به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، وقتی ذوق و هنر با عقیده و آرمان پیوند بخورد ادبیات شکل میگیرد و ادبیات پارسی جلوهای کم نظیر از اندیشه انسانی در عالم وجود است. در جای جای ادب پارسی ردّ پایی از ذوق انسانهایی وارسته و کمال هنر انسانی را مشاهده میکنیم؛ از قصاید رودکی سمرقندی که در نهایت استحکام لفظ و پختگی معنا پرداخته شده تا شاهکار بی نظیر فردوسی طوسی و تا غزلیات سعدی که سرشار از گهرهای شاهوار معانی و عارفانههای حافظ که گویی بهشت موعود را در منظر آدمی ترسیم میکند، همگی بخشهایی ارزنده از ادب بی نظیر پارسی هستند، البته باید به این صندوقچه زر، آثار کسانی چون ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی، نظامی گنجوی، مولانا جلال الدین بلخی، خواجوی کرمانی و در دوران معاصر رهی معیری و نیمایوشیج را نیز اضافه کرد.
اما در این هنگامه فضل و ادب که هر کس را کمالی مسلم و هنری بی مانند است، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری از جایگاهی خاص برخوردار است، او که از شاعران بزرگ پارسی گوی در قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است، در میان خیل عظیم قلم فرسایان خرمند ایران زمین از جایگاه ویژه و مقامی خاص برخوردار است.
25 اردیبهشتماه هر سال به عنوان سالروز بزرگداشت این ادیب، شاعر و حکیم ایرانی نامیده شده است، برای آشنایی با شخصیت و جایگاه ادبی این شخصیت برجسته کشورمان با مصطفی منصف – مسئول انجمن ادبی جوانان شهرضا گفت و گویی را انجام دادهایم:
در ابتدا توضیحی درباره شخصیت ادبی و آثار عطار نیشابوری ارائه فرمایید.
آثار زیادی را به این شاعر بزرگ ایرانی منسوب کردهاند اما آثار مسلم او عبارتند از منطق الطیر، الهی نامه، اسرارالتوحید، مصیبت نامه، مختارنامه و دیوان اشعار، همچنین کتاب تذکرة الأولیاء را نیز که اثر منثور است را به رشته تحریر درآورده است.
به تعبیر پژوهشگران معاصر، عطار و سنایی و مولوی سه ضلع مثلث شعر عرفانی را تشکیل میدهند، البته حافظ را باید استثنا کرد چون او شاعر عارف است نه عارف شاعر.
او تمام عمر خود را صرف بیان مفاهیم عرفانی به زبان شعر کرد، یکی از قالبهای مورد علاقه عطار رباعی است به طوری او جزء نخستین شاعرانی است که یک کتاب مستقل در قالب رباعی سروده است؛ بسیاری از رباعیاتی که به خیام نسبت دادهاند در حقیقت از آن عطار نیشابوری است.
یکی از ویژگیهای آثار عطار، زبانی رمزگونه و اسرارآمیز است، درباره این مسئله توضیح دهید.
شخصیتها و قهرمانان داستانهای عطار را پادشاهان، شحنگان، گدایان و صوفیان هستند، او داستانهای زیادی را به زبان دیوانگان هوشیار آورده و سخنان تند و اعتراض امیز را از بیان آنها گفته است.
معروفترین منظومه او منطق الطیر است که یک داستان رمزی در 4600 بیت است. در این داستان شخصیتهایی همچون هدهد و سیمرغ و دیگر پرندگان وجود دارند که هر یک با ویژگیهای اخلاقی خاصی در صحنههای مختلف داستان حاضر میشوند.
به عقیده شما نامگذاری روزهایی از سال به نام بزرگان ادبی کشور چه تآثیری در غنای فرهنگی جامعه دارد؟
یادکردن از بزرگان دینی، فرهنگی، ادبی، و علمی هم حس افتخار را در مردم بر میانگیزد و هم آنان را به شناخت این قلههای رفیع علم و معرفت و ادب ایران تشویق میکند.
به نظر شما آیا نسل جوان و نوجوان امروز نیز آنگونه که شایسته است با ادبیات کهن و شخصیتهایی همانند عطار آشنایی دارند؟
متأسفانه نسل امروزی با پیشینه فرهنگی و ادبی خود آشنایی ندارند و این بی اطلاعی از گنجینههای گرانقدر ملی جوان امروز را به اشتباه میاندازد که هر چه هست در فرهنگ غرب است و ما چارهای جز تبعیت بی چون و چرا از غرب نداریم که این امر خود، زمینه وابستگی فکری و خودباختگی و خودکم بینی را فراهم میکند.
