به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان فریدن، افطاری دادن به روزه داران از سنت های سابقه دار اسلامی است که در تمامی اعصار و قرون مورد اهتمام مسلمانان بوده است. افطاری دادن و اطعام روزه داران و نه نتها در اعصار پیامبر و امامان رایج بوده بلکه در عصرهای پس از آن نیز همچنان به قوت خود باقی بوده و است.
روزه داران با پیروزی بر هوای نفس قلب هایشان را از هر گونه کینه و تفرقه پاک می کنند و کدورت هایی را که منشاء شیطانی دارد مبدل به صفا و صمیمیت می سازند و ماه رمضان بهترین فرصت برای این دگرگونی و عالی ترین فصل برای وحدت در قلب های موحدین است.
پیامبر اسلام(ص) نیز به این نکته مهم توجهی خاص فرموده و به مسلمانان سفارش می کند" که برای ایجاد اتحاد و انسجام میان همه اقشار جامعه همدیگر را به بهانه افطار دعوت کنید تا در سایه ماه رمضان اتحاد و اتفاق هر چه بیشتر میان مسلمانان ریشه بدواند."
انس و الفت؛ اولین نتیجه سنت افطاری
«افطاری» به عنوان یک سنت ویژه آثار فردی و اجتماعی بسیاری دارد. این سنت نیز همانند بسیاری از سنن پسندیده به دلیل مشکلات گوناگونی مانند مسائل اقتصادی، تغییر باورهای اجتماعی دربارهی سطح ارتباطات با دیگران، غلبه تجملگرایی در خانوادهها و البته جابجایی جمعیت و مهاجرتهای محلی و منطقهای در برخی موارد گرفتار غبار فراموشی شده است.
سنت افطاری رایج، امروزه در حد فامیل و آشنایان خانوادگی مانده است و کمتر شاهد افطاری دادن به غیر از کسانی که به خانههای افراد رفت و آمد میکنند هستیم. البته گاه افطاریهایی به عنوان نذری در برخی شبهای خاص ماه رمضان به همسایگان یا حتی چای و شربت دادن در کنار خیابانها دیده میشود. همچنین سنت خوبی نانواها دارند که در برخی روزهای این ماه مبارک، نان را به رایگان توزیع میکنند.
افطاری در ماه مبارک رمضان به خویشاوندان، فرصت خوبی برای دلجویی از یکدیگر، صله ارحام و برطرف کردن مشکلات عاطفی و مادی اقوام فراهم میکند. افطاری در وهله اول باید موجب انس و الفت، تجدید دیدارها، پیوند ارحام، انفاق، و ترویج خوبی ها و دوستیها گردد.
آداب افطاری دادن
این عمل خداپسندانه و اخلاقی همانند بسیاری از اعمال عبادی برای این که دارای اجر و مزد اخروی شود در آموزه های اسلامی دارای آداب و احکام خاص است. در فرهنگ و منابع اسلامی اولین و مهم ترین شرط قبولی اعمال به درگاه الهی، خالص کردن آن برای خدای متعال است. کما این که در مکتب اخلاق اسلامی نیز ملاک ارزشی بودن افعال، قرب آور بودن آن است.اطعام مومنین نیز از این قاعده مستثنی نبوده و از این رو همگان ملزم به رعایت آن هستند.
یکی دیگر از آداب و احکام پذیرایی از مومنان، اجتناب از منت گذاری و به رخ کشیدن نیکی و اطعام به دیگران است. اگر کاری برای رضای خدا و برای نیل به درجات عالی اخلاقی و انسانی صورت می گیرد، نباید آن را با منت گذاشتن و به رخ کشیدن نیکی خود به دیگران، ضایع و خراب کرد. چه بسا بعضی افراد به واسطه غلبه هواهای نفسانی، این کار نیک خود را مبدل به خسران نمایند.
افطاری یا مسابقه سفره آرایی؟!
