۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۹
سرنخ سیگار در ایران

ایران تا حدود چهل، پنجاه سال پیش از تولیدکنندگان معروف توتون و تنباکو بود و در سال های دهه 1350، چند کمپانی آمریکایی در ایران به تولید سیگار می پرداختند.

ایران تا حدود چهل، پنجاه سال پیش از تولیدکنندگان معروف توتون و تنباکو بود و در سال های دهه 1350، چند کمپانی آمریکایی در ایران به تولید سیگار می پرداختند. از شهر اشنویه با من تماس گرفته و از بیکاری جوانان اشنویه (در کردستان) گلایه و شکوه می کرد. از او پرسیدم با مزارع توتون اشنویه مگر کشاورزی رونق ندارد؟ خندید و انگار از پشت تلفن نگاه عاقل اندر سفیه به من افکند و گفت: کدام مزارع توتون و تنباکو؟ خدا بیامرزد.

گفتم: توتون و تنباکوی اشنویه شهرت خاورمیانه ای داشت. برای طبقات کم درآمد مردم سیگار اشنویه در پاکت های کاغذ کاهی تهیه می شد. برای رضاشاه از همان توتون گرگان، سیگارهایی با مشتوک طلایی تهیه می شد که روزی چهار نخ می کشید. علامت تاج روی بدنه نخ سیگار چاپ شده بود.

 قلیان کشیدن، بد! اما جوانان چه کنند و کجا بروند؟


آیت الله کاشانی سیگار اشنو می کشید و هر نخ سیگار را با تیغ به دو قسمت تقسیم می کرد که زیاد دخانیات مصرف نکند. او موقعی که آورل هریمن به منزلش در پامنار آمد با همان بسته سیگار اشنو و چای در استکان کمر باریک از او پذیرایی کرد (اورل هریمن مشاور مخصوص سیاسی پرزیدنت ترومن رییس جمهوری آمریکا بود) سیگارهای هما، اشنویه، گرگان در ایران بازار میلیونی داشت.

بسیاری از رجال ایران افتخار می کردند با سیگار ایرانی عکس بگیرند بین انگشتان دست حسین مکی از دولتمردان عصر مصدق که به آبادان رفت و عمل خلع ید از شرکت سابق نفت انگلیس و ایران را به انجام رساند، گهگاه سیگار هما دیده می شد. مخاطبم گفت ای بابا مزارع مزبور خانه های مسکونی شده است. 

سوابق

از بعد از 28 مرداد 1332 که آمریکا نفوذ اقتصادی گسترده ای در ایرانی افت محصولات آمریکایی مانند سیگارهای کمل (شتر) وینستون، کنت، مارلبورو کم کم عرصه را بر سیگار ایرانی تنگ کرد. توتون و تنباکوی ایرانی که شرکت تنباکوی انگلیسی موسوم به «رژی» در حدود سال 1308- 1309 هجری قمری یعنی اواخر دوران سلطنت ناصرالدین شاه تحقیقات مبسوطی درباره نحوه کاشت و برداشت، مقدار تولید، وسعت کشتزارها، عده  کشاورزان، عایدات سالانه انجام داده و منابع سرشاری از انحصار آن پیش بینی کرده بود از مرغوب ترین تنباکوها توتون های دنیاست.

توتون ویرجینیا که در ایران شهرت بسزایی داشت به این علت خوش عطر بود که آن را در مواد الکلی می خواباندند و با مشروب آن را عطرآگین می کردند. به همین علت سیگارهای آمریکایی در ایران در ابتدا منع شرعی داشت اما با پنهانکاری واردکنندگان سیگارهای وینستون و کنت و کمل و مارلبورو که قاچاقچیان آن را به بهای 20 ریال و 25 ریال عرضه می کردند این سیگارها چنان جا افتادند که کارگران ساختمانی نیز از سیگارهای خارجی استفاده می کردند.

