به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان فریدن، از زمانی که به تدریج اسم و رسم زنان در میدان های اجرایی و سیاسی به میان آمده است مدت زیادی نگذشته؛ روزهایی که نام یک زن در بین اسامی کاندیداهای دیگر قدری ناباورانه و تعجب برانگیز بود.این روند خوشبختانه با یک سیر صعودی ادامه پیدا کرد تا این که امروز تقریبا در اکثر رده ها شاهد حضور موثر و قدرتمند زنان در عرصه های مدیریتی و اجرایی کشور هستیم.
زن و مرد از یک گوهر و سرشت، بدون هیچگونه برتری از نظر خلقت نسبت به یکدیگر آفریده شده اند و این نکته در آیات نورانی قرآن کریم بارها یادآوری شده است؛ آن جا که می فرماید: "و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار ایشان آرامش یابید...".پس زن در خلقت از همان جوهر مرد است. در اسلام زنان در مسائل اجتماعی شرکت می کنند و هیچ منعی برای شرکت در فعالیت های گروهی ندارند و این را می توان در آیات و روایات متعدد دید و به عینه مشاهده کرد.در انقلاب اسلامی نیز بر این نقش تاکید شده است، چه در هشت سال جنگ تحمیلی که حضور آنان را قدر می دانستند و چه در دولت های بر آمده از رای مردمی که نیمی از جمعیت آنان را زنان تشکیل می دادند.جمهوری اسلامی ایران براین باور است که حضور سیاسی زنان در مناصب حکومتی می تواند مثمر ثمر بوده و از پتانسیل حاصل از حضور آنها در مناصب مختلف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی استفاده بهینه را نمود.رویکرد اسلام به بحث حضور زن در حکومت و سیاست مبتنی بر اندیشهای است که قائل به حضور زنان در مقیاس تکامل جامعه است. از این منظر حضور زن در تکاملگرایی بدین معنا است که افق حساسیت و اندیش زنان از سطح مسائل خرد و تنها کسب مناصب قدرت بطور کلی به افق بالاتری دست یابد.اما آنچه که در طرح نام و نقش زنان و سهیم دانستن آنان در سیاست ایران اثرگذار است، دوره انتخابات است. چهار دوره از برگزاری پارلمانهای شهر و روستا گذشته است. شوراهای شهر و روستا که قدم به قدم به فعالیت حرفهای نزدیکتر شدهاند، هر دوره با فراز و نشیبهایی مواجه بودهاند و در این آزمون و خطا، هم اعضای شورا و هم کسانی که قرار است آن ها را به نمایندگی از خودشان برای تصدی امور شهری انتخاب کنند، به تجربههای زیادی دست پیدا کردهاند.
یکی از این تجربیات، بیشک، حضور قشرهای مختلف برای بیان مطالباتی است که ممکن است از نظر عده دیگری دور مانده باشد. در این میان، زنان، کسانی هستند که در هر دوره، بیشتر از قبل، به حضورشان برای تصمیمات شهری احساس نیاز شده است. با همین احساس نیاز بوده که در پنجمین انتخابات نامزدهای شورای شهر و روستا، شاهد این بودیم که در کلانشهرها، موجی از تشویق زنان برای ثبتنام راه افتاد و در فضاهای مجازی با هشتگهای «سهم زنان از شورا» و «مطالبات زنان از شورا» از نیمی از جمعیت برای تصمیمگیریهایی که با زندگی مردم بهطور مستقیم سر و کار داشته، دعوت به عمل آمد.
در نهایت، براساس اعلام ستاد انتخابات کشور، ثبتنام از داوطلبان پنجمین دوره انتخابات شوراها با این آمار به پایان رسید؛ 287 هزار و 425 نفر شامل 17 هزار و 885 زن معادل 6,3 درصد و 269540 مرد معادل 93,7 درصد ثبتنام. در یک نگاه کلی، با این که درصد مشارکت زنان هنوز عدد کمی را نشان میدهد اما از آنجا امیدوارکننده به نظر میرسد که در انتخابات گذشته، زنان 5,4 درصد از کل داوطلبان را تشکیل میدادند اما در انتخابات پیشرو سهم زنان به 6,3 درصد رسیده است.