جای تأسف دارد که ترجمعه اشعار مولانا در آمریکا بالاترین تیراژ را در یک سال از آن خود میکند و ما فارسی زبانان حتی یک بیت از اشعار او را نخواندهایم و به خاطر نداریم.
نامگذاری این روزها تلنگری است به ما که اندکی به گذشته پربار خود بیندیشیم و آن را بشناسیم.
آیا کتابهای درسی، امروزه رسالت خود را در آشنایی دانش آموزان با چهرهها برتر فرهنگی انجام میدهد؟
اگر کتابهای درسی امروزی را با کتابهای درسی حدود 3 دهه قبل مقایسه کنیم متوجه میشویم که سهم ادبیات کهن بسیار اندک است، البته مواردی مثل تغییر ذائقه عمومی و افزایش سایر گونههای ادبی در این روند بی تأثیر نبوده و این سخن به معنای نبود هیچ اثری از ادب کهن در منابع درسی نیست، اما حقیقت آن است که شمار اشعار و نثرهای شاعران گذشته در منابع درسی بسیار کمتر شده است. تا جایی که اکنون در دوران متوسطه دوم تنها 3 شعر و یک نثر از عطار وجود دارد.
کاهش میزان اشعار کهن در متون درسی چه تأثیراتی به دنبال دارد؟
وقتی اشعار کمتری از شاعران گذشته باشد، معلمان هم کمتر درباره آنها سخن میگویند و در نتیجه دانش و اطلاعات دانش اموزان نیز در این زمینه کم میشود، در حالی که در ادبیات کهن پارسی هم موضوعات زیادی برای تحقیقات علمی وجود دارد هم اینکه این نوع ادبیات نمودی از پیشینه فرهنگی، تاریخ، دینی و اجتماعی ما است.
آیا راهکاری برای آشنایی بیشتر دانش اموزان و نسل جوان با ادبیات کهن وجود دارد؟
باید با استفاده از فضاها مجازی و رسانهها محتواهای فرهنگی برگرفته از متون کهن پارسی تهیه و در اختیار دانش اموزان قرار گیرد، از سوی دیگر لازم است که کتابهای با این موضوعات آماده و بدون آنکه در برنامه ریزی آموزشی آنها اخذ امتحان و پرسش و پاسخ کلاسی در نظر گرفته شود، تدوین و در اخیتار مدارس قرار گیرد.
در شرایط فعلی جای خالی ساعات کتابخوانی در آموزش و پرورش احساس میشود و امید است که در این باره چاره اندیشی شود.02149/131/20
کانال اطلاع رسانی: telegram.me/imnanews
اما در این هنگامه فضل و ادب که هر کس را کمالی مسلم و هنری بی مانند است، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری از جایگاهی خاص برخوردار است، او که از شاعران بزرگ پارسی گوی در قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است، در میان خیل عظیم قلم فرسایان خرمند ایران زمین از جایگاه ویژه و مقامی خاص برخوردار است.
25 اردیبهشتماه هر سال به عنوان سالروز بزرگداشت این ادیب، شاعر و حکیم ایرانی نامیده شده است، برای آشنایی با شخصیت و جایگاه ادبی این شخصیت برجسته کشورمان با مصطفی منصف – مسئول انجمن ادبی جوانان شهرضا گفت و گویی را انجام دادهایم:
در ابتدا توضیحی درباره شخصیت ادبی و آثار عطار نیشابوری ارائه فرمایید.
آثار زیادی را به این شاعر بزرگ ایرانی منسوب کردهاند اما آثار مسلم او عبارتند از منطق الطیر، الهی نامه، اسرارالتوحید، مصیبت نامه، مختارنامه و دیوان اشعار، همچنین کتاب تذکرة الأولیاء را نیز که اثر منثور است را به رشته تحریر درآورده است.
به تعبیر پژوهشگران معاصر، عطار و سنایی و مولوی سه ضلع مثلث شعر عرفانی را تشکیل میدهند، البته حافظ را باید استثنا کرد چون او شاعر عارف است نه عارف شاعر.
او تمام عمر خود را صرف بیان مفاهیم عرفانی به زبان شعر کرد، یکی از قالبهای مورد علاقه عطار رباعی است به طوری او جزء نخستین شاعرانی است که یک کتاب مستقل در قالب رباعی سروده است؛ بسیاری از رباعیاتی که به خیام نسبت دادهاند در حقیقت از آن عطار نیشابوری است.