سادهزیستی یکی از رفتارهایی است که هم باعث آرامش روانی میشود و هم انسان را از رقابتهای ناسالم اجتماعی در امان نگه میدارد. تشریفاتگرایی و اشرافیگری، از عارضههای اجتماعی است که بعضی از افراد گرفتار آن شدهاند و برخی دیگر برای عقب نماندن از قافله جامعه از دیگران تقلید میکنند. آنها حاضرند دشواریهای مختلفی را به جان بخرند و مشکلات زیادی را تحمل کنند اما به تجملات و اشرافیگری تظاهر کنند. ادامه این رفتارها در زندگی، باعث شده بعضی از انسانها به مسیرهای نادرست کشیده شوند چراکه با درآمد معمول خود قادر به زندگی اشرافی و تجملی نخواهند بود.
متاسفانه این رفتارها در ماههای معنوی و فضاهای الهی هم مشاهده میشود؛ سفرههای تجملاتی افطار و اسرافهایی که میشود، از نمونههای رفتارهای نوکیسهگان و تازه به دوران رسیدههاست. اگر کسی به نیت نزدیکی به خداوند و بهرهبرداری از ثواب رمضان به روزهداران افطاری دهد، سادهزیستی، سادهگرایی و پذیرایی علوی باید الگوی رفتار او باشد در حالی که متاسفانه بسیار اتفاق میافتد که افراد از روی چشم و همچشمی و برای کسب عنوان، در هتلهای گرانقیمت، سفرههای تشریفاتی افطار میگسترانند آن هم در شرایطی که انسانهایی با حداقل طعام، افطار میکنند
افطاریهای سنگین و پرهزینه در جامعهای که وضعیت بیش از نیمی از جمعیت آن نابسامان است، میتواند موجب کدورت ها و آزردگیها باشد. وقتی بسیاری از سفرههای افطاری از سادهترین غذاها نیز برخوردار نیستند و روزهداران با بی میلی و به اجبار گرسنگی بر سر آن مینشینند، انداختن سفرههایی که هزینههای میلیونی برمیدارد چگونه روح الهی داشته و مورد رضایت خداوند خواهد بود؟
موضوع تاسف بار آن که در جامعهای که بار تورم روی دوش قشر متوسط و ضعیف آن سنگینی میکند، چنین افطاریهای پرخرجی در بین اعمال مستحبی دیگری همچون رسیدگی به فقرا و ایتام، اولویت دارد . اسراف در دین اسلام بسیار مذمت شده تا آن جا که اسرافکاران برادران شیاطین معرفی شدهاند پس نمیتوان با سفرهای که بسیاری از غذای آن اسراف میشود به خدا تقرب پیدا کرد و به ثواب افطاری رسید.
عیب دیگر آن است که افطاریهای سنگین، موجب کم شدن این ضیافت حسنه میگردد؛ زیرا در وسع همه نیست که افطاریهای پرهزینه را تحمل کنند و از ضیافتهای سبک تر هم شرم دارند.شئونات شایسته در افطاری دادن نیز آن است که اولویتها، وضعیت اقتصادی میزبان و بازتاب آن را در جامعه در نظر گرفت.
اسراف و تبذیر از جمله آسیب های اخلاقی مجالس اطعام و مهمانی است. در فرهنگ و اخلاق اسلامی به شدت از این رویه ی غیر اخلاقی مذمت شده و برای آن آثار و پیامدهای خطرناکی ذکر شده است. گاهی اوقات چشم و هم چشم، خودنمایی و ریا کاری و در مواردی نیز سوء مدیریت اقتصادی باعث گرفتار شدن در دام اسراف و هدر رفت نعمت های ارزشمند الهی در این مجالس می شود. آموزهای اسلامی با نشان دادن راه اعتدال و میانه روی در همه مراحل زندگی، راه مقابله و گرفتار نشدن در این گناه شوم را به همگان نشان داده است.
سرایت این رفتار ناهنجار و اشرافگرایانه به دیگران باعث میشود سفرههای ساده و معنوی افطار به فراموشی سپرده شود و مسابقه سفرهآرایی در رمضان سرلوحه این بهرهبرداری معنوی قرار گیرد.
اثبات وجود؛ نقطه ضعف مراسم های مذهبی در ایران
یک جامعه شناس در این باره می گوید: "در پس فلسفههای ارزشمند روزهداری، افزایش اعتماد به نفس و توانایی مبارزه با سختیهاست و وقتی انسان سختیها را پشت سر میگذارد و تحمل میکند در او احساس رضایتمندی به وجود میآید اما متاسفانه امروزه برخی افراد این فلسفههای ارزشمند را از یاد بردهاند و همین موضوع باعث شده تجملگرایی در این ماه به نوعی مد تبدیل شود."
