ظل السلطان، ویرانگر بناهای تاریخی اصفهان

سلطان مسعودميرزا، فرزند ارشد ناصرالدين‌شاه قاجار در حدود سال ۱۲۲۸خورشیدی به‌دنيا آمد و تیشه بر بسیاری از بناهای اصفهان زد.

به گزارش ایمنا، «هنري رنه» جهانگرد اروپایی كه در زمان حکومت ظل السلطان از ايران بازديد كرد، نوشته است: «ظل السلطان بسياري از كاخ هاي عالي و شاهكارهاي ممتاز اصفهان را كه موجب حيرت جهانيان بود نابود كرد. در واقع، آخرين سال هاي حكومت ظل السلطان در اصفهان به منزله طوفان ويرانگر بود زيرا او كه با به شاهي رسيدن برادرش مظفرالدين شاه اميد سلطنت خود را از دست رفته مي ديد به تلافي، بيشتر اين شاهكارهاي برجسته را كه در دنيا بي نظير بود خراب كرد و مصالح آنها را فروخت».
ظل السلطان سه سال از مظفرالدين‌شاه بزرگ‏تر بود ولي چون مادرش از خاندان قاجاريه نبود، به ولايت‌عهدي منصوب نگشت. مسعودميرزا در ابتدا با لقب يمين‌الدوله، حكومت مازندران و استرآباد و سپس فارس و اصفهان را به عهده گرفت تا اينکه لقب ظل‌السلطان يعني سايه‌ پادشاه را اخذ كرد. در زمان حكومتش بر فارس به‌ خاطر ظلم فراوان، عزل شد ولي مدتي بعد به اصفهان رفت و تا ۳۴ سال بعد با ستم حكمرانی نمود.
 
