به گزارش ایمنا، یادگاری نویسی بر جاذبه های گردشگری و طبیعی، موضوعی است که به یکی از دغدغه های دوستداران طبیعت و آثار تاریخی تبدیل شده و از آن با عنوان "وندالیسم" یاد می شود
وندالیسم، پدیده ای مذموم و نکوهیده
وندالیسم یا تخریبگرایی، یک آسیب یا یک ناهنجاری و درد اجتماعی است که به معنای تخریب کنترل نشده اموال عمومی و یا اشیا و آثار فرهنگی محسوب می شود و به فردی که این کار را انجام می دهد در اصطلاح جامعه شناسان وندال می گویند. درنتیجه، وندالیسم، هرگونه تخریب ارادی اموال عمومی، سازمان شهری، تأسیسات اجتماعی و آثار هنری است که به صورت فردی یا گروهی و هدف دار و غیرهدف دار انجام میشود. وجه مشترک همه تعاریف وندالیسم در کارکرد منفی این پدیده و مذموم بودن آن در همه فرهنگهاست و این نکوهیده بودن به حدی میرسد که برخی صاحبنظران، وندالها را دشمنان آشکار جامعه و عمل آن ها را نهایت گستاخی در رفتارها و تلقیها دانستهاند. به عبارتی، وندال ها کسانی هستند که به دلایلی در برابر هر آن چه زیبا و کاربردی است و متعلق به همه مردم است، نوعی گرایش تعمدی به رفتارهای نامسئولانه و تخریب گرایانه دارند.
وندالها و وندالیسم
وندالیسم برگرفته از واژه «وندال» است. وندال نام قومی از اقوام «ژرمن ـ اسلاو» بوده که در قرن پنجم میلادی در سرزمینی در میان دو رودخانه «اودر» و «ویستول» زندگی میکردند. این قوم در قرن پنجم میلادی از ژرمن هایی بودند که در آفریقا شکل گرفتند. آن ها در اواسط همان قرن به سرزمین ایتالیا یورش بردند و موجب سرنگونی و فروپاشی امپراتوری بزرگ روم غربی شدند. آن ها ضمن چپاول شهر، تمامی فضاهای شهری را ویران و تندیس های با ارزش را خردکردند، کتاب ها را سوزاندند و ساختمان ها را به آتش کشیدند. «وندال» ها به هر سرزمین و شهر دیگری نیز که یورش می بردند، اموال ساکنانش را به چپاول می بردند و اشیا و آثار غیرقابل حمل را نابود می کردند. ویژگی تهاجمی و خرابکارانه قوم وندال سبب گردیده تا رفتارهای خشونت بار عمدی که به منظور تخریب اموال عمومی و دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن صورت می گیرد تحت عنوان وندالیسم مطرح شود. «وندال های کهن»، در هجوم های وحشیانه خود، چیزی را ویران می کردند که خود نساخته بودند، اما «وندان های مدرن»، چیزی را نابود می سازند که از آنِ جامعه خودشان است.
انواع وندالیسم
وندالیسم به دو نوع فردی و گروهی انجام می شود. "وندالیسم گروهی" با برنامه و هدفی مشخص اجرا میشود، اما وندالیسم "فردی" اغلب بدون برنامه و هدف مشخص است. اگرچه وندالیسم گروهی بیشتر و آشکارتر یا پررنگ تر جلوه میکند، اما درعمل، آسیبهای پنهان اجتماعی واقتصادی وندالیسم شخصی بسیار گسترده تر و عمیق تراست. آسیب و تخریب بجامانده از وندال ها بسیار وسیع است مانند نقاشیها و مجسمههای گالریهای هنری، آثار تاریخی در موزهها، بناهای تاریخی، اماکن مذهبی، مجسمهها، نیمکت و صندلیهای عمومی، فضاهای سبز، سطلهای زباله و بسیاری موارد دیگر در جنگلها، پارکها و میادین، چراغها و باجههای تلفنهای خیابانی، اموال رستورانها و هتلها، صندلیهای سینما، مترو، قطار، اتوبوس، هواپیما و ورزشگاهها، ریلهای قطار، آسانسورها، کتابهای کتابخانههای عمومی، در و دیوارهای شهر، اموال مدرسه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، انبارها و استخرهای عمومی، دستشوییهای عمومی، عابر بانکها، آتش افروزی در جنگلها و انبارهای عمومی، شکستن لامپها در گذرگاههای عمومیو پارکها، شکستن شیشههای خانههای متروکه، بمب گذاری با هدف تخریب اموال عمومی(و نه آسیبهای انسانی) و بسیاری موارد دیگر که ازجمله نتایج شوم و نکوهیدۀ وندالی گری بشمار می روند.
