانات و انسان تکامل پیدا کرد. اولین نمونه های موزائیک کاری مربوط به ستونهای معبدی در ابید بین النهرین است و مربوط به نیمه دوم قبل از میلاد مسیح می باشد. در این بنا سنگهای رنگی با تزئینات صدف و عاج مزین شده اند و در آنها الگو های هندسی کاملا به چشم می خورد. این موزائیک کاریهای اولیه پایه کاشیکاریهای بعدی بودند. اولین نمونه های کاشیکاری که به عنوان تکاملی در این هنر به شمار می رفت در مکانهایی مانند قصرهای عاشور و بابل در زمان مشابه یافت شده اند. معروفترین نمونه کاشیکاری نمونه موزائیک کاری است که در اکتشافات مارلیک یافت شده است.
با ظهور اسلام در ایران، هنر کاشیکاری به شکوفایی رسید و این هنر، مهمترین ویژگی هنرهای تزئینی در تزئین بناهای مذهبی به شمار می رفت. نیاز به کاشیکاران ایرانی در تمام مناطق امپراطوری اسلامی به شدت احساس می شد. قدیمی ترین نمونه کاشیکاری اسلامی در گنبدهای مساجد مربوط به قرون هفت و هشت میلادی به چشم می خورد. تا قرن ۱۱ میلادی آجر کاری و گچکاری قبل از ظهور کاشیکاری از مهم ترین هنرهای تزئینی آن دوره بودند. در دوران آل بویه، دو مسجد نائین و نیریز از تزئینات آجر کاری به صورت الگوهای هندسی بهره جسته اند. در قرون ۱۱و۱۲ میلادی، تزئینات آجری به سرعت از شرق ایران به تمام نقاط دیگر گسترش پیدا کرد و در دوران سلجوقیان آجرهای لعابی فیروزه های برای تزئین آجرهای بناهای تاریخی استفاده شده است.
گاهی از این آجرهای لعابی فیروزه ای برای ایجاد خط نسخ کوفی استفاده شده یا از این آجرها به صورت پراکنده در میان آجرهای معمولی استفاده شده است. قدیمی ترین نمونه خط کوفی روی آجر پخته نشده فیروزه ای رنگ در موزه ایران باستان وجود دارد و مربوط به قرن یازده میلادی می باشد. از بناهای مذهبی دیگری که در ترکیب آنها از کاشیکاری فیروزه ای استفاده شده است. با حمله مغولان به ایران بسیاری از ویژگیهای سنتی این هنر دستخوش تغییر شد. با پذیرفتن اسلام توسط ایلخانیان در قرن ۱۳ میلادی، کاشیکاری به حالت اولیه خود بازگشت، ایلخانیان به ساختن بناهای مذهبی و غیر مذهبی علاقه مند شدند. در این دوران از کاشیکاری نه تنها در نمای خارجی، بلکه در نماهای داخلی ساختمان ها برای تزیین دیوارها و گنبد ها استفاده می شد. در پایان دوران ایلخانی و ابتدای دوران تیموری هنر کاشیکاری به اوج تکامل و زیبایی خود رسید و به صورت کاشیکاری معرق جلوه گر شد.