ضرغام چه کرد؟

در اواخر دهه 1330 یعنی سال های 1335 به بعد سرتیپ علی اکبر ضرغام که مدت ها رییس اداره غله و نان و قند و شکر بود (او از دوران حکومت دکتر مصدق تصدی ادارات ارزاق عمومی مانند غله و نان و قند و شکر را عهده دار شد و در دوران پس از 28 مرداد نیز متصدی این گونه ادارات بود) ابتدا رییس کل گمرک و سپس وزیر گمرکات و انحصارات شد که وزارتخانه تازه ای بود.

او وقتی دید مردم از سیگار خارجی استفاده می کنند و استقبال عموم روز به روز بیشتر می شود درصدد مذاکره با شرکت های تولیدکننده سیگار در آمریکا برآمد و سفری به آن کشور کرد و قرار شد ورود سیگار خارجی آزاد باشد و در عین حال از تخصص و تجارب کارشناسان خارجی برای بهبود سیگار ایرانی استفاده شود.

 قلیان کشیدن، بد! اما جوانان چه کنند و کجا بروند؟

ضرغام که مردی نانوازاده بود و از ابتدا در دکان های نانوایی پدرش در جنوب تهران شاگردی می کرد، راه و رسم تجارت و کاسبی را می دانست. او عوارض و مالیات بر سیگارهای مارلبورو و وینستون و کنت و کمل بست و به عایدات دولت از گمرک افزود.

خود او در خاطراتش که چندین شمار در سالنامه دنیا در دهه 1340 و 1350 به چاپ رسیده می گوید: با افزودن پنج ریال به بهای هر پاکت سیگار وینستون بابت کمک به جمعیت شیر و خروشید سرخ ایران (هلال احمر) مبالغ هنگفتی هر سال به صندوق جمعیت سرازیر می شد که صرف کارهای بهداشتی و درمانی و احداث بیمارستان می شد (مانند بیمارستان علی اصغر، بیمارستان مفید کنونی) با آزاد شدن ورود سیگارهای خارجی، قاچاقچیان کار و کاسبی خود را کساد دیدند و ورود سیگار تحت نظارت دولت درآمد.

وزارت گمرکات و انحصارات با خرید و نصب تاسیسات تولید سیگارهای جدید مشتوک دار از کشورهای خارجی مانند آلمان، تعدادی سیگار جدید معطر از جمله تیرتاش تولید کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت. مردم ایران به ویژه روستاییان دهه ها از سیگارهای هما و اشنو و گرگان استفاده می کردند.

بسته های مقوایی سیگار معطر ایرانی مانند هما اطویی مورد علاقه کارمندان و روشنفکران بود. اشنو و گرگان در روستاها و شهرستان ها خریدار فراوان داشت. تیرتاش و چندین سیگار جدید (بعدها بهمن نیز بدان ها افزوده شد) مورد استقبال افراد سوسیابل بود زیر عطر خوشی داشت که از مواد خوش بوی گیاهی بود نه شراب ویرجینیا.

توتون و تنباکوی ایرانی

مرحوم سرلشگر علی اکبر ضرغام معایبی داشت ولی در گسترش دخانیات ایران کوشید و آنرا مورد قبول بازار کرد. امیرعباس هویدا و بسیاری از رجال سیاسی و اقتصادی که پیپ از گوشه لبشان نمی افتاد از توتون پیپ خوشبوی کاپیتان و آمفورد استفاده می کردند. سازمان دخانیات ایران یک نوع توتون پیپ ایرانی در بسته های کاغذی- پلاستیکی آبی رنگ به بهای پنج تومان به بازار عرضه کرد که هویدا آن را با توتون خارجی قاطی می کرد و برای پیپ خود به کار می برد.

شهرت توتون و تنباکوی ایران در خاورمیانه پیچیده بود. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اداره ای دارد به نام مرکز بررسی اسناد تاریخی که پرونده های ساواک را نشر می دهد و تاکنون حدود پانصد جلد کتاب از اسناد ساواک را درباره شخصیت های سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و مطبوعاتی عصر شاه ونیز گزارش های ساواک درباره شاه و فرح دیبا و اشرف و سایر شاهزادگان پهلوی را نشر داده است.