معامله با شهر اصفهان مانند کشوری فتح شده
ظلّ‌السّلطان بعد از آنكه برادرش مظفّرالدّين شاه تاجگذاري كرد و اميد او از رسيدن به سلطنت تبديل به نااميدي شد، درنده‌خويي در او اوج گرفت و با شهر اصفهان مانند كشوري فتح شده معامله كرد. يعني تمام يادگارهاي صفويان و بناهاي با شكوه و كاخ هاي اين پايتخت قديمي را كه معرف شكوه و عظمت گذشته ايران بود به کلی ويران كرد و مصالح آن ها را فروخت و مساجد و ديگر بناهاي عمومي را هم كه نتوانست ويران كند به سارقين آثار عتيقه تسليم كرد تا كاشي هاي نفيس و ظريف و ديگر تزيينات آن ها را كنده، به خارجيان بفروشند.
مهدی بامداد در شرحي که از ظل‌السلطان در کتاب « شرح حال رجال ایران» نوشته، اشاره کرده ‌است که از کارهای بسیار زشت، بلکه جنون‌آمیز ظل‌السلطان، قطع اشجار خیابان‌ها و تخریب شمار زیادی از ساختمان‌های زیبای صفوی در اصفهان بود. گرچه بنابر گفته بسیاری از صاحبنظران و مورخین، علت اصلی این اقدام جنون‌آمیز، محو شکوه و عظمت عصر صفوی از دیدگان عموم توسط قاجارها بوده ‌است که پیوسته نظیر آن در تاریخ ایران تکرار مي شد، اما از قرار معلوم ظل‌السلطان جدای از این دلیل، دلیل دیگری هم برای این اقدام ناشایست خویش داشته و آن این بوده که عمارات صفویه و زیبایی خیره کننده شهر اصفهان، توجه ناصرالدین شاه را به خود جلب ننماید. در این ارتباط حتی چند نفر از بازرگانان اصفهان حاضر شدند مبالغ هنگفتی به ظل السلطان بدهند تا وی را از این کار زشت بازدارند، اما با این وجود وی از تصمیم خود منصرف نگردید و در نتیجه اکثریت باغ ها و عماراتی که فهرست برخی از آنها در ذیل آورده شده، بدست بیدادگری ظل‌السلطان و برخی امرای او، تخریب و ویران گردیدند.
برخی از بناهای تخریب شده به دستور ظل السلطان
از آن همه كاخ‌هاي گوناگون كه شاردن (سياح فرانسوي) در اصفهان ديد و شرح مبسوطي درباره هر كدام از آن ها در سفرنامه خود به قلم آورده، اكنون جز دو سه بناي خراب چيزي باقي نمانده و تقريباً 25 الي 30 سال مي‌شود كه تمامي آنها توسط ظلّ‌السّلطان ويران شده است. برخی از ابنیه عصر صفوی تخریب شده توسط ظل‌السلطان عبارتند از: باغ و قصر سعادت آباد، عمارت هفت دست، قصر نمکدان، آئینه خانه، بهشت برین،  بهشت آئین، انگورستان، بادامستان، نارنجستان، کلاه فرنگی، باغ تخت، باغ آلبالو، باغ طاووس، عمارت و باغ نقش جهان، باغ فتح آباد، گلدسته، تالار اشرف، عمارت خورشید، سرپوشیده، عمارت خسروخانی، باغ زرشک، باغ چرخاب، باغ محمود، باغ صفی میرزا، باغ قوشخانه، باغ نظر،  عمارت و سردر باغ هزارجریب، عمارت جهان نما و بسیاری از بناهای دیگر. ظل‌السلطان هم‌چنین آیینه کاری‌های روی ستون‌های عالی قاپو و چهل‌ستون را از میان برد و علاوه بر این دستور داد روی نقاشی‌های نفیس داخل چهل ستون را با گچ بپوشانند و نقاشان قاجاری بر روی آن ها نقاشی‌های کم‌ارزش خود را بنگارند.
یکی دیگر از عمارات تخریب شده، عمارت نمکدان بود. این عمارت در سه طبقه و هشت گوش که در مجموعه کاخ‌های سلطنتی سعادت‌‌آباد در جنوب زاینده رود و مشرف بر‌آن از زمان صفویه باقی مانده بود. این عمارت به سال 1306 به دستور ظل‌السلطان و به دست میرزا رضای بنان الملک از اجزای دستگاه ظل‌السلطان خراب شد. اکنون هیچ از آن باقی نمانده است. دیگری عمارت آیینه‌خانه و تالار آن که عمارتی بود شبیه چهلستون مشرف بر زاینده رود و در مجموعه کاخ‌های سلطنتی سعادت‌‌آباد قرار داشت، این عمارت را نیز ظل‌السلطان به دایی خود حاج علی‌خان فروخت به شرط آنکه ویرانش کند و چنین شد. عمارت دیگر، سردر باغ هزار جریب بود، هم‌چنین سردرهای چهارباغ بالا که تقریباً به چهل می‌‌رسید، که هر کدام آنها را یقیناً چندین معمار در یک ماه با تفکر و تدبر طرح ریزی کرده بودند، و از بس چنار داشت زمین خیابانش در تابستان آفتاب نمی‌‌دید و معروف به طاق زبرجد بود. تمامش را بریدند و از پولش برای خود اساس سلطنت چیدند، و دیگر سردر باغ زرشک که رشک قصور فردوس برین و غیرت ابنیه روی زمین بود، کندند و بردند و خوردند. خانة بی‌مدعی سفره بی‌انتظار.
دیگری چهارباغ عباسی بود که اکنون صورت یک عباسی ندارد و سردر‌های آنرا با باغات هر کس دیده بود می‌‌گفت: «‌ارم ذات العماد التی لم یخلق مثلها فی البلاد»، اما درختهای چنار سربه فلک کشیده آن را با اره بریدند. قصر جهان نما که واقعاً در ارتفاع جهان نما بود در محل دروازه دولت قرار داشت و بازمانده از عصر صفوی بوده است. این عمارت را بانوی عظمی، خواهر ظل‌السلطان، دستور تخریب داد.به این بهانه که از بالای آن اندونی حرم‌خانة سلطنتی یعنی هشت بهشت به چشم می‌‌آمد. هفت دست و تالار طویله نیز از دوران صفوی باقی بودند و به جهت بی‌توجهی دولت یا به خاطر فروختن مصالح آن از میان رفتند. هفت دست در جنوب زاینده رود و تالار طویله در اطراف میدان نقش‌جهان قرار داشت.
مدرسه دده خاتون را نیز که توسط یک کنیز بنیان شده بود تخریب گردید. همچنین مدرسه والده که قرینه مدرسه چهارباغ بود و هم در مکان و هم در بزرگی و در نظافت و بنیان هیچ کمتر از مدرسه سلطانی نبود. دیگری مدرسه جعفر قلی آقا بود که به کلی تخریب شد و این سه مدرسه از جمله هفت مدرسه معروف اصفهان بودند.
عمارت صدری نیز نو‌‌ترین عمارتی بود که در کمال استحکام و تازگی به دستور ظل‌السلطان فروخته و ویران شد. این عمارت را میرزاحسین‌خان صدر اصفهانی، حاکم اصفهان و وزیر فتحعلی شاه ساخته بود.
 
در 21 محرم 1325 هنگامی که ظل السلطان برای تاج گذاری محمدعلی شاه به تهران رفته بود مردم اصفهان در اقدامی اعتراضی بازارها را بستند و در میدان نقش جهان تحصن کردند. خواسته آنها عزل ظل السلطان پس از 34 سال بود. این اعتراضات دو هفته به طول انجامید و در این مدت صدها تلگراف به تهران زده شد تا اینکه محمد علی شاه وی را از حکومت اصفهان عزل و نظام السلطنه را جانشین وی کرد. مسعودميرزا در اواخر عمر، مدتي را در اروپا گذراند تا اينكه پس از دچار شدن به اختلال حواس، در دهم تيرماه ۱۲۹۷ش برابر با ۲۲ رمضان ۱۳۳۶ق در حدود هفتاد سالگي به كام مرگ افتاد.12168/135
کد خبر 252470

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.