وی می افزاید: "این افراد به جای فکر کردن به بهرهبرداری از ارزشهای این ماه مبارک، فکر و ذکرشان چگونه بهتر برگزار کردن مهمانیها، سرآمد بودن و رقابت است و افتخار میکنند که در فلان رستوران یا سالن افطاری دادهاند و تنوع غذایی که با آن از مهمانان پذیرایی کردهاند، چقدر زیاد بوده است، این در حالی است که یکی دیگر از فلسفههای ماه مبارک رمضان، تمرین سادهزیستی و افزایش اعتماد به نفس با غلبه بر مشکلات و افزایش توانمندی با غلبه بر غرایز است".
یک کارشناس مردم شناسی هم در این باره با بیان این که مراسم مذهبی در ایران، یکی از بهترین زمانها برای اثبات وجود و ابراز توانمندیها به دیگران است، می گوید: "باید نیتمان خدایی باشد و اگر غیر از این باشد، تحمل سختی گرسنگی و تشنگی ارزشی ندارد. پرداختن به مسائل ظاهری در این زمان، مکانیسم دفاعی است برای خودنمایی و تبلیغ خود. برخی افراد هم احساس اعتماد به نفس پایینی دارند و به همین علت سعی میکنند با انجام چنین کارهایی، این ضعف را جبران کنند چون یکی از مکانیسمهای دفاعی، واکنشسازی است؛ یعنی فرد درون خود ممکن است کمبودهایی احساس و بخواهد آن را طوری جبران کند که یکی از این روشها تجملگرایی است. البته این تجملگرایی با رعایت آداب و رسوم مناسب و در حد متعارف و شأن افراد، تفاوت دارد زیرا وقتی مهمانی دعوت میشود، باید اصولی را رعایت و مثلا با غذای سالم، مناسب و متناسب از او پذیرایی کرد."
وی ادامه می دهد: "از دیدگاه جامعهشناسی، تمام تلاش انسان در زندگی این است که به دیگران ثابت کند وجودش بیهوده نیست. یکی از راههای اثبات وجود، نمایش توانمندیهای فرد در عرصههای مختلف است. گاهی این توانمندیها میتوانند بهشکل نشان دادن ثروت در مراسم مختلف مانند ضیافت افطار نمایش داده شوند. در واقع در سالهای اخیر، ضیافتهای افطاری که بهصورت بسیار مجلل و مفصل در خانه یا رستورانهای مختلف برگزار میشوند، راهی برای اثبات وجود شده است. متاسفانه خیلی از افراد، این ضیافتهای مجلل و گرانقیمت را زیر پوششی از مذهب پنهان میکنند تا از آن ها خرده گرفته نشود. بهطور حتم، اگر شخصی یک مهمانی باشکوه و پرخرج ترتیب دهد، از سوی بسیاری از افراد جامعه نکوهش میشود و حتی امکان طرد شدن او از برخی اجتماعات هم وجود دارد اما اگر همین فرد، هزینه مشابهی برای یک مراسم افطاری صرف کند، شاید کار او از نظر بخشی از جامعه ایرانی مقبول باشد زیرا ریشههای مذهبی با نمایش ثروت و ابراز وجود او در مهمانی، گره میخورد.
این مردم شناس تصریح می کند: "در نهایت باید به این نکته هم اشاره کنیم که معمولا سه گروه در جامعه علاقه بیشتری به عرضه داشتههایشان به دیگران دارند؛ آن هایی که ثروت خود را صرف فقرا میکنند، آن هایی که بخشی از ثروت خود را به فقرا اختصاص میدهند و بخش دیگری را به خواص و گروه سوم که تجملات و ثروت خود را فقط برای خواص خرج میکنند. معمولا افراد مشهوری مانند ورزشکاران یا هنرمندان، جزو گروه دوم هستند. هدف گروه سوم هم از چیدن بساط تجملات برای افراد خاص، پیدا کردن راههایی برای برقراری ارتباط با افراد شاخص و برجسته در کشور است. این افراد میخواهند لذت مهمانی را با تجملات فراوان آن در ذهن مهمانهای خود ماندگار کنند تا مهمانها برای مدتها از آنها با مهمانی باشکوهش یاد کنند."