با آغاز دوره صفوی، تکنیک دیگری از کاشیکاری ظهور کرد و شرایط اقتصادی و سیاسی موجب تولید کاشی هفت رنگ شد. مقرون به صرفه بودن تولید کاشی هفت رنگ، زمان کوتاه تر تولید آن، و اینکه هنرمندان امکان استفاده از تزیینات قبلی را در این شیوه داشتند، سبب محبوبیت این هنر شد. از کاشی های مربع شکل خاصی در این شیوه استفاده می شد. هر کدام از کاشی ها پخته و در کنار یکدیگر قرار داده می شدند. تا کاشی بزرگتری تولید شود. نقوش عربی در این دوره به شدت رواج داشت. این تکنیک تا پایان دوره قاجار متداول بود و استفاده از رنگها در این شیوه از کاشیکاری در الویت دادن به رنگ های زرد و نارنجی روشن، جلوه گر می شد
صنعت کاشی کاری در اصفهان
در دوره صفویه شاه عباس، اصفهان را پایتخت خود قرار داد و در تکمیل و توسعه آن کوشید؛ ضمن اینکه فن معماری در این دوره خیلی زیاد ترقی کرد و بناهای زیادی از قبیل: مساجد، مقبرهها، پلها و کاخها ساخته شدند که بعد از گذشت چندین قرن هنوز هم پابرجا هستند. در دوره صفویه شاه عباس، اصفهان را پایتخت خود قرار داد و در تکمیل و توسعه آن کوشید؛ در ضمن فن معماری در این دوره خیلی زیاد ترقی نمود و بناهای زیادی از جمله مساجد، مقبرهها، پلها و کاخها ساخته شدند که بعد از گذشت چندین قرن هنوز هم پابرجا هستند. البته چون شاه عباس میخواست اصفهان را سریع آباد کند؛ آن استحکاماتی که در دوره سلجوقی رعایت شده بود را نداشت ولی با وجود این، مهارت معماران ایرانی باعث شد تا امروز این بناها پا بر جا باقی بمانند.
البته صفویان در بسیاری از زمینههای هنری وارث هنر درخشان دربار تیموریان بودند. معمولاً در ایران، خاندان سلطنتی و اعضای طبقات بالای جامعه متقاضی آثار هنری بودند و بدین ترتیب زمینههای شکوفایی آن را فراهم میکردند و نیز شوق و ذوق هنرمندان را برانگیخته و با حمایت خود اغلب نوع هنر و گونه اشیاء تولید شده را تعیین میکردند. اگر چه آثار هنری عصر صفویه در تمام ایران یافت میشود ولی اصفهان را میتوان مظهر آثار هنری سلسله صفویه دانست. تغییر پایتخت ایران از قزوین به اصفهان به وسیله شاه عباس اول و موقعیت جغرافیایی شهر این امکان را میداد که اصفهان گسترش یابد و شاهکارهای هنری متعددی در آن بنا شود. تشویق هنرمندان به وسیله شاه و رفاه اقتصادی و امنیت سیاسی موجود به وسیله شاه عباس اول از دلایل دیگر این گسترش و توسعه بود.
نکته این نکته قابل تأمل است که آثار معماری ایران عصر صفویه را باید بیشتر در بناهای مذهبی یافت و مسجد شاه اصفهان واقع در میدان نقش جهان را سمبلی از آن دانست. از این ابنیهها که هنر کاشیکاری نیز در آنها به کار رفته است میتوان به هارون ولایت، مسجد علی، مسجد قطبیه، مسجد درب جوباره و سرانجام بقعه خواجه شاه حسن و بقعه شاه زید اشاره کرد. در عصر صفویه کاشی هفت رنگ در قصرهای اصفهان به نحوی گسترده مورد استفاده قرار گرفت و نصب کاشیهای چهار گوش درون قابهای بزرگ منظرههایی بدیع همراه با عناصر پیکرهای و شخصیتهای مختلفی به وجود آورد. گفتنی است؛ هنر کاشی کاری ترکیه تا حد زیادی تحت تاثیر سنتهای ایرانی قرار داشت؛ به طوری که در قرن نهم هجری(تا سال ۸۷۵ هجری قمری) هنرمندان تبریزی با انگیزه اشتغال، به فعالیت در ترکیه میپرداختند. بر همین اساس کاشی کاری در دوره صفویه به بالاترین درجه اعتبار رسیده بود؛ زیرا در این دوره بیشتر از دورههای دیگر سطح خارجی عمارات و ابنیه را با کاشی مزین میکردند.
