معناي شجاعت، همانا قوت قلب است كه معناي آن، طيف گستردهاي را شامل مي شود. هر چه شدّت آن بيشتر شود، ارزش و اهميّت آن بيشتر ميشود.
در واقع هيچ مرتبهاي از آن، اعم از ضعيف يا شديد، نامطلوب نيست و مقولهاي است كه افراط و تفريط در آن راه ندارد.
پس اينكه گفته ميشود «تفريط در شجاعت همان جُبن و افراط در آن، همان تهوّر است كه در شمار صفات ناپسند است» سخني نادرست است. زيرا تهوّر از مقوله ی فعل است، نه صفات، و لذا افراط در شجاعت نميتواند به شمار آيد. همچنين جبن، به معنای عدم قوت قلب است، که آن هم تفريط در شجاعت نيست، بلکه نسبت جبن و شجاعت مصداق باب عدم و ملكه است. توضيح آنكه، تهوّر به معناي سقوط است. پس بنّايي كه بر زمين سست، ساختماني را بنا ميكند، آن ساختمان در معرض سقوط و در هم ريختن است و عمل بنّا، تهوّر ناميده ميشود.
خداي متعال ميفرمايد:
(افمن اسّس بنيانه علي تقوي من الله و رضوانٍ خير ام من اسّس بنيانه علي شفا جرفٍ هارٍ فانهار به في نار جهنّم و الله لا يهدي القوم الظالمين.) 1
آيا كسي كه مسجدي را به غرض تقوي و خداپرستي تأسيس كرده و رضاي حق را طالب است، مانند كسي است كه بنايي بر پايه ی سستي و در كنار سيل سازد كه زود به ويراني كشد و عاقبت، آن بنا را از پايه به آتش دوزخ افكند؟ و خدا هرگز ستمكاران را هدايت نخواهد فرمود.
پس كسي كه قوّت قلبش را به طور نابجا و در مورد غيرعقلايي به كار برد، به او متهوّر گفته ميشود، همچون كسي كه خود را در معرض هلاكت قرار ميدهد يا بدون سلاح به طرف شير ميرود، يا بدون سلاح و انگيزه ی عقلايي و شرعي با دشمن درگير ميشود و...
خداي متعال ميفرمايد:
(... و لا تلقوا بايديكم الي التّهلكة... ) 2
... و خود را به دست خويش به مهلكه و خطر در نيفكنيد...
پس چنان كه ميبينيد، تهوّر از افعال ناپسند است، نه صفات ناپسند. به علاوه، تهوّر از نظر عقل و شرع محكوم و مطرود است. همچنين جبن، به معناي ضعف قلب است. پس به كسي كه از شجاعت و قوّت قلب بيبهره است، جُبان و بُزدل گفته ميشود. در واقع، جبن امري وجودي نيست تا گفته شود كه از جمله ی افعال است يا صفات، يا آنكه مرحله ی تفريط شجاعت است.
فرد جُبان و بُزدل از بسياري از نعمات محروم و در معرض بسياري از ناملايمات است. پس اگر براي او هيچ محروميتي جز محروم ماندن از جهاد، امربهمعروف و نهيازمنكر و … نباشد، براي او كافي است تا از سعادتهاي ابدي محروم گردد. همچنين اگر براي او هيچ مصيبتي جز تنبلي، خواري، سستي، بيثباتي و بيعاري نباشد، او را بس است كه تيره روز و بدبخت شمره شود. اين همه ناشي از عدم قوّت قلب است و بيبهره بودن از شجاعت موجب محروميّت از نعمات فراوان و مواجه شدن با ناملايمات بسيار ميگردد. از سوي ديگر، تهوّر علاوه بر آنكه به معني كفران نعمت شجاعت و كاربرد نابجاي آن است، موجب به خطر انداختن خود و ديگران و مفاسد بسيار ديگري ميشود. چنان كه بعضي از اصحاب امامان معصوم«سلاماللهعلیهم»تهوّر پيشه ساخته، اسرار را فاش ميكردند و ناخواسته موجب به خطر افتادن شيعيان ميشدند و به همين دليل مورد اعتراض آن پيشوايان گرامي -كه درود خدا بر آنان باد- قرار ميگرفتند.