وندالیسم فرهنگی
این وندالیسم به معنای تخریب کنترل نشده اشیای و آثار فرهنگی است که یک ناهنجاری اجتماعی به شمار می آید و فردی که این کار را انجام می دهد در اصطلاح جامعه شناسان وندال می گویند. تخریب آثار تاریخی و فرهنگی از سوی جوانان و نوجوانان دارای عوارض و پیامدهای مادی و معنوی بوده که جنبههای عوارض انسانی را می توان بسیار فراتر دید. در وندالیسم فرهنگی تخریب آثار تاریخی و به ویژه دیوار نویسی که بیشتر تحت عنوان یادگاری از سایر موارد بیشتر به چشم می خورد که افراد بدون توجه به ارزش فرهنگی وقدمت آثار باستانی اقدام به تخریب ناخواسته می نمایند و یادگاری نویسی از مصادیق وندالیسم فردی است که اغلب بدون برنامه و هدف انجام می شود. دیوار نویسی یا وندالیسم از جدی ترین عوامل تخریب ونابودی آثار تاریخی است که می تواند زودتر از هر تهدیدی سرمایه های کشور را از بین ببرد. سرمایه هایی که دیگر به راحتی قابل بازگشت نیست و شاید هم هرگز قابل بازگشت نباشند. نوشتن یادگاری بر روی آثار تاریخی، عموماً توسط افرادی صورت میگیرد که اطلاع کافی از اهمیت حفظ آثار باستانی ندارند. میل به جاودانگی بهطور طبیعی در همه افراد وجود دارد و نمیتوان کسی را یافت که رویای ماندگاری نام خود را در تاریخ نداشته باشد. اضافه کردن هر نوشتهای که در اصل اثر تاریخی، تغییر ایجاد کند و موجب غیرطبیعی شدن اثر شود، رفتاری مخرب تلقی میشود. برخی بدون آگاهی از عواقب رفتار خود، اقدام به تخریب آثار تاریخی میکنند. اما گروهی با وجود اطلاع از ارزشمندی آثار باستانی، با رفتاری مغرضانه، درصدد آسیبرسانی به این آثار هستند، بنابراین میتوان گروه دوم را دچار اختلالات شخصیتی دانست.برخی صاحب نظران بیماری قرن حاضر را وندالیسم می دانند.
علل ظهور پدیده وندالیسم
وندالیسم ممکن است عوامل مختلفی داشته باشد. بررسیهای روانشناسی و تربیتی نشان میدهد وندالیسم غالباً ریشه اکتسابی دارد و از شرایط محیطی ناشی میشود. ممکن است این پدیده ناشی از همرنگی با جماعت باشد. افرادی که دارای اختلال رفتاری هستند در مواردی به علت مشاهده رفتارهای انجام شده دیگران تشویق می شوند که بدون دلیل منطقی آن عمل را تکرارکنند. گاهی وندالیسم به صورت گروهی و با همراهی و مشارکت اعضای یک باند خرابکار انجام می پذیرد و با بروز خشم علیه یک مرجع قدرت گره خورده است. هم چنین ثابت شده است که وندالیسم با جنسیت رابطه دارد، به طوری که بین نوجوانان پسر شایع تر است. وندال ها یا مخربین، اغلب خود را به نوعی توجیه می کنند و خود را افرادی شوخ طبع می دانند، نه خرابکار و عمل خرابکاری را مسئله ای جدی تلقی نمی کنند. گاهی علت وندالیسم، تغییرات سریع سیاسی اجتماعی عظیم قرن حاضر نیز عنوان شده است. گاهی انگیزش، پرخاشگری و وندالیسم با هم ارتباط دارند، زیرا پرخاشگری یکی از مکانیسم های روانی است که به منظور تسلط پیدا کردن بر محیط و کسب آرامش به کار می رود. هم چنین خشونت های خانگی نیز