در این همایش که با اجرای سعید بیابانکی شاعر برجسته کشور همراه بود جمع کثیری از علاقمندان به شعر و شاعری حضور داشته و به دلیل ازدحام جمعیت به صورت ایستاده به تماشای برنامه پرداختند.
مجری برنامه ضمن اظهار خرسندی از حضور دوباره خود در سالن سوره که برایش خاطرهانگیز است گفت: نه تنها این سالن برای ما خاطرهانگیر است بلکه باید بگویم حوزه هنری استان اصفهان، با شعر شروع شد و شناخته شد و بسیاری از شعرای کشور از جلسات شعرخوانی آن برخاستند.
در ادامه سعید بیابانکی با اشاره به سالروز درگذشت استاد تاج اصفهانی در آذرماه جمله ای از این هنرمند خطاب به شاگردانش خواند با این مضمون که " تا از شما نخواسته اند که آواز بخوانید نخوانید و اگر خواستند نیز کوتاه بخوانید زیرا اگر خوب خواندید بگویند حیف چرا کم خواند و اگر بد خواندید بگویند چقدر خوب که زود تمام شد و کم خواند."
حسین صادقی نخستین شاعر جوانی بود که برای شعرخواندن به روی صحنه آمد و غزلی را به آستان امام رضا(ع) با این مطلع تقدیم کرد: "پرچم تو باد را این سو آن سو می برد/ گنبدت خورشید را هر روز از رو می برد/ عده ای را گنبدت یک دسته را گلدسته ات/ گاه دل را چشم جادو گاه ابرو می برد."
پس از او پریسا صالحی شعر سپیدی خواند: "آنکه دست هایش را به رویت بازکرده / بندباز غمگینی است که با زندگی شوخی می کند."
مجری برنامه سپس با خواندن رباعی از میلادعرفان پور به معرفی کتاب "ناخوانده" پرداخت و گفت: از این شاعر این جمله "عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی پاییز بهاری است که عاشق شده است" خیلی معروف شده است.
محسن ناصحی شاعر بعدی بود که غزلی را به جانبازان اعصاب و روان تقدیم کرد. مطلع این غزل چنین بود: رود چکه کرد از کنار قاب/دست پرشد از هزاراتفاق.
سعید بیابانکی ضمن ابراز خرسندی از تنوع اشعاری که در این برنامه خوانده می شود و تمامی سلایق را در برمی گیرد غزل "تو را دوست دارم" قیصر امین پور را خواند و افزود: ایشان این شعر را در سال 1377 که به اصفهان آمده بود برای نخستین بار در شب شعری در این شهر برایمان خواند.
"خونه زندونیه تو آجرهاش/ پنجره چشم های زندونه" مطلع ترانه ای از مرتضی دهقان بود که برای حضار خواند.
لیلا مهذب غزلی با مطلع "چه بی قرار رسیدم سر قرار خودم/ کسی نبود به جزمن در انتظار خودم/چه شد که چهره خود را نمی شناسم باز/ نشسته مثل غریبه زنی کنار خودم" را برای حضار خواند.
کتاب "بیانیه" از عباس باقری شاعر اهل سیستان دیگر کتابی بود که به حضار برای مطالعه معرفی شد و مجری برنامه توجه ویژه به موسیقی زبان و خرده فرهنگ های بومی را از ویژگی های این کتاب عنوان کرد که سوره مهر آن را منتشر کرده است.
در ادامه برنامه ترانه "تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی / اندوه بزرگی است زمانی که نباشی" در سالن پخش شد و بیابانکی به معرفی علیرضا بدیع پرداخت و گفت: یکی از آثار ایشان که خیلی گل کرده است همین شعر است. ایشان اهل نیشابور است از دیار خیام.
علیرضا بدیع پس از آمدن بر روی سن گفت: اگر بخواهید بگویید مردم هنرپرور باید بگویید مردم اصفهان، هنرمندان اصفهانی در همه زمینه ها چه از نظر کمیت و چه کیفیت سرآمد هستند.
ایشان سه غزل عاشقانه با مطلع های زیر خواندند: "شبانه رد شدم از مرزهای تن پوشت/ به من اقامت دائم بده در آغوشت"، " دستی که در دو چشم تو نقش دو جهان گذاشت/درفتح اصفهان همه را ناتوان گذاشت"، "به سویم با لب خشک آمدی با چشم تر رفتی/ حلالم کن که از سرچشمه من تشنه تر رفتی".