تاثیر سوء افطاری های رنگین بر سلامت
یک کارشناس تغذیه و سلامت هم با تاکید بر این نکته که با حضور بر سر سفرههای رنگارنگ، نتیجه معکوس میگیریم، عنوان می کند: "برخی افراد میگویند در این ماه وزن اضافه میکنند یا دچار مشکلات گوارشی می شوند. بهترین کار این است که افطار بسیار ساده باشد، کم بخوریم و حجم کالری افطار و سحری مان کمتر از وعدههای غذایی در ماههای دیگر سال باشد. شرکت در مهمانیهای افطاری پرتجمل، هم انسان را از معنویات دور میکند و هم از نظر جسمی و روانی او را دچار مشکل خواهد کرد و بدن را فرسوده و فشار زیادی به سیستم متابولیک و تنظیم اشتها وارد میکند".
تاکید مقام معظم رهبری بر رواج افطاری ساده
مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه سال 88 در این خصوص می فرمایند: "یکی از چیزهایی که نمی گذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرف گرایی و تجمل در جامعه است، برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبه روز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوع تر خوردن، متنوع تر پوشیدن و دنبال نشانه های مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجملات آن رفتن، تشویق بشوند، چه ثروت ها و پول هایی که در این راه ها هدر می رود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز می ماند."
ایشان هم چنین در سال 92 افطاری ساده را از جمله سنتهای پسندیدهای می دانند که مدتی است در کشور رایج شده است. رهبر انقلاب در خطبههای نماز عید فطر ضمن تأکید بر این سنت حسنه، خواستار توجه مردم به آن شدند: "یک سنت خوب هم امسال بیش از سالهای دیگر دیده شد که خوب است مورد توجه قرار بگیرد و آن، افطاری دادنهای ساده و بیپیرایه در مساجد و در خیابانها بود در بیشتر شهرهای کشور - که بسیار کار شایستهای است - در مقابل افطاریهای مسرفانهای که شنیده شد، دانسته شد که بعضیها به بهانهی افطار، حرکات و عمل مسرفانه انجام میدهند و به جای اینکه در ماه رمضان وسیلهای بشوند برای نزدیکی روحی به فقرا و مستمندان، با این عمل، با این حرکت، خود را در لذات جسمانی غرق میکنند."
از همین روی، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR در سال 93، اقدام به فراخوان ارسال عکس از برگزاری مراسم افطاری ساده در سطح شهرها کرد. چند روز بعد از این فراخوان، موج اجتماعی گسترده ای در فضای مجازی و واقعی راه افتاد و تنها بیش از هزار عکس به سایت KHAMENEI.IR ارسال شد. البته بیش از این تعداد نیز عکس های مختلفی از مکان های توزیع افطاری ساده در سراسر کشور در شبکه های اجتماعی منتشر شد و چند برنامه و گزارش رسانه ی ملی نیز به این موضوع اختصاص پیدا کرد. دامنه ی افطاری ساده البته فراتر از شهر تهران و سایر شهرهای کشور رفت و حتی در برخی از روستاهای کشور نیز این سنت حسنه انجام شد اما هنوز در بسیاری از نقاط کشور این آئین خداپسندانه با آسیب های جدی رو به روست.
مصرف گرایی بلای خانمان سوز جامعه اسلامی
متأسفانه تجملات و تشریفات این روزها در افطاری برخی از مردم، به نمایش خوراکی های متنوع تبدیل شده و رنگ و لعاب معنوی سفره های افطاری را بیش از پیش محو کرده است.
از سوی دیگر بعضی در بعضی از مهمانی ها که افراد و یا ادارات، اقدام به دعوت مهمان برای ضیافت افطاری کرده و سفره هایی رنگین و با هزینه های هنگفت پهن می کنند، سفره هایی که پس از افطاری مختصر، خدمتکاران با چرخ های دستی به راه افتاده و ته مانده افطاری ها که برخی از آن ها اصلاً دست نخورده را، راهی کیسه های زباله می کنند تا بلافاصله بساط شام را مهیا کنند و اینجاست که می بینیم اسراف جایگاه اول را در مراسم ضیافت افطاری ایرانیان به خود اختصاص می دهد! اسرافی که شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را در جامعه بیشتر و عمیقتر میکند.