می تواند از عوامل وندالیسم باشد. برخی محققین نیز اعتقاد دارند که بین تخریب و تحصیلات رابطه وجود دارد، به این معنی که بیش تر تخریب اموال عمومی توسط افراد با تحصیلات پایین تر صورت می گیرد. دیدگاهی دیگر نشان دهنده ارتباط بین پرخاشگری همراه با اعتیاد و تخریب اموال عمومی یا وندالیسم است. هم چنین بزهکاری، استفاده از مواد مخدر، فقر و سطح تحصیلات پایین، فقدان زندگی خانوادگی سالم و داشتن اختلال ذهنی از عواملی هستند که به ایجاد و افزایش تخریب اموال عمومی یا وندالیسم کمک می کنند. یکی دیگر از مهم ترین عوامل وندالیسم، کناره گیری اجتماعی مردم است. در جامعه ای که مردم خود را در حل مسائل اجتماعی جامعه شریک نمی دانند، مشاهده می شود که از دوران کودکی به طور غیرمستقیم یاد گرفته اند در مقابل آن چه بیرون از خانه آن ها رخ می دهد مسوولیتی نداشته باشند. عامل دیگر، کمبود رابطه نزدیک و اعتماد بین شهروندان و دولت است که باعث می شود افراد خود را در امور شهری شریک و مسئول ندانند. گاه عدم اجرای مجازات برای مخربین اموال عمومی نیز از جمله عواملی است که به افزایش این پدیده کمک می کند.
وندالیسم و میل به جاودانگی
وندالیسم با درونی نشدن هویت ملی ارتباطی مستقیم دارد، عدم درونی شدن هویت، مانع اصلی عدم ایجاد مفهوم «میراث فرهنگی» و سپس تخریب فیزیکی آن به دلیل عدم توجه و نگهداری از آن بوده است. مشکل اساسی که امروز، ایران هم چون بسیاری دیگر از فرهنگ ها با آن روبرو است، این است که میراث فرهنگی کشور، با ورود مدرنیته و رشد شتاب زده پدیده های ناشی از آن از یک سو و سوء مدیریت هایی که به چشم می خورند، در شرف تخریب قرار دارد. ناصر فکوهی، انسان شناس می گوید: «شاید یکی از مهم ترین دلایل برای حکاکیهای باستانی، تمایل به جاودانگی بود و بنابراین لزوماً نباید در هر گونه نوشتاری بر هر اثر هنری نوعی تمایل به نابودی دید، بلکه می توان آن را نوعی حتی همذات پنداری به حساب آورد، که از مفهوم وندالیسم کاملاً فاصله داشته و به مفهوم هویت یابی و مکان یابی حافظه ای نزدیک است.» برای آن که مردمی به «میراث فرهنگی» خود باور داشته باشند و از آن مراقبت کنند باید فرایند تبدیل «بازمانده فرهنگی» به «میراث فرهنگی» که یک فرایند کاملاً ذهنی است را درونی کرده باشند و اگر این اتفاق نیفتد، برخورد با شیئی که ما نام «میراث» به آن دادهایم، «وندالیسم» نامیده میشود. وندالیسم علیه آثار فرهنگی و تاریخی صرفاً از روی نا آگاهی نیست، این اتفاق می تواند بر اثر عدم درونی شدن یک ایده باشد. برای درک آثار تاریخی ابتدا باید درک کرد که تاریخ چیست. رابطهای نمادین میان علاقه افراد به نوشتن بر روی تخته سنگ ها وجود دارد، یک خط نوشته بر روی یک سنگ تاریخی نیست که آن را ویران می کند، بیش تر از این، ندیدن زیبایی و بازشناسی و عدم تمایل و حس تعلق به آن سنگ است که آن را از یک مکان «فرهنگی» به یک شیئی طبیعی باز می گرداند و ویرانش می کند.