اکنون با نزدیک شدن به دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا، باز هم بر نقش پر رنگ زنان در عرصه سیاسی کشور تاکید شده و وعده هایی که از این طریق در پاسخ به مطالبه گری های آنان داده می شود، آنان را به پای صندوق های رای خواهد کشاند.
یکی از پیش شرط های حضور زنان در رده های بالای مدیریتی، پیمودن تدریجی پله های ترقی است. شوراهای شهر و روستا می تواند زنان را برای حضور در مناصب حساس تری در مجلس و دولت آماده کند بنابراین لازم است زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور که از توانایی های فکری و تخصص و اطلاعات کافی درباره نیازها و مسایل شهر یا روستای خود برخوردار هستند پا به صحنه رقابت برای حضور در شوراها به عنوان پارلمان های محلی بگذارند.
از این منظر زنان محور ارتقاء سطح حساسیت در جوامع جهت نیل به اهداف و آرمان های بزرگ هستند؛ لذا اصلیترین نقش زنان در جایگاه حکومتی جوامع، نقشی کیفی مبتنی بر تغییر ارزش ها، ارتقای تفکرات و تعالی رفتار عمومی جامعه است و کلیدیترین جایگاه بانوان مسلمان شکلدهی موج عواطف جمعی است.
شورای شهر بدون زن = خانواده تک والد
اگر قرار باشد که تفاوت های زنان و مردان برشمرده شود یکی از تفاوت های قابل توجه زاویه نگاه و نگرش زنان به موضوعات است و تفاوت آن با زاویه نگاه و نگرش مردان به موضوعات. توجه به همین یک دلیل بر ضرورت حضور زنان در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی در کنار مردان کافی است. همان طور که خانه "تک والد" دچار مشکلات و اشکالات اداره است برای خود، جامعه ای هم که با حضور انحصاری "تک جنس" اداره شود دچار نقص و مشکلات و اشکالات می شود. همان طور که همه موضوعات جامعه هم به زنان ارتباط دارد و هم به مردان تصمیماتی که برای اداره جامعه گرفته می شود و اداره آن هم، هم به زنان ربط دارد و هم به مردان. علاوه بر این سهم ارتباط موضوعات اجتماعی به زنان بیشتر است چرا که زنان مادران فرزندان و محورهای خانه ها هستند. عدم همراهی، اصرا و التزام مردانی که مناصب قدرت را در دست دارند بر حضور پررنگ تر زنان در مراکز مدیریتی ارشد که به تداوم حذف زنان از حضور در این مراکز می انجامد معنایی که با خود حمل می کند خودمحوری و انحصارطلبی و عدم رشد یافتگی است.
زنان و مردان توانمند سرمایه های ملی هستند . توانمندی زنان امروز فراگیر است و تخصص و کارشناسی علمی آنان در زمینه های مختلف و توان مدیریتی اعم از اجرا و یا استراتژیک و راهبردی زنان، راه هر گونه توجیه را بر دورنگه داشتن آنان از راهیابی به مراکز تصمیم گیری می بندد. حق جامعه است که این توانایی ها را در خدمت داشته باشد همچنان که حق زنان است تا برای رشد بیشتر فرصت های عمل در اختیار آنان هم باشد. توانایی های علمی و مدیریت زنان بر توانمندی های آنان در اداره خانه ها و نفوذ آن ها در تصمیم گیری و تاثیرگذاریشان در خانواده ها اضافه می شود. وقتی رای دهندگان زنان را همپای مردان به میدان های تصمیم گیری و تصمیم سازی وارد می کند رشد یافتگی، عقل، درایت و فکر روشن خود را نشان می دهند. این گونه است که یک جمع از نگرش های بی منطق تبعیض آمیز فاصله گرفته و برابری انسانی زن و مرد و بهره مندی از توانایی های آنان را ممکن می سازد.