ایشان ضمن اشاره به اینکه شجاعت دارای مراتب شدت و ضعف است، به ذکر روایات متعددی در این باره پرداخته و می فرماید: شجاعت از نظر شدّت و ضعف، داراي مراتبي است و هر مرتبهاي نيز به نوبه ی خود، داراي درجات شدّت و ضعف ميباشد.
آیت الله العظمی مظاهری سپس روایاتی را درخصوص فضیلت شجاعت بیان داشته و می فرماید:
عبداللهبنبكير از امام صادق –عليه السلام- روايت ميكند كه فرمود:
«انّا لنحبّ من كان عاقلاً، فهماً، فقيهاً، حليماً،، مدارياً، صدوقاً و فيّاً انّ الله عزّوجّل خص الانبياء بمكارم الاخلاق، فمن كانت فيه فليحمد الله علي ذلك، و من لم تكن فيه فيتضرّع الي الله عزّوجّل و ليساله اياها.
قال: قلت: جعلتُ فداك و ما هنّ؟
قال: هنّ الورع و القناعة و الصبر و الشكر و الحلم و الحياء و السخاء و الشجاعة و الغيرة و البرّ و صدق الحديث و اداء الامانة.» 3
ما دوست داريم كسي را كه عاقل، فهميده، فقيه، خويشتندار، با مدارا، بردبار، راستگو و باوفا باشد. همانا خداي عزّوجّل، پيامبران را به مكارم اخلاق مخصوص گردانيد. پس هر كه اين مكارم را داشته باشد، بايد خدا را به شكرانه ی آن، سپاس گزارد و هر كس آنها را نداشته باشد، بايد به درگاه خداي عزّوجّل تضرّع كند و از او بخواهد.
راوي گويد، عرض كردم: فدايت شوم آنها چه صفاتي هستند؟
فرمود: پرهيزكاري، قناعت، بردباري، شكر، خويشتنداري، حيا، سخاوت، شجاعت، غيرت، نيكوكاري، راستگويي و امانتداري
حضرت رسول اكرم «صلی الله عليه و آله و سلم» فرمود:
«اعطينا اهل البيت سبعاً لم يعطهن احد كان قبلنا و لا يعطاهن احد بعدنا: الصباحة و الفصاحة و السماحة و الشجاعة و العلم و المحبة في النساء» 4
به ما اهلبيت، هفت چيز عطا شده كه به هيچكس قبل و بعد از ما، عطا نشده و نخواهد شد. آن هفت چيز عبارتند از: نورانيّت، فصاحت، جوانمردي و بخشش، شجاعت، علم، عمل و محبّت به زنان.
عبداللهبنمسكان از امام صادق«سلاماللهعلیه»روايت ميكند كه فرمود:
«انّ الله عزّوجّل خصّ رسله بمكارم الاخلاق، فامتحنوا أنفسكم فان كانت فيكم فاحمدوا الله و اعلموا انّ ذلك من خير، و انّ لا تكن فيكم فاسالوا الله و ارغبوا اليه فيها.
قال: فذكر(ها) عشرة: اليقين و القناعة و الصبر و الشكر و الحلم و حسن الخلق و السخاء و الغيرة و الشجاعة و المروة» 5
خداي عزّوجّل پيامبرانش را به مكارم اخلاق، مخصوص گردانيد. شما خود را بيازماييد، اگر آنها در وجود شما بود، پس خدا را سپاس گوييد و بدانيد كه بودن آنها در وجود شما خير است و اگر در شما نبود، آنها را از خدا بخواهيد و نسبت به آن رغبت جوييد. سپس آنها را ده چيز شمرد: يقين، قناعت، صبر، شكر، خويشتنداري، خوشرويي، سخاوت، غيرت، شجاعت و جوانمردي.
منابع:
1. توبه / 109.
2. بقره / 195.
3. اصول كافي، ج2، ص56، باب مكارم، ح3.
4. بحارالانوار، ج69، ص430، باب38، ح105.
5. اصول كافي، ج2، ص56، باب مكارم، ح2.
12135/135/8
کانال اطلاع رسانی: https://telegram.me/imnanews
نظر شما