پیشگیری از وندالیسم
مهم ترین مولفه در کنترل وندالیسم، خشک کردن ریشه و دلایل فرهنگی آن است. سازمان میراث فرهنگی به تنهایی قادر به آشنا کردن مردم با اهمیت آثار تاریخی نیست، لذا همه ارگانها و بهخصوص رسانهها باید برای فرهنگسازی در این زمینه بهصورت وسیع همکاری کنند. پرداختن به ابعاد فرهنگی در این زمینه، مؤثرتر از صرف هزینههای کلان مادی خواهد بود. به همین منظور خانواده، مدرسه، دانشگاه، صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی کشور می توانند در کنترل و مهار این پدیده شوم نقش اساسی ایفا کنند. توجه به امر آموزش و تبلیغ، پیرامون موضوع وندالیسم از جمله راه حل های اساسی است که برای حل این مساله اجتماعی در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است. توجه به امور زیباشناسی در ساخت اموال و اماکن عمومی از جهات گوناگون، بهبود و اصلاح محیط زیست و زیباسازی، وندال ها را از دست زدن به خرابکاری منصرف می کند و می تواند به عنوان راه حلی مناسب برای مقابله با وندالیسم به کار آید، ضمن اینکه ایجاد زمینه هایی برای مشارکت مردم و نظارت اجتماعی از دیگر راه حل های مشکل وندالیسم است. استفاده از نیروهای رسمی نظارت و کنترل اجتماعی مانند ابزارهای قانونی و پلیس و کنترل های غیررسمی مانند ابزارهای اخلاقی، ارزشی، ملی و فرهنگی می تواند موثر واقع شود. انتشار نشریات مرتبط با این موضوع و برگزاری همایشها، تأثیر قابل توجهی در افزایش سطح آگاهی مردم خواهد داشت. افزودن بخش آشنایی با میراث فرهنگی و تاریخی و نحوه حفاظت از آنها در کتب درسی دانشآموزان، مناسبترین روش برای انتقال مفاهیم آموزشی است.
اکثر کارشناسان معتقدند خانواده بهنجار و وجود سرمشق برای رفتارهای شایسته در محیط خانواده، نخستین گام در پیشگیری از وندالیسم است. با توجه به اینکه در کشور ما ناهنجاری های اجتماعی و خشونت فردی رو به گسترش است، باید با ایجاد برنامه های فرهنگی در کاهش این گونه جرائم گام های موثری برداشت. به عنوان مثال، با آموزش تماشاگران در مورد هدف های واقعی ورزش و با نمایش دوستی بازیگران دو تیم در طول مسابقه و پس از آن، احساس خشم و ناکامی را کاست. از روش های دیگر پیشگیری از وندالیسم، افزایش مقاومت وسایل مورد استفاده عمومی است. استفاده از پلاستیک مقاوم برای صندلی های اتوبوس شهری یا استفاده از فلز در آن ها از آن جمله است. زیاد کردن ارتفاع برخی تابلوها از دیگر راه های حفاظت از تابلوهاست. استفاده از رنگ های تیره داخل آسانسور باعث می شود قابل زشت نگاری نباشند. به کار بردن فلز یا سرامیک در سطوح داخلی آسانسورها مانع از تخریب عمدی آنان توسط وندال های شهری می شود. در کنترل وندالیسم، استفاده بیشتر از ماموران برای نظارت بر تاسیسات عمومی و آثار هنری و تاریخی، ضروری است. آگاه ساختن عموم مردم از مجازات های سنگینی که اعمال تخریبی به دنبال دارد نیز می تواند سبب کاهش وندالیسم شود.