یکی از ویژگیهای آثار عطار، زبانی رمزگونه و اسرارآمیز است، درباره این مسئله توضیح دهید.
شخصیتها و قهرمانان داستانهای عطار را پادشاهان، شحنگان، گدایان و صوفیان هستند، او داستانهای زیادی را به زبان دیوانگان هوشیار آورده و سخنان تند و اعتراض امیز را از بیان آنها گفته است.
معروفترین منظومه او منطق الطیر است که یک داستان رمزی در 4600 بیت است. در این داستان شخصیتهایی همچون هدهد و سیمرغ و دیگر پرندگان وجود دارند که هر یک با ویژگیهای اخلاقی خاصی در صحنههای مختلف داستان حاضر میشوند.
به عقیده شما نامگذاری روزهایی از سال به نام بزرگان ادبی کشور چه تآثیری در غنای فرهنگی جامعه دارد؟
یادکردن از بزرگان دینی، فرهنگی، ادبی، و علمی هم حس افتخار را در مردم بر میانگیزد و هم آنان را به شناخت این قلههای رفیع علم و معرفت و ادب ایران تشویق میکند.
به نظر شما آیا نسل جوان و نوجوان امروز نیز آنگونه که شایسته است با ادبیات کهن و شخصیتهایی همانند عطار آشنایی دارند؟
متأسفانه نسل امروزی با پیشینه فرهنگی و ادبی خود آشنایی ندارند و این بی اطلاعی از گنجینههای گرانقدر ملی جوان امروز را به اشتباه میاندازد که هر چه هست در فرهنگ غرب است و ما چارهای جز تبعیت بی چون و چرا از غرب نداریم که این امر خود، زمینه وابستگی فکری و خودباختگی و خودکم بینی را فراهم میکند.
جای تأسف دارد که ترجمعه اشعار مولانا در آمریکا بالاترین تیراژ را در یک سال از آن خود میکند و ما فارسی زبانان حتی یک بیت از اشعار او را نخواندهایم و به خاطر نداریم.
نامگذاری این روزها تلنگری است به ما که اندکی به گذشته پربار خود بیندیشیم و آن را بشناسیم.
آیا کتابهای درسی، امروزه رسالت خود را در آشنایی دانش آموزان با چهرهها برتر فرهنگی انجام میدهد؟
اگر کتابهای درسی امروزی را با کتابهای درسی حدود 3 دهه قبل مقایسه کنیم متوجه میشویم که سهم ادبیات کهن بسیار اندک است، البته مواردی مثل تغییر ذائقه عمومی و افزایش سایر گونههای ادبی در این روند بی تأثیر نبوده و این سخن به معنای نبود هیچ اثری از ادب کهن در منابع درسی نیست، اما حقیقت آن است که شمار اشعار و نثرهای شاعران گذشته در منابع درسی بسیار کمتر شده است. تا جایی که اکنون در دوران متوسطه دوم تنها 3 شعر و یک نثر از عطار وجود دارد.
کاهش میزان اشعار کهن در متون درسی چه تأثیراتی به دنبال دارد؟
وقتی اشعار کمتری از شاعران گذشته باشد، معلمان هم کمتر درباره آنها سخن میگویند و در نتیجه دانش و اطلاعات دانش اموزان نیز در این زمینه کم میشود، در حالی که در ادبیات کهن پارسی هم موضوعات زیادی برای تحقیقات علمی وجود دارد هم اینکه این نوع ادبیات نمودی از پیشینه فرهنگی، تاریخ، دینی و اجتماعی ما است.
آیا راهکاری برای آشنایی بیشتر دانش اموزان و نسل جوان با ادبیات کهن وجود دارد؟
باید با استفاده از فضاها مجازی و رسانهها محتواهای فرهنگی برگرفته از متون کهن پارسی تهیه و در اختیار دانش اموزان قرار گیرد، از سوی دیگر لازم است که کتابهای با این موضوعات آماده و بدون آنکه در برنامه ریزی آموزشی آنها اخذ امتحان و پرسش و پاسخ کلاسی در نظر گرفته شود، تدوین و در اخیتار مدارس قرار گیرد.
در شرایط فعلی جای خالی ساعات کتابخوانی در آموزش و پرورش احساس میشود و امید است که در این باره چاره اندیشی شود.02149/131/20
کانال اطلاع رسانی: telegram.me/imnanews
نظر شما