هولستر، فرزند اصفهان

خبرگزاری ایمنا: شواهد بسیاری حاکی از این است که قدمت اصفهان به سال‌های، سال پیش از ورود اسلام به ایران بر می‌گردد اما نکته این جاست که حقیقتاً تاریخ ایران و اصفهان از جلوه‌های مصور تاریخی خالی است اما به جرات می‌توان گفت که ارنست هولستر عکاس پیشتاز قرن نوزدهم این خلا را با عکس‌های زیبایی که از اصفهان در زمان ظل السطان بر جای گذاشته پر کرده است.

به گزارش ایمنا، از زمانی که سلیمان نبی (ع) گفت: «آصف، هان» و بنا شد اصفهان؛ این شهر چهار فصل زیبا در مرکز سرزمین پارسیان خود‌نمایی می‌کرده است و هنوز نیز با وجود این که قلب شهر خشک شده اما صلابت اصفهان از بین نرفته و همچنان همان است که پیامبر بزرگی جون سلیمان نبی را به تعجب وا داشت.
هرچند که به عقیده‌ی مورخان تاریخ اصفهان در طول زمان‌های مختلف را نمی‌توان به راحتی دنبال کرد اما آنچه همه به آن اذعان دارند سابقه‌ی تاریخی گسترده‌ی این شهر است که به پیش از امسال برمی‌گردد؛ در سیر تاریخی شهر مشخص است آن است که اساساً از این شهر در دوره‌های تارخی مختلف تصاویر زیادی باقی نمانده است و آن بخش از تصاویری هم که از گذشته‌ی اصفهان باقی ماند‌ه به دوره‌های شکوه عظمت این شهر در دوره‌های پس از اسلام و غالباً دوره‌ی حکومت سلجوقیان و صفویان باز می‌گردد و این نقاشی‌ها هم در بیشتر موارد تصاویری کلی از شهر را منعکس می‌سازند و تصاویر چندانی از زندگی اجتماعی مردم در آن‌ها دیده نمی‌شود؛ لذا به جرات می‌توان گفت که کشور ما و از جمله اصفهان از نظر تاریخ مصور و علی الخصوص تاریخ مصور اجتماعی با مضیقه‌ی جدی روبرو است؛ مسئله آن است که وضعیت زندگی ظاهری مردم در کتاب‌ها و سفرنامه‌های مختلف به خوبی تشریح شده و اگر به سفرنامه‌ی ناصر خسرو سری بزنیم مشاهده خواهیم کرد که صفحه‌های پی در پی سفرنامه‌ی خود را به منظور توصیف یک صحنه سیاه کرده است در صورتی که می‌توانست با یک تصویر کوچک تمام آن صحنه را به تصویر بکشد.
با تمام این توضیحات چنین می نماید که علاقه‌ی چندانی در به تصویر کشیدن این وضعیت اجتماعی مردم بین مورخان و نقاشان وجود نداشته و دلیل آن نیز هم به فرهنگ ما بر می‌گردد و هم طرز تفکر و زندگی هنرمندان ما در اعصار گذشته و همچنین تاریخ نویسی که غالباً به پادشاهان و سلسله‌ها را مد نظر داشته همین طرز تفکر باعث شده بود کمتر به سراغ نقاشی اجتماعی و به تصویر کشیدن حال و احوالات مردم کوچه و بازار و حتی نوشتن شرح حال و تاریخ نویسی اجتماعی برود و اما در خصوص تصاویر جالب آن است که بیشتر آنچه از اصفهان و ایران کهن در قالب تصاویر نقاشی شده باقی مانده صحنه‌هایی است که سیاحان خارجی طراحی کرده‌اند.
این وضع تا اواسط دوران قاجارها نیز ادامه داشت تا با حضور گسترده‌ی اروپایی‌ها در ایران و نوشتن سفرنامه‌ها و کتاب‌های مختلف در مورد زندگی مردم سرزمین آریایی‌ها اطلاعات خوبی در مورد زندگی مردم جای مانده و نقاشی‌های بسیاری نیز از بناها و مردم توسط اروپایی‌هایی که برای تجارت یا گردش و ماموریت به ایران می‌آمده‌اند کشیده شده است.
اگر به روزگاران گذشته‌ی ایران نظر بیفکنیم خواهیم دید که فناوری‌های نوین با ورود به کشور ابتدا در اختیار خانواده سلطنتی قرار می‌گرفته است و نمونه‌ی بارز آن نیز دوربین عکاسی است؛ پس عجیب نیست که عکس‌های ابتدایی برجای مانده از دوران قاجار نیز عکس‌های خانواده‌ی سلطنتی باشد اما نکته این جاست که این فناوری به حدی توسط اروپایی‌هایی که به ایران سفر می‌کردند همه گیر شد که درانحصار خانواده سلطنتی نماند و دوربین عکاسی برای به تصویر کشیدن زندگی مردم در دست عکاسان اروپایی به کوچه‌ها و خیابان‌های شهرها آمد این عکاسان که بلا استثنا اروپایی بودند بی‌شک نخستین دسته‌ی عکاسان اجتماعی (Social Photographer ) در ایران هستند.