در دوره هخامنشی نیز تزیین عمارات با کاشی رواج داشته و در ابنیه شوش هم متداول بوده است؛ ولی مدتی متمادی این صنعت از رونق افتاده و دوباره در حدود قرن ۷ هجری، دوباره تهیه کاشیها و تزیین ابنیه به این هنر ظریف محول شده است. به طور کلی کاشیهای هفت رنگ صفویه زیبایی به سزایی دارند. تا امروز طرح، رنگ آمیزی و ترکیبات رنگهای آنها نظیر ندارد. در دوران اولیه اسلام، اولین معماران قدیم اسلامی برای آنکه تصوری که از زیبایی داشتهاند را تحقق بخشند وسیله دیگری نداشتند، جز آنکه شیوه هنر قوم و کشور خود ایران، بیزانس، شام، مصر و هند را مورد استفاده قرار دهند. با معماری و سبک کاشی کاری امروز یک مورخ دقیق روشن بین میتواند تنها از راه مطالعه در مساجد، تصویر روشنی از تمدن و تاریخ اقوام مسلمان عالم را پیش چشم خودش مجسم کندقبل از شاه عباس به مدت کوتاهی هنر کاشی کاری پیشرفت و تکامل نداشت ولی از زمان وی تحرکی در این فن به وجود آمد که آثار آن در موزههای داخلی و خارجی کشور دیده میشود.
یکی از دلایل این مساله توجه خاص شاه عباس به پوشش مقبرههای ائمه اطهار(ع) و مساجد با کاشیهای زیبا و صنعت رنگ ا ست. در این دوره نمای رنگی کاشیها کمرنگ بوده و از رنگهای سبز، سیاه و قرمز خیلی کم استفاده میشده و به طور کلی جلوه عمومی کاشیها رنگ آبی داشته است. در زمان حکومت شاه عباس کلیه ابنیه مذهبی که پوششی از تزئینات کاشی نداشت با کاشیهای زیبا به وسیله هنرمندان تزیین میگردید. در این دوره مسجد مقصود بیک، مسجد شیخ لطفالله، سر در قیصریه، سر در مسجد شاه و مقبرههای ائمه اطهار(ع) و امامزادهها از کاشیهای معرق پوشیده شد و پوشش داخلی مسجد شاه نیز با کاشیهای منقوش مزین گردید. رضا عباسی بزرگترین هنرمند زمان با نقشهایی از انسان، گلها و خطوط موزون سرمشقی برای نقاشی بر دیوارها و کاشیها بر جای گذاشته است. گفتنی است، در آن دوره به کمک کاشیهای مربع شکل مجموعه کاملی از تصاویر میساختند و بیشتر از طرحهای اسلیمی و طرح میدانهای جنگ استفاده میکردند.
در اواخر دوره هم استفاده از کاشیهای مستطیل شکل کوچک به صورت برجسته با لعابهای ظریف برای طرح تصاویر مختلف رواج پیدا کرد. نکته قابل توجه آن که بعد از شاه عباس استفاده از نوع رنگها تغییر پیدا کرد؛ به طوری که در زمان شاه سلیمان رنگهای قرمز، زرد و نارنجی بیشتر مورد عمل قرار گرفت و نقوش شاخ و برگ جای خود را به اشکال هندسی داد، همچنین کاشی کاری جبهه مدرسه چهار باغ و ایوان غربی مسجد جامعه اصفهان(عصر سلجوقی) به دستور شاه سلطان حسین دوباره تزیین شده و نمونه خاص کاشی کاری این دوره است؛ ضمن اینکه کاشی کاری مدرسه چهار باغ در ردیف شاهکاریهای هنری محسوب میشود..
هنر کاشی کاری در معماری از جنبه های مختلف تکنیکی و سبکی در دوره صفویه قابل توجه است. هنرمندان این دوره با استفاده از تجارب گذشتگان خود، مخصوصاً دوره های سلجوقی و تیموری، با نوآوری هایی که به عمل آوردند، توانستند شاخص هایی را در این زمینه ابداع کنند که باعث ایجاد تمایز هنر کاشی کاری این دوره با دوران قبل شده است؛ بر این اساس است که توجه به ویژگی های این صنعت و بررسی تکامل این هنر، می تواند ضمن شناسایی تاریخ و تمدن ایرانی، در توسعه معاصر این صنعت که در حال حاضر نیز فعالیت آن ادامه دارد، کمک کند.
نظر شما