شهر اصفهان در تاریخ معماری اسلامی، جايگاه والايي دارد

خبرگزاري ايمنا: دوره های درخشان تمدن و فرهنگ بشری همواره با اعتلای معماری و شهرسازی آن همراه بوده است. در واقع معماری و شهرسازی نماد و نشانة اعتلای فرهنگی ملت ها به شمار می رود.

معماری و شهرسازی یکی از شاخص ترین هنرهای هویت ساز ایران است که از بسیاری هنرهای دیگر نیز برای تکمیل پیام رسانی و ایجاد پیکره ای بی نقص بهره برده است. بنابراین در واکاوی رموز معماری ایران بخشی از بیان، بوسیله جان مایه معماری و بخش دیگری در قالب نمادها، نقوش و هندسه متجلی شده است. آثار معماری ایران در قالب بیان حکمتی پنهان، همواره به گونه ای نمادین مجسم کنندة اعتقادات، باورها و مفاهیم آیینی و اعتقادی آنان بوده است.
به عقیدة بسیاری از هنرشناسان و متشرقان، آنچه صورت های ویژة معماری ایران را تعمق پذیر ساخته، تجلی مفاهیم آرمانی و باورهای اعتقادی و آیینی ایرانیان در این بناهاست.
معماری و شهرسازی اسلامی جایگاه ویژه در میان هنرهای ایرانی دارد و در هنگام مشاهده این آثار، با وجود قرن ها فاصله تاریخی و گسست اندیشه ها، پیوستگی و حس تعلق عمیقی به آنها در انسان رخ می نماید. 
در این میان مکتب اصفهان، نمونه ای عالی از این معماری به شمار می آید. وجود بيش از شش هزار اثر تاريخي با قدمت صدها و هزاران سال در كنار مناطق بكر طبيعي باعث شده اصفهان از گذشته هاي دور به لقب «نصف جهان» در ايران و جهان شهره شود. هانری کوربن فیلسوف و ایران شناس مشهور فرانسوی عقیده دارد که باید «اصفهان را مدینه تمثیلی در حد عالی قلمداد کرد. به عقیده وی، آمدن به اصفهان یعنی حضور در مکان برخورد میان عالم مثال و عالم محسوس؛ این آمدن در عین حال به معنای رسیدن به محضر فیلسوفان اشراقی است. و سفر به اصفهان را بدل به سفری نمادین به مدینه ای تمثیلی می-سازد».
روح بخشی ای نسیم صبح دم خود مگر می آیی از ملک عجم
مرده صد ساله، یابد از تو جان تو مگر کردی گذر از اصفهان (شیخ بهایی)
جایگاه و منزلت والای شهر اصفهان در تاریخ معماری اسلامی، نمایانگر نقش غیر قابل انکاری است که این شهر در پیشرفت تمدن اسلامی ایفا کرده است. این شهر به دلیل به کارگیری اصول و قواعد مشخص و بنیادین اسلامی در شکل و ساختار خود، اهمیت وافری داشته است، اصول و قواعدی که می توان بازتاب آنها را در شیوه و الگوی توسعه شهر نظاره گر بود، همان گونه که در یک قالی یا کاشی کاری، اصول و قواعد مورد نظر در طرح و الگو تجلی میابد و از جمله مصادیق آن میدان نقش جهان، مسجد شیخ لطف الله، باغ موزه چهل ستون، هشت بهشت و ... است.
اما امروزه بحران هويت و ورود و تقلید از معماري بيگانه در شهرهای ایران و از آن جمله شهر اصفهان، بدون در نظر گرفتن لایه های فلسفی و فکری نامرئی آن، نه تنها موجب بروز چالش هاي جدي در عرصه معماري و هويت شهرهاي كشور در عصر حاضر از یک سو و حتی عدم تطابق با شرایط اقلیمی ایران از سوی دیگر شده است، تزلزل بسترهای کالبدی ارزش هایی نظیر خانواده محوری، توجه به همسایه، عدالت محوری و مخالفت با تفاخر، ارتباط نزدیک با عناصر طبیعت و ... را به دنبال داشته است.
ای دریغ از گنج باد آورد ما ای دریغ آن کو بفهمد درد ما
دردها دارم به دل از روزگار محرمی کو تا کنم درد آشکار
بی شک معماری و شهرسازی هر ملتی را باید بخشی از تاریخ، فرهنگ، هویت و نوع دیدگاه آن ملت به محیط پیرامونش دانست، که نمایانگر باورها و بنیان های فکری آن ملت محسوب می شود.
بر همین اساس حفظ و حراست از داشته های ارزشمند معماری می تواند نمایانگر و معرف حافظه تاریخی هر ملتی باشد که در دوران های مختلف مردم آن سرزمین با آن آثار ارتباط برقرار کرده و بخشی از خاطرات مشترک آن ملت محسوب می گردد. متأسفانه در دوران حاضر به بهانه علاقه و تلاش برای سوق به مدرنیسم آن هم به صورت ابزاری، ما شاهد از بین رفتن ارزش های والای معماری و شهرسازی شهر اصفهان هستیم.
کالبد شهر ظرف و شهروند مظروف است و این دو عنصر اساسی در شکل گیری یک تمدن با هم در ارتباط و اثرگذاری متقابلند، لذا حفظ ارزش های گذشته و ترجمان آن متناسب با شرایط امروزی با توجه به تغییرات بنیادی مصالح و تکنولوژی های ساخت، رسیدن به شاخصه های معماری و شهرسازی، بخصوص برای شهر اصفهان که دارای مکتب والایی به نام مکتب اصفهان در فلسفه، معماری و شهرسازی می باشد، کار چندان آسانی نیست و نیاز به اراده جدی و راسخ مانند عزم و ایمان والای گذشتگان دارد، تا بلکه بتوان رویکرد نوینی از این مکتب را بنیاد نهاد، بنحوی که بازآفرینندة ارزش ها، باورها و اعتقادات، فرهنگ و تمدن ایرانی -اسلامی ما در این روزگار باشد، که این ممکن نیست مگر با همراهی و همیاری و احساس مسئولیت همة اقشار، اعم از مهندسان، اندیشمندان، هنرمندان، سازندگان و شهروندان که گام در این راه محکم کنند تا اصفهان همچنان نصف جهان و یا به تعبیری همه جهان باشد و به قول حکیم و معمار بنام ایران زمین علامه شیخ بهایی:
خانه دل ما را از کرم عمارت کن
پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی 
مقاله از جمشيد نورصالحی

کد خبر 188908

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.