یکی از موانع کمک به فقرا روحیه مصرفگرایی و تجمل در جامعه است و برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف روز به روز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرفکردن، بیشتر خوردن، تنوع در خوردن و پوشیدن و دنبال نشانههای مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجملات آن رفتن، تشویق شوند، چه ثروتها و پولهایی که در این راه هدر میرود و از مصرفشدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز میماند.
سفره های افطاری که زمانی با خرما، پنیر و سبزی و مقداری زولبیا و بامیه و شاید گاهی هم با آش و شله تزیین می شد، این روزها رنگ دیگری به خود گرفته است.
آئین افطاری دادن در دیار فریدن/از دلخوری تا غفلت
در شهرستان فریدن نیز، سنت افطاری در ماه رمضان همزمان با آغاز این ماه آغاز و به نزدیک شدن به دهه پایانی آن شدت می گیرد.
افطاری هایی که در بین مردم این دیار رواج دارد به این شکل است که معمولا با هدف خیرات برای اموات و گذشتگان است.در این مراسم علاوه بر دعوت از اقوام و همسایگان تعدادی قرآن خوان نیز دعوت می شوند تا در فرصت قبل از اذان قرآن را ختم کنند.
پس از اذان نوبت به صرف افطاری می رسد. اغلب سفره های افطاری در این شهرستان خوشبختانه ساده است و معمولا تنها با یک نوع غذا از روزه داران پذیرایی می شود.
با این حال وقتی تعداد این دست افطاری دادن ها را در طول یک ماه در نظر بگیریم به نکات جالبی بر می خوریم.
اولین نکته ؛ فراوانی این نوع افطاری ها در بین مردم شهرها و حتی روستاهای این شهرستان است. مسئله بعدی دعوت های انتخابی و گلچین های قومی- خویشاوندی است.
از طرفی از آن جا که در اغلب اوقات افرادی که به این افطاری ها دعوت می شوند؛ جزء اقوام درجه یک و یا تنها مردهای فامیل هستند(به جهت مشایعت با قرآن خوانان و ختم قرآن) در بسیاری از موارد دلخوری ها و رنجش هایی بر سر این که چرا فلان فامیل یا فلان آشنا به افطاری دعوت نشده بین خانواده ها به وجود آمده است .
نکته مهم تر و قابل تامل تر آن است که در مقایسه ای ساده این حجم از افطاری دادن در ارتباط با معیشت و سطح زندگی اغلب مردم این منطقه نه تنها متناسب نیست بلکه به نظر می رسد این سنت بیش از آن که تنها یک سنت دینی- اسلامی باشد به نوعی فرهنگ، اجبار اجتماعی و یا حتی چشم و هم چشمی تغییر حالت پیدا کرده است.
الزام در افطاری دادن آن هم با دعوت ازچندین قرآن خوان ثابت که تقریبا هر شب به ضیافت افطاری می روند؛ و البته چهره های مهم و اقوام نسبتا متمکن، نخستین چالش این فرایند است به طوری که اگر خانواده ای که هر سال افطاری داده یک ماه رمضان این سنت را انجام ندهد و از خیر افطاری دادن بگذرد از آماج قضاوت های اطرافیان و به خصوص اقوام رنج می برد.
از طرفی تحمیل بار اقتصادی این افطاری ها آن هم در شرایطی که اکثر خانواده ها دچار مشکلات معیشتی هستند بر عمق مسئله افزوده است.
گرچه در سال های اخیر از افطاری های دولتی و اداری به شدت کاسته شده است و این نکته را باید به فال نیک گرفت؛ اما روشن است این توده مردم شهرستان هستند که جریان افطاری های ماه رمضان را پیش می برند.
تا زمانی که این افطاری ها و مجالس موجب همدلی و انس و همبستگی و نیز تجدید دیدارهای قومی است حرفی نیست؛ اما مشکل هنگامی شروع می شود که هر ساله در ماه رمضان صدها سفره افطار در منازل مردم این شهرستان پهن می شود که تقریبا جای نیازمندان و گرسنگان واقعی در آن ها خالیست .