درباره خانواده رشیدیان و نیز خانواده مسعودی مدیر اطلاعات و اغلب وزرای آن دوران کتاب هایی از سوی این مرکز به چاپ رسیده که خواندنی است. همین طور اسناد ساواک درباره روحانیون آن دوران، در کتاب سه جلدی اسناد سپهبد تیمور بختیار مطالبی درباره لزوم رشوه دادن به مقامات کشور لبنان زمانی که بختیار پس از بازگشت به اروپا در لبنان پیاده شده و به اتهام حمل اسلحه قاچاق زندانی شده بود آورده شده است.

توتون مانند خاویار

رییس ساواک در لبنان و نیز سرلشکر قدر که ابتدا رییس ساواک در کشورهای عربی بود و سپس سفیر ایران در لبنان شده بود پیشنهاد کرده اند برای رییس جمهوری وقت لبنان، نخست وزیر، دادستان و رییس پلیس بسته های نیم کیلویی خاویار و نیز چهل پنجاه عدد بسته های یکی دو کیلویی توتون و تنباکوی مرغوب ایران ارسال شود. (البته رشوه های کلانی نیز در کار بود) در هر صورت همتراز دانستن توتون و تنباکو با خاویار حکایت از بازار پررونق توتون و تنباکوی ایران می کرد.

قلیان کشیدن، بد! اما جوانان چه کنند و کجا بروند؟


در کتاب ایران پل پیروزی

در دهه های سی و چهل و پنجاه کشت و پرورش توتون و تنباکوی ایران تشویق می شد. در کتاب معروف ایران پل فیروزه یا پل پیروزی چند کشاورز نجیب و ساده آذربایجانی جلوی قهوه خانه ای در یکی از شهرهای آذربایجان نشسته و سرگرم کشیدن قلیان هستند. منظور نویسنده تشویق مردم به کشیدن قلیان نیست و طی چهل سال گذشته مضرات استعمال دخانیات بر تمام مردم دنیا به اثبات رسیده کما این که روی پاکات سینما حتی در آمریکا هشدار داده شده که کشیدن این سیگار موجبات ابتلا به سرطان را فراهم می آورد.

پدر من به ندرت سیگار می کشید ولی درون یک جاسیگاری خانم بسیار زیبا یک قوطی سیگار همای اطویی (چون نخ را طوری تولید می کردند که حالت خمیده داشته باشد و در جاسیگاری مقوایی جا می گیرد آن را اطویی می خواندند) پیوسته روی میز اتاق پذیرایی دیده می شد ولی کمتر کسی دست بدان می زد. از سال های 1316 هجری شمسی به بعد که شرکت دولتی دخانیات ایران تاسیس شد و تولید توتون و تنباکو در انحصار دولت قرار گرفت و روش سیگار پیچی در مغازه ها متروک شد ایرانی ها عادت داشتند سیگار ایرانی بکشند و تنباکوی ایرانی مصرف شود.

عایدات دخانیات همیشه قابل توجه بود

عایدات میلیونی شرکت دخانیات ایران زبانزد بود. عده زیادی از کارمندان بلندپایه دولت می کوشیدند مدیرعامل دخانیات شوند. در هر استان ایران و در هر شهر ایران صندوق دخانیات معمولا پرپول بود. وقتی جمهوری خودمختار کردستان در مهاباد در اواخر سال 1324 هجری شمسی با کمک شوروی ها تاسیس شد، بخش عمده ای از عایدات آن را موجودی صندوق دخانیات تشکیل می داد.

حدود چهل سال است تحقیقات پزشکی حکایت از آن می کند گیاهی که  کریستف کلمب از آمریکا با خود آورد و کنت نیکورت سفیر فرانسه در پرتغال (شهر لیسبون) آن را با خود به پاریس برد (نیکوتین از نام نیکوت گرفته شده است) سرطان زاست و اغلب سیگاری ها به سرطان مبتلا می شوند. خویشاوند شیک پوش خوش لباس سوسیابل (اجتماعی) داشتیم که سیگار از لبش نمی افتاد و مرد بسیار خوب و دوست داشتنی و مهربانی بود او در اواخر عمر نه چندان طولانی خود دچار سرطان گلو شد و به رغم بارها جراحی سلامت خود را بازنیافت و در سن کمتر از 80 سالگی درگذشت.