یکی از معروف ترین عکاسان اجتماعی اروپایی که در دوره‌ی ناصرالدین شاه به ایران آمد "ارنست هولستر" بود؛ این مهندس آلمانی که یکی از پیشگامان عکاسی در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم است تصاویر بی‌نظیری از ایران عصر صفوی و شهرهای تهران، اصفهان، قم، قمشه و کاشان خلق کرده است، این تلگراف‌چی آلمانی که در اصل برای فعالیت در تلگراف خانه‌ی اصفهان به ایران آمده بود 20 سال در شهر گنبد‌های فیروزه‌ای زمان ناصری سکنی گزید و همین اقامت طولانی مدت وی در این شهر علاوه بر این که عکس‌های بسیاری را از او برجای گذاشته سبب شده با وجود این که از شهرهای دیگر کشور نیز عکسبرداری کرده اما عکس‌های او از اصفهان بین عام و خاص شهره شود.
حقیقات آن است که بسیاری از کاخ‌ها و بناهای شهر اصفهان چون نمکدان و آینه خانه که امروز اثری از آن‌ها نیست به خوبی در عکس‌های هولستر به تصویر کشیده شده‌اند و حداقل فرصتی را برای ما فراهم می‌کنند که آن بخش از دورانشکوه و عظمت اصفهان را که نابود شده ببینیم؛ عکس‌های وی بیش از آن که از لحاظ جنبه‌های هنری ارزش داشته باشد از لحاظ اجتماعی و تاریخی ارزشمند است این عکاس در روزگارانی که باید برای حمل ادوات عکاسی از اسب و گاری استفاده می‌کردی و نگهداری شیشه‌های عکس‌ها کاری بسیار سخت و دشواری بود به واقع در خلق تصاویر اصفهان اهتمام خاصی ورزیده و جالب این که عکس‌های او از دیدی خاص حکایت دارد و گویی هولستر در پی جمع‌آوری یک مجموعه عکس که مشتمل بر تمام زوایای زندگی در اصفهان باشد بوده و به همین خاطر است که در عکس‌های وی هیچ کس از ظل السلطان گرفته تا مردم عادی کوچه و بازار مغفول نیفتاده‌اند.
هولستر سال 1290 در اصفهان دیده از جهان فرو بست و در قبرستان ارمنی‌های اصفهان به خاک سپرده شد مجموعه‏ي چشمگير عكس‏ها‏ي هولتسر، سال‏ها از نظر پنهان بود و بر اثر يك اتفاق، در خانه‏ي ريكولتا، نوه‏ي او، در مانستر آلمان به دست آمد.
نخستين بار، در سال 1355 هجري شمسي، عكس‏هاي هولتسر از اصفهان همراه با يادداشت‏هاي او در كتابي به نام ايران در يك‏صد و سيزده سال پيش چاپ شد. بدون ترديد اين كتاب گنجينه‏اي با ارزش بود؛ اما بدون جلد دوم، ناتمام تلقي مي‏شد.
پس از سال‏ها، به همت مركز اسناد و مدارك ميراث فرهنگي، كتاب هزار جلوه‏ي زندگي به زيور چاپ آراسته شد. در اين كتاب، مجموعه‏ي كاملي از عكس‏ها و يادداشت‏هاي قابل توجه هولتسر، همراه با تحقيق مستقلي درباره‏ي زندگي و كار اين شيفته‏ي ايران و ايراني، ارائه شده است ضمن این که نمایشگاهی از آثار او نیز سال 1385 در موزه هنرهای معاصر اصفهان برگزار شد.
یادداشت‌هایی که هولستردر مورد وضعیت پیشه‌وری و زندگی در ایران قرن نوزدهم از خود بر جای گذشته اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار اهل تاریخ قرار می‌دهد اما واقعیت آن است که او از تاریخ و فرهعنگ ایران اطلاع چندانی نداشته و حتی در این مورد تحقیق هم نکرده لذا دیدن اشتباه فاحشی چون معرفی علی (ع) به عنوان پغمبر اسلام (ص) در یادداشت‌های او عجیب نیست اما نکته این جاست که با تمام این مباحث هولستر که امروز بساط سریال‌سازی و تئاتر از زندگیش نیز داغ شده خدمت بزرگی به اصفهان و تاریخش کرده است.

کد خبر 28429

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.