درست است که این رای دهندگان هستند که در نهایت با آراء خود افراد منتخب را به شورا یا به مجلس می فرستند اما نکته قابل توجه این است که زنان و مردان در معرفی خود به جامعه که همان رای دهندگان هستند از فرصت های برابر بهره نبرده و نمی برند. شرایط معرفی زنان و مردان به جامعه منصفانه و همپا نیست که رقابتشان در شکل کنونی منصفانه و همپا باشد. مردان به دلیل حضور در پست های مختلف که از قبل در اختیار آن ها قرار گرفته و فقدان اعتبارهای اجتماعی و اقتصادی لازم که به دلایل مختلف از جمله انحصارطلبی مردان، از جمله عوامل محرومیت زنان از معرف بودن برای جامعه می باشد. این شرایط ناعادلانه تکرار و این تبعیض جنسیتی هم بازتولید می شود و قدرت را همچنان در دست مردان حفظ می کند.
زنان برای دستیابی به پست های کلیدی به حمایت و راه های ویژه اختصاصی احتیاج دارند همان طور که در زندگی شرایط ویژه و اختصاصی داشته و دارند. زنان خود را نسبت به پرورش فرزندان و تربیت صحیح آن ها و حفظ خانه های سالم و با طراوت متعهد و ملتزم می دانند و به همین دلیل از به دست آوردن بسیاری از اعتبارات اجتماعی- اقتصادی - سیاسی محروم می مانند. همین موضوع به تنهایی کافی است که برای پیش گیری از آسیب رسیدن به این امر راه های ویژه و اختصاصی برای زنان باز شود، مثل این که زنان مجبور نباشند برای رای آوری با مردان رقابت کنند، بلکه سهمی تعیین شود و زنان با زنان رقابت کنند.
راهیابی زنان به شوراها و رفع نگرش های تبعیض آمیز
میزان راهیابی زنان به شوراها نشانگر میزان اصلاح نگرش نسبت به آنان و رفع نگرش های تبعیض آمیز به زنان است که آنان را به دلیل زن بودن از بودن در پست های کلیدی منع می کند اما با وجود آمادگی زنان توانمند بسیاری برای حضور در شوراها هنوز گرفتار است. این گرفتاری بخش بزرگی از آن پیچ و خم های ساز وکارهای انحصارطلبانه مردانه و بازی های مردان در قدرت است که مهمترین عامل است بر ناشناخته ماندن زنان توانمندی که همچنان به شرایطی که برای جامعه ای که رای می دهد ناشناخته اند.
زنان در راستای تحقق اصل یکصدم قانون اساسی که همان فلسفه وجودی شوراها است ضرورت حضور خود را درک کرده و می خواهند اثبات کنند که در پارلمان محلی نقش آفرینی آنها کمتر از مردان نیست.
در عرصه های سیاسی و اجتماعی هم نقش زنان نادیده گرفته می شود. در انتخابات ، زنان سهم کمتری از مردان داشته اند. بعضی از زنان شرکت کننده به دلیل نقشهایی چون همسری و مادری از شرکت در رقابت بازمی مانند و بعضی هم با وجود حل کردن این مسائل به دلیل وجود «سقف نامرئی» که نوعی تبعیض جنسیتی نوین محسوب می گردد از آوردن حداکثر آرا بازمی مانند. هر جامعه ای دارای معضلاتی است که گره آن به دست زنان باز میشود. مشکلاتی از قبیل زنان بد سرپرست و خودسرپرست ، زنان آسیب دیده (قربانیان خشونت های جسمی ، جنسی و..)،تحصیلات ، اشتغال و ورزش بانوان و غیره.