کتاب "نوشتن با دوربین؛ رودر رو با ابراهیم گلستان " نوشته پرویز جاهد که به گفت و گو با ابراهیم گلستان می پردازد کتاب دیگری بود که به حضار معرفی شد و بیابانکی خاطرنشان کرد: لحن این کتاب تند اما لذت بخش است و می توان با خواندن با ابراهیم گلستان با عکاسی و فیلم سازی و...آشنا شد. ابراهیم گلستان از کسانی بود که آشنایی اش با فروغ فرخزاد سبب انتشار کتاب "تولدی دیگر" فروغ شد که در بسیاری از شاعران تأثیرگذار بوده است.
مجید موسوی یکی از شعرای جوانی بود که به مناسبت تصادف دو قطار در اربعین سال جاری در هفت خان سمنان شعری را با مطلع "سوزنبان سرنخ را گم نکن/ غزال به هفت خوان زده" سروده و به هموطنان آذری تقدیم نموده بود.
استاد فضل الله شیرانی با تخلص سَخا، شاعر بعدی بود که به روی سن آمد. مجری برنامه در تعریف از وی افزود: در زمان دفاع مقدس شعرهای خوبی گفته اند که معروف ترین آن " ای خاک گوهرخیز" است که محمد گلریز آن را خوانده است.
استاد سخا دو بیتی هایی را با مضمون شب یلدا خواند و پس از آن غزلی با مطلع " از شیشه اندیشه رهاندم غزلم را/ با اشک به پای تو فشاندم غزلم را " توسط ایشان خوانده شد.
سعید بیابانکی با اشاره به نزدیکی شب یلدا، زیباترین شعر با این موضوع را بیتی از صادق مولارجب دانست و بیت " درازی شب یلدا و کوچه جلفا/ سری همش بکنی نصف زلف یارمن اس" با لهجه اصفهانی خواند و پس از آن کتاب " ایستادن به روایت کلمه" از علی زارعان که نشر ثالث آن را چاپ نموده به حضار معرفی کرد.
" عادت کرده ام به نبودن چیزی که باید باشد و نیست/ مثل پرستوها به نیامدن جفتشان از کوچ" مطلع شعر سپیدی از مانی معینی بود که به روی سن آمد و آن را برای حضار خواند.
کتاب "گورستان گل ها" گزیده اشعار شاعر کُرد لطیف هَلمت، ترجمه مختار شکری پور بود که به حضار معرفی شد و مجری قطعه " درخت هم عاشق است چرا که در بهاران خودش را می آراید اما پاییزان که می فهمد نامزدش شیمیایی شده است گیسوانش را می کند" از این کتاب خواند.
پس از آن پانته آ صفایی به روی سن آمد و غزلی را با مطلع "نصف جهان من همه اصفهان من/ ای نیزه فروشده در استخوان من/ هرزخم روی پیکرمن ردپای توست/ نقش تو است در همه جهان من" خواند، بیابانکی در تعریف از این شاعر گفت: شعرهای عاشقانه عفیف محصول پس از انقلاب است و شعرهای ایشان نیز به این گونه متصل هستند.
کتاب دیگری که پس از آن معرفی شد، کتاب" مهتاب در قلمروشب" از خسرو احتشامی شاعر اصفهانی بود که انتشارات سوره مهر آن را به چاپ رسانده است.
در ادامه از علی فرودسی، شاعر جوان اصفهانی به عنوان مسئول کانون شعر و ترانه حوزه هنری استان اصفهان دعوت شد تا به روی صحنه بیاید.
فردوسی ضمن ابراز خرسندی از برگزاری مجدد" به ساعت اصفهان " افزود: استقبال و حضور جمعیت علاقه مند نشان می دهد که به ساعت اصفهان، برندی برای شعرای اصفهان شده است.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که فراخوان همایش هفتم را دادیم فکر نمی کردیم آثاری با چنین کیفیت بالا دریافت کنیم اما سعی کردیم از میان اشعار رسیده منتخب تمامی سلایق را در نظر بگیریم.
این شاعر مطرح اصفهانی حضور و پیگیری ریاست حوزه هنری استان اصفهان را نویدبخش به ساعت اصفهان های بهتر و بیشتر دانست و غزلی با مطلع " قفس بساز و برایم به جای لانه بیاور/ کدام حسرت پرواز آب و دانه بیاور" را برای حضار قرائت نمودند.
یکی دیگر از شاعران مهمان این برنامه محمدسعید میرزایی بود که سعید بیابانکی او را یکی از تأثیرگذاران غزل امروز دانست و گفت: ایشان یکی از منتقدان خوب ادبی نیز هستند و اکنون پایان نامه دکترای ادبیات خود را در خصوص مثنوی های بیدل ارائه نموده اند و غزل "مرد بی مورد" از ایشان به تازگی منتشر شده است.