موضوع مهم آن که در منطقه ای که به اذعان خود مردم و البته به گفته خیریه های مردم نهاد؛ خانواده هایی هستند که به سختی روزگار می گذرانند و گاهی از حداقل های یک زندگی ساده نیز محرومند؛ به طور یقین با یک حرکت فرهنگی و جهادی می توان نتیجه این اعتقاد و حرکت را به سمت کمک به نیازمندان جامعه تغییر داد.
کم شدن فاصله غنی و فقیر؛ فلسفه افطاری
در ماه رمضان سال جاری؛ نظیر این مسئله در تعدادی از خانواده های سرشناسی که همه ساله به رسم افطاری پایبند بوده اند رخ داد و به جای پهن کردن سفره هایی برای آدم های سیر که دستشان به دهانشان می رسد با هزینه این افطاری اقلامی برای چندین خانواده نیازمند خریداری و بین آنان توزیع شد.
به نظر می رسد تداوم و ترویج این کار نیازمند مشارکت داوطلبانه مردم و به ویژه افراد متمکن تر و سرشناس تر منطقه است تا قدری از فشار این اجبار اجتماعی و الزام فرهنگی کاسته شود و خانواده ها بتوانند کارهای خیر خود هم چون افطاری دادن را به سمت و سویی عاقلانه تر هدایت کنند.
گرچه با نفس افطاری دادن و اطعام برادر و خواهر روزه دار مخالفتی نیست و حتی در اسلام به تکریم خویشاوند و اطعام او نسبت به اطعام فقرا اولویت داده شده است؛ اما آنچه مهم است آن که باید ماه مبارک رمضان را که دل ها از نرمش و تواضع بالاتری برخوردار است غنیمت شمرد و حداقل در این ایام به طور عملی و هدفمند به دستگیری از قشر ضعیف و آسیب پذیر جامعه همت گمارد.
این مسئله از منظر فرهنگی هم قابل بررسی است. از آنجایی که در شهرهای کوچک و سنتی تر تغییر رسم ها و آئین ها سخت و دشوارتر و در مقابل پایبندی به ارزش های دینی محکم تر است؛ می توان با بهره گیری از ظرفیت اعتقادی مردم سیل خروشان کارهای خداپسندانه آن ها را به مسیرها و بسترهای کاربردی تر هدایت نمود تا افراد بیشتری از برکات آن بهره مند شوند.
نکته مهم دیگر آن که اتحاد، همبستگی و الفت مورد انتظار از سنت افطاری دادن؛ هنگامی نمود عینی می گیرد که چینش خاصی در دعوت مهمانان نباشد. به عبارتی دیگر، تاکید اسلام بر افطاری ساده با به کار بردن تعابیری هم چون " یک جرعه آب" و یا " نان و خرما" گواه این مطلب است که آنچه بیش از هر چیز دیگری موجب دوستی و انسجام مسلمانان در پی افطاری دادن به یکدیگر می شود سادگی و خلوص نیت است.
در ماهی که بندگان و عاشقان حضرت دوست با پرهیز از خوردن و آشامیدن طعم گرسنگی را می چشند و به درک گوشه ای از پدیده شوم فقر و گرسنگی نائل می آیند؛ حیف است که با افطاری های رنگین و فرمایشی فاصله غنی و فقیر بیشتر و بیشتر شود و شکاف طبقاتی همچنان جولان دهد.
روشن است انسجام و اتحاد مورد انتظار اسلام از رسم افطاری؛ یکرنگی و نزدیکی آحاد مردم و کمرنگ شدن فاصله ها و نشستن طیف های مختلف بندگان بر سر سفره های افطار است؛ مسئله مهمی که خلاء آن در افطاری های امروزی به شدت احساس می شود.
بنابراین به نظر می رسد لازم است متولیان فرهنگی و مذهبی جامعه اعم از ائمه جمعه و جماعات، رسانه هاو مدیران فرهنگی نسبت به آسیب های این سنت حسنه هوشیار باشند و علاوه بر تلاش برای فرهنگ سازی درست؛ این ظرفیت اعتقادی را به نفع خیل عظیم محرومان و نیازمندان کشور مصادره به مطلوب نمایند.
گزارش از فاطمه زمانی
نظر شما