حضور کمرنگ زنان در مناصب سیاسی و اجتماعی را می توان از ضعف های سطوح مدیریتی برشمرد ، چرا که حس مادری و حس حاکمیتی در اداره یک مجموعه باعث تلفیقی از حس مادرانه که همان دلسوزی و محبت و توجه همراه با دید حاکمیتی ، خروجی جدیدی را به وجود خواهد آورد که در نتیجه آن باعث آرامش و تلطیف و روان شدن کارهای اداری یک مجموعه می شود و این را می توان در بعضی از مناسب حکومتی که سکاندار آنان از بانوان بودند به عینه ملاحظه و مشاهده کرد.
عدم توجه شوراها به نیازهای زنان در بافت های سنتی
باید پیش از این که جنسیت زنان معنادار شود، انسانیت و نقش اجتماعی آن ها مورد توجه قرار گیرد. زنان در شورای شهر تنها نباید برای زنان فعالیت کنند. از آنها انتظار میرود با رویکرد مناسب در امور جاری و برنامهریزیهای شهری رویکرد انسانمدارانه در شهر داشته باشند تا دسترسی به امکانات برای اقشار مختلف امکانپذیر باشد و از سوی دیگر نگاه شهروندان را به مطالبات زنان جدیتر شود. موضوعی که به اعتقاد بسیاری از فعالان اجتماعی در حوزه زنان تاکنون نادیده گرفته شده است.
عدم توجه کافی به این مسئله در عملکرد شوراهای شهرها و روستاها به خوبی نمایان است.عملکردی که حتی اگر هم در حوزه های عمرانی و شهری قابل قبول بوده باشد به جرات می توان گفت در حوزه زنان و نیازهای خاص آنان ضعیف بوده است.
این مسئله در شهرستان ها و روستاهایی که تفکرات سنتی و کلیشه های جنسیتی در آن ها دوام بیشتری داشته است از اهمیت بالایی برخوردار است.اثرات این غفلت در شهرستان های مختلفی از جمله فریدن نیز مشهود است؛ به طوری که مردم تقریبا در تمامی دوره ها، علاوه بر انبوه مشکلات شهری عام؛ شاهد عدم توجه به نیازهای گروه های خاص از جمله زنان بوده اند.
در این شهرها علی رغم تلاش مسئولان برای ارتقاء و توسعه فضای شهری و نمایان شدن بخشی از آثار این تلاش ها؛ وجود مشکلات حاشیه ای از جمله سطح پایین درآمد شهرداری ها و ضعف شدید ساختارهای شهری هم چنان بر شدت این خلاء می افزاید.هر چند انتظارات زنان همیشه در قالب عمران شهری نبوده اما با این وجود تقریبا همیشه به سایر نیازهای زنان مانند برنامه های فرهنگی، اجتماعی و کالبدی در این شهرها بی توجهی می شود.
زنان وزنه انتخاباتی نیستند!
یک کارشناس ارشد جامعه شناسی در این خصوص معتقد است: نگاهی به شهر نشان میدهد زنان به عنوان نیمی از جامعه در رویکردهای شهری دخیل نبودهاند و این موضوعی است که نه تنها زنان بلکه همه شهروندان از آن ضربه میخورند.
وی می افزاید: زنان در پارلمان های محلی اغلب به جای این که نقش سرنوشت سازی داشته باشند به منفعل ترین حالت ممکن رفتار کردند و گاها تنها یک گزینه برای به اکثریت رساندن یک گروه و به اقلیت رساندن گروه دیگر بودند چرا که اغلب در تصمیم گیری ها و مصوبات وزنه ای بودند که یا راضی می شدند در گروه حامیان قرار گیرند و مصوبه تصویب شود و یا در گروه مقابل و رد مصوبه را به دنبال داشته باشد .
این کارشناس تاکید می کند: این که بخواهیم با این موارد منکر توانمندی زنان در شورای شهرها و مدیریت های شهری شویم، کاری غلط انجام داده ایم اما تمام آنچه که مطرح شد نشانه هایی هستند که در جامعه زنان در انتخاب هایشان دقت بیشتری کنند.