قلیان کشیدن، بد! اما جوانان چه کنند و کجا بروند؟


چرا تنباکوی مصری؟

اگر تنباکوهای معطر مصری و عربی بد و خطرناک است کدام وزارتخانه یا سازمان ها بدان ها مجوز ورود می دهد؟ زمانی تنباکوی سمیرم و برازجان تمام بازارهای خاورمیانه عربی را پر کرده بود. عربی محترم به من گفت تنباکوی ایران بی نظیر است و در هر قهوه خانه ای در بغداد و عمان و دمشق مشتریان بسیار دارد و البته در آن سال ها، الان را نمی دانم.

چرا قلیان کشی؟

 قلیان کشیدن، بد! اما جوانان چه کنند و کجا بروند؟

از دوران صفویه که پرتغالی ها تنباکو را از آمریکا به اروپا، از اروپا به هندوستان و از هندوستان به ایران آوردند، درباره صفویه با قلیان و قلیان کشی مشکل داشت. شاه طهماسب دستور شکستن قلیان ها را صادر کرد. شاه عباس که از تنباکو نفرت داشت دستور داد روزی محرمانه در قلیان ها به جانی تنباکو پهن اسبانی سر طویله سلطنتی را ریختند وقتی قلیان ها را به تالار سلطنتی آوردند شاه عباس گفت این تنباکو را پادشاه پرتغال برای ما به ارمغان آورده است.

بکشید و اظهارنظر کنید مرغوب است یا نه؟ همه لب به پستانک قلیان ها زدند که از دهان دو غلیظی بیرون دادند. چاپلوسی شروع شد به به عجب تنباکویی، به به چه هدیه شاهانه ای؟ این اهالی ینگه دنیا (سرخ پوستان) چه ارمغانی به ایران آورده اند؟ هی دود از دهان بیرون می آوردند و زبان به تعریف می گشودند. شاه عباس گذاشت همه حرف هایشان را زدند و آخر سر گفت: خاکتان بر دهان که فرق پهن اسب را با تنباکوی هندی که به دروغ گفتم هدیه پادشاه پرتغال است نفهمیدید. احمق ها این پهن اسب و قاطر است نه تنباکو.

تجار را در آتش سوزاندند

در زمان شاه عباس مدت ها قلیان کشی ممنوع شد. حتی عده ای از پانیان هایفنی تجار هندی را که وارد کننده تنباکو بودند با همان خروارها تنباکوی وارداتی در آتش سوزاندند اما کمی بعد در چایخانه ها و قهوه خانه های اصفهان کشیدن قلیان آزاد شد زیرا جوانان به جای قلیان به خوردن فلونیا (ماده ای مرکب از مواد مخدر چون حشیش و حلوا روی آورده بودند) تریاک در آن زمان کشیده نمی شد بلکه آن را به صورت شربتی درآورده می آشامیدند.  شاهان بعدی صفویه نیز نتوانستند قلیان و قلیان کشی را منسوخ کنند.

مخالفت ناصرالدین شاه

ناصرالدین شاه از مخالفان سرسخت قلیان کشی بود و دستور بستن تمام قهوه خانه ها را داد ولی وقتی در سفر دوم فرنگستان به وین رفت و قهوه خانه ها و چایخانه های آن شهر را دید، تلگرافی به نایب السلطنه کامران میرزا حاکم تهران دستور داد قهوه خانه ها را بگشاید و کاری به آنها نداشته باشد. تصاویر زیادی از او در حالی که نی قلیان در دهانش است دیده می شود. قلیان و چپق کشی تفریح طبقات پایین بود. بعد شاه و وزیران و روحانیون هم قلیان می کشیدند. انقلاب تنباکو برای آن درگرفت که انگلیسی ها می خواستند روی این منبع ثروت بگذارند.

منبع: هفته نامه امید جوان؛خسرو معتضد

کد خبر 312532

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.