نقش آموزش در جامعه از طریق مجرای صحیح بسیار مهم است چرا که آموزش از طریق مدرسه و معلمان کفایت نمیکند بسیاری از دانش آموزان عمل پدر و مادر را در خانواده حجت میدانند. در واقع عدم آگاهی افراد نشات گرفته از عدم آموزش صحیح است سوای دانشآموزان که باید به صورت دورهای و در روزهای معین و به صورت گروههای کوچک در موزهها حتی باید داشتن فاصله صحیح از آثار را یاد بگیرند، بزرگسالان هم باید از آموزش برخوردار شوند چرا که بُعد آموزشی ما در ارتباط با آثار فرهنگی و تاریخی بسیار پایین است بر این اساس، اساتید دانشگاهها، دانشجویان رشته های فرهنگی، گردشگری و مانند اینها می توانند بهترین سفیران برای انتقال اهمیت آثار تاریخی و مضرات وندالیسم برای عموم جامعه باشند تا علاوه بر انجام رسالت خود به عنوان یک کارشناس فرهنگی در جامعه به صیانت از میراث ملی که متعلق به همه مردم است بپردازند. نقش رسانه ها نیز در این راه بسیار مهم و سازنده است چرا که در دنیا کنونی هیچ ابزاری بیش از رسانه نمیتواند بر اطلاعرسانی، آموزش و تصویر سازی ذهنی مخاطبان تأثیر بگذارد. با توجه به اینکه مهمترین عامل در صیانت از آثار تاریخی افزایش آگاهی عمومی نسبت به ارزش آنهاست در حفاظت تنها شناخت علمی اثر کافی نیست و نوعی از شناخت همراه دوستی با آثار تاریخی- فرهنگی نیاز است که این شناخت را رسانه های دیداری، شنیداری و به ویژه دیجیتال به عنوان یک فرضیه ملی از طریق جامعه پذیری و درونی کردن آیینها، آداب و رسوم، تشریفات، عادتها و سنتهای اجتماعی، می توانند به عموم جامعه منتقل نمایند. رسانه ها به خصوص رسانه های محلی می توانند با به تصویر کشیدن چهره ناخوشایند آثاری که مورد هجمه وندالها قرار گرفته اند و تاثریات منفی آن بر جامعه ضمن تاثیر گزاری بر مرتکبان در افراد بومی منطقه ایجاد حساسیت نموده و آنهارا ترغیب به حفاظت بیشتر از این اماکن نمایند. بسیاری از کارشناسان و جامعهشناسان و همچنین روانشناسان براین عقیدهاند که با نصب تابلوهای بزرگ در کنار بنا و آثار باستانی میتوانند از یادگارینویسی و کندهکاری جلوگیری کرد همیچنین گنجینهای از نظرات خواهد بود که چه تعداد مراجعه کننده با چه اهدافی به آن مکان رفتهاند و البته یک روش آمار از بازدید کنندگان، چرا که دراین ایران آمارهای داده شده هیچ گاه از صحت برخوردار نبوده است
دیوارنویسی و یادگارنویسی از جدیترین عوامل تخریب و نابودی آثار تاریخی است و اگر تدبیری برای آن اندیشیده نشود، سرمایههای تاریخی کشور را از بین میبرد. از طرف دیگر وندالیسم تهدیدی دائمی برای گردشگری پایدار بهشمار میرود و بر کیفیت تجربه بازدیدکنندگان آتی از این جاذبهها نیز تاثیر نامطلوب میگذارد. در همین حال، تخریب میراث تاریخی باعث تغییر در نگرش جامعه میزبان نسبت به گردشگران میشود. علاوهبر این، جامعه میزبان نیز برای مقابله با وندالیسم باید هزینههای مستقیم یا غیرمستقیمی که شامل هزینههای مالی، مزاحمت، رنجش و حتی ترس از غریبههاست را هم بپردازد. نکته دیگر، توجه به چندوجهی بودن پیامدهای وندالیسم است که میتواند فراتر از سایتی که مورد آسیب قرار گرفته گسترش یابد؛ به عنوان مثال کیسههای پلاستیکی دور انداخته شده ممکن است از طریق جریان رودخانه به دریا برده شود و بر حیات دریایی گونهها تاثیر گذارد. تجربه ثابت کرده است که برای اصلاح رفتار اجتماعی مردم و نهادینه کردن اصول صحیح تعامل اجتماعی، راهکارهای قانونی و برخوردهای قاطعانه، تدابیر پایداری نیستند و برای دستیابی به بهترین نتیجه، فرهنگسازی مؤثرترین روش است. درآخر اما باید تاکید کرد که براساس ماده ۵۵۸ قانون مجازات اسلامی در خصوص تخریب اموال تاریخی- فرهنگی، «هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی- تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است یا تزئینات، ملحقات، تاسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور که مستقلا نیز واجد حیثیت فرهنگی- تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده، به حبس از یک تا ۱۰ سال محکوم میشود». اما این نص صریح قانون در خصوص تخریبگران یا همان وندالهاست هرچند که این قانون قهری و توبیخی هنوز نتوانسته از گسترش این پدیده در کشور جلوگیری کند./
نظر شما