وی ادامه می دهد: این که یک زن فقط عضو شورا باشد، سبب برنامه ریزی برای حوزه بانوان نخواهد شد که چه بسا مردانی هم باشند که بسیار بیشتر از یک زن به فکر استفاده از توانمندی زنان و نقش آفرینی آنان در شهرها باشند؛ لذا اولین موضوع مطروحه در زمینه حضور زنان شناخت نیازهای آنان در شهر است که باید به آن جامه عمل پوشانده شود و دومین مسئله هم شناخت توانمندی جامعه زنان برای استفاده در شورا و شهرداری است.
وی ادامه می دهد: این که زنان به چه معابر، پارک ها، کتابخانه، مراکز رفاهی و تفریحی نیاز دارند که باید شورا ایجاد کند و یا از سازمان های مختلف بخواهد که آنگونه که جامعه می خواهد ایجاد نمایند را خود قشر بانوان جامعه در بررسی وعده های کاندیداها مد نظر قرار می دهند؛ اما به نظر می رسد که استفاده از قدرت خلاقیت و تئوری پردازی زنان و سلایق آنها در شهرسازی و معماری شهری تا به امروز نادیده گرفته شده است.
زنان جای خود را در مدیریت شهری پیدا می کنند
یک فعال سیاسی و متخصص مسائل شهری نیز در این رابطه معقد است: درست است که در سطح کشور میزان حضور زنان چندان چشمگیر نبود و حدود یک درصد از ثبتنامکنندگان را زنان تشکیل میدادند اما میبینیم که در شهری مثل تهران حدود 17 درصد از ثبتنامکنندگان را زنان تشکیل میدهند و در بعضی مناطق حتی تمام کاندیداها زنان بودند و این نشاندهنده این است که هم در عرصه مشارکت عمومی اتفاق خوبی رخ داده و هم مشخصا در حوزه زنان؛ در عرصه اجتماعی زنان احساس کردند اقبال عمومی نسبت به آنها زیاد است، اعتماد به نفس پیدا کرده و مشارکت کردهاند؛ این اعتماد به نفس درحالحاضر به قدری در بین زنانمان بالا رفته که هرچقدر هم تلاش شود به عقب رانده شوند، آنها جای خودشان را در مدیریت شهری و سیاسی پیدا میکنند.
خروجی مناسب: توجه زنان به روح شهر
این متخصص مسائل شهری می افزاید: فراموش نکنیم که شهر و روستا، درونیترین و نزدیکترین لایه اجتماعی به زنان هستند؛ چون زنان نیازهای اولیه خانوارشان را در آن ها تأمین میکنند و با حساسیت و دقتی که به مسائل دارند میتوانند بهتر مسائل و مشکلات شهر را تشخیص داده و نسبت به آن رویکرد انسانمحورانه داشته باشند، زنان، شهر را فقط به شکل کالبد و راه و ساختمان نمیبینند بلکه به روح آن هم توجه دارند و نگاهشان به آن، نگاهی ناشی از فضای مطلوب برای زندگی در تمام ابعاد آن است، بههمیندلیل مشارکت زنان در شوراهای شهر و روستا میتواند خروجی مناسبی نسبت به دورههای قبل داشته باشد؛ از سوی دیگر، زنان نسبت به شهر حساس هستند، ایدههای مناسب و رویکردهای اجرایی دارند و میتوان از این نگاه آنها برای مدیریت شهری بهره برد.
