به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، سهم استان تهران از کل جمعیت مهاجر در کشور از ۱۷.۷ درصد به ۲۰.۲ درصد افزایش یافته همچنین مطابق نتایج تکمیلی سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵، روند ۵ سال اخیر مهاجرت به تهران متفاوت از افت ۱۵ درصدی مهاجرت کل، فقط ۳ درصد کاهش یافته و عمده جمعیت متراکم استان تهران، به جای رشد طبیعی -زاد و ولد- از محل مهاجرت، افزایش داشته است.
بین سالهای ۸۵ تا ۹۰ بیش از ۱۹ درصد مهاجران به استان تهران و بیش از ۹ درصد به استان البرز وارد شدهاند. این در حالیست که اگر این آمار با شهرهای بزرگ دیگر مثل اصفهان مقایسه شود تنها کمی بیش از ۷ درصد مهاجران به استان اصفهان مهاجرت کردهاند در حالی که استان اصفهان از لحاظ دارا بودن موقعیت صنعتی و اقماری دستکمی از تهران ندارد.
در واقع آنچه باعث میشود مهاجران، تهران را به جای بقیه شهرهای بزرگ جهت اقامت دائمی یا موقتشان انتخاب کنند، الگوی توسعه شهری تهران، نبود عدالت فضایی و آموزشی در مبدا، تجمع ثروت و فرصتهای شغلی در مقصد مهاجرت و دافعه مبدا به لحاظ فقر امکانات و خدمات و نوسانات شدید اقتصادی کشور است.
اما این همه ماجرا نیست، طبق آماری که سازمان ثبت احوال کشور منتشر کرده است، طی ۱۰ سال گذشته از میان دانشجویانی که وارد تهران شدهاند ۱۲۰ هزار نفر از آنها به شهر خود بازنگشتهاند این اتفاق از فاجعه اجتماعی بزرگی خبر میدهد و تهدید جدی برای هویتهای قومی و محلی به شمار میرود.
دانشجویان شهرستانی متاثر از رسانهها خصوصا فیلمها و سریالهای رسانه ملی به سبک زندگی در تهران که همان مصرفگرایی است علاقهمند میشوند، بعد از آن با اقامت در تهران دچار خودباختگی و تهرانزدگی میشوند و کمکم با تغییر ظاهر و نوع آرایششان میتوان حدس زد که اصالت خود را پشت نقاب تهرانی بودن پنهان میکنند.
این موضوع تا جایی ادامه پیدا میکند که دیگر مانند گذشته داشتن اصالت، حفظ فرهنگ، آداب و رسوم و لهجه مبدا رسمیت ندارد و متجدد بودن تقدم پیدا میکند پس برای اینکه شان و منزلت اجتماعیشان را حفظ کنند تا با دید تحقیر و بیکلاسی به آنها نگاه نکنند، حاضر هستند به هر رفتاری دست بزند.
مهاجرت به تهران یکی از اساسیترین عواملی است که سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی و اجتماعی جامعه برای کنترل جمعیت و جهت دادن به جابهجاییهای جمعیتی در مورد آن هشدار دادهاند تا جاییکه تبعات سختی را برای بروز بحران طبیعی مثل زلزله و آلودگی هوا پیش بینی کردهاند، به همین منظورتقریبا دو سال پیش یکی از اعضای شورای شهر تهران پیشنهاد کرد که کارگروهی برای جلوگیری از مهاجرت به تهران و صدور کارت مخصوصی برای آن صورت گیرد اما پیشنهاد این مسئول تنها در حد حرف و شعار باقی ماند و تا کنون هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.
با توجه به خصیصه توسعه محوری انقلاب اسلامی ایران به نظر میآید تا کنون هیچ مقام دولتی راهکار بلند مدتی در جهت اصلاح ساختاری و رفع تمرکزگرایی در تهران ارائه نکرده در صورتی که نیاز است بومیسازی و تقویت علمی دانشگاههای شهرستانها محقق شود و منابع اقتصادی، فرصتهای شغلی و امکانات زندگی برای همه استانها به طور یکسان فراهم شود همچنین با اصلاح فرآیندهای رسانهای و تقویت ساز و کارهای فرهنگی کشور از ترویج سبک زندگی مصرفگرایانه جلوگیری شود در غیر اینصورت تهران به مکانی تبدیل خواهد شد که با اینکه تمام امکانات را در خود جا داده است، به ساکنانش رحم نخواهد کرد!
نظر شما