محمدسعید میرزایی غزل بحر طویلی را با مضمون مولا علی خواند و از علاقه مندان خواست تا اگر شعری مدنظرشان است برایشان بخوانند.
مجری برنامه در تعریف از وی افزود: مثل همیشه اشعار ایشان خلاقانه، مدرن و جذاب بودند و اکنون شاعران جوان به گذشتگان روی آورده اند اما ایشان همیشه در اشعارشان نوآوری زبانی داشته اند.
میلاد حبیبی شاعر جوان دیگری بود که ترانه خود را با مطلع "بازم من و تلخی های زندگیم/ یک اتفاق گریه دار دیگه" شروع کرد و پس از خواندن ترانه، بیابانکی شعر او را خیلی اصفهانی عنوان کرد زیرا در شعرش از سی و سه پلف زاینده رود و ترمینال کاوه گفته بود.
مجری در ادامه به معرفی کتاب "شکل های مرگ" از حمیدرضا شکارسری پرداخت و گفت: در این کتاب کشف های درخشان و شاعرانه ای از مرگ ارائه شده است که خواندن آن جالب خواهد بود.
اما تنها چارپاره ای که در این شب خوانده شد اثر رضوان مظاهری بود با این مطلع " من تو را قول داده ام به خودم /چه بخواهی چه نه تو مال منی/ حق نداری بدون من/ حتی بروی با خودت قدم بزنی".
با نزدیک شدن به اواخر برنامه شاعران با سرعت بیشتر و گاه بدون پیش درآمد اشعار خود را می خواندند.
مسعودصفری شاعر بعدی بود که شعر سپید کوتاهی را با این مطلع آغاز کرد: " فقط چندنفر مانده اند، راوی ، شاعر و خنثی گر مین / تو هم هرجا ایستاده ای خاک را پس بزن". داوود کفعمی غزل خود را با این ابیات شروع کرد که: " لحظه خوردن تاریکی نور است بهم / یا نگاه دو نفرآدم کور است بهم/ به فنا می کشد این رابطه قلابی/ مثل دلبستگی ماهی و تور است بهم".
در این میان سعید بیابانکی خاطره ای از خود و پیرزنی که در عابربانک او را شناخته بود گفت و افزود: "پیرزن گفت شما همون شعرت بگو."، از شاعران خواستند تا با سرعت بیشتری شعرهایشان را بخوانند.
پس از آن مریم کرباسی غزلی عاشقانه با مطلع: " دوست دارم که برخلاف دلت/ بیشتر شاعرانه فکر کنی/ سعی کن چند ساعتی امروز/ به من و این ترانه فکر کنی" برای حضار خواند.
مائده رجایی فر شاعره دیگری بود که شعر سپیدش را این گونه آغاز کرد: " قدری بخند، ماه را چه چیز زیباتر می کند، جز چاله ها و کوله بارها و سایه ها که در آن پنهان شده اند".
در ادامه برنامه مجری به معرفی کتاب " غزل آلای خال قرمز" اثر مجید سعدآبادی از نشر نیما پرداخت و پس از آن شاعر افغان محمد مهدی احمدی را برای شعر خواندن به روی صحنه دعوت نمود.
احمدی نیز شعری با این مطلع را خواند:" خون جاری شد و مرزی که دورم کشیدند فرمانده را بگویید بیاید و پرچم سفید را بردارد و برای این کشور اسمی انتخاب کند".
سعید بیابانکی در ادامه شعری از مصطفی علی پور خواند و تمامی شعرا و علاقه مندان حاضر در جلسه را به جلسه شعری که در روزهای پنج شنبه در خانه هنرمندان حوزه هنری استان اصفهان برگزار می شود دعوت نمود.
زینب احمدی آخرین نفری بود که به روی سن آمد و تنها مسمط این همایش را برای حضار با مطلع "من به هر درمی زنم/ او از همان در رفته است/ طاقتم سر رفته آری/ طاقتم سررفته است" خواند.
مجری این همایش از علی معلم چنین خواندند: "باور کنیم رویش سبز جوانه را/ ابهام مرد خیز کرانه را" و همایش هفتم را با این بیت پایان دادند که "چه کوتاه است شب های وصال عاشقان یارب/ خدا از عمر ما برعمر این شب ها بیافزاید یا رب".
احمدی فر رئیس حوزه هنری استان اصفهان، سید عظیم فاطمی معاون فرهنگی حوزه هنری و خالقی پور مدیر خانه ادبیات حوزه هنری استان اصفهان از مهمانان ویژه در این مراسم بودند./
12135/135/1
کانال اطلاع رسانی: https://telegram.me/imnanews
نظر شما