زنان خود را به جریان های سیاسی متعهد نکنند
یک فعال حوزه زنان نیز با بیان این که کلیدیترین توقع از زنان عضو شوراهای اسلامی شهر و روستا این است که خود را به جریانهای سیاسی متعهد نکنند بلکه برای زنان کار کنند؛ در این باره می گوید:لازم است زنان عضو شوراهای اسلامی شهر و روستا مشکلاتی را که زنان بهدلیل جنسیت خود با آن دست و پنجه نرم میکنند را شناسایی کنند، در برنامهها بگنجانند و بر رفع آنها نظارت کنند؛ زنان عضو شوراهای اسلامی شهر و روستا باید به موضوع زنان سرپرست خانوار توجه کنند و از شهرداریها و دهیاریها در جهت کاهش مشکلات آنها مطالبه کنند؛ علاوه بر آن ایجاد فضاهایی ویژه زنان به منظور انجام تفریحات سالم را تسریع کند.
وی ادامه می دهد: زمانی که زنان به نام زنان و با سهم زنان در صندلیهای قدرت قرار میگیرند باید بهدنبال منافع ملی زنان باشند و از منظر آنان مسائلشان را پیگیری و مطالبه کنند اما در عمل تاکنون این کار انجام نشده است؛ بنابراین لازم است زنان مستقل فکر و عمل کنند و حتی اگر جریان سیاسی از آنها حمایت میکنند در خدمت مردم و جامعه زنان باشند.
این فعال حوزه زنان با تاکید بر این که نباید وظایف کلی زنان بهعنوان عضو شورا را نادیده گرفت، عنوان می کند: تعیین شهردا، بودجهبندی، نظارت بر عملکرد شهرداری و مواردی از این قبیل، از فعالیتهای شورای شهر است و زنان میتوانند در این حوزهها در شوراها عملکرد خوبی داشته باشند اما از آنجا که در برخی موارد زنان به علت زن بودن با مشکلات خاصی در شهر مواجه هستند، با تشکیل کمیتههای تخصصی میتوان این مشکلات را شناسایی و در جهت رفع آنها پیشنهادات لازم را ارائه داد.
لزوم استفاده از ظرفیت زنان در برنامه های شوراها
پر واضح است حضور زنان علاوه بر افزایش توانایی های مدیریتی آنان می تواند باعث توجه هر چه بیشتر به نیازهایشان شود؛ نیازهایی که فقط یک زن می فهمد.باید به این نکته توجه کرد که زنان به عنوان نمایندگان شورا در صورتی می توانند مطالبات زنان را پیگیری کنند که در چنبره سیاست های مردانه گرفتار نشوند و بتوانند به عنوان نماینده زنان نقش آفرینی کنند. از سوی دیگر عملکرد موفق زنان شوراها در پیگیری مطالبات عمومی می تواند راه را برای ورود آنان به دوره های بعدی شوراها هموارتر کند چراکه هم زنان و هم مردان راحت تر به زنان اعتماد می کنند.
به هرحال زنان و مردان به یک اندازه در شهر و مدیریت شهر سهم دارند اما برخی از نیازهای جامعه زنان در شهرها از جمله داشتن مراکز تفریحی مجزا و محصور تاکنون نادیده گرفته شده است و احیای آنها نیازمند یک مشارکت فعال و یک یا چندین نماینده برنامه محور است.
زنان جامعه امروز مشارکت فعال سیاسی و اجتماعی دارند اما نهادهایی مانند شوراها تاکنون نتوانسته راهی پیدا کنند که به صورت صحیح از تخصص های بانوان برای شهرها استفاده کنند. تئوری پردازی و برنامه ریزی در زمینه زیباسازی های شهری، استفاده از پیشنهادات بانوان در کنار تصمیمات مردانه، سپردن ایجاد فضای مناسب بصری و روانی شهرها به بانوان، افزایش امنیت های روانی و اجتماعی بانوان در شهرها، ایجاد مراکز اختصاصی خرید، تفریح و رفاهی برای آنها از جمله وعده هایی است که حمایت از آن ها معقول و منطقی به نظر می رسد و کاندیدی که چنین وعده هایی را به شرط تحقق می دهد می تواند در افزایش نقش بانوان در مدیریت شهر- ولو کاندید مورد نظر مرد هم باشد- نقش آفرینی کند.
گزارش از: فاطمه زمانی
نظر شما