به گزارش ايمنا، شيخ حسنعلي اصفهاني (ره) فرزند علياکبر فرزند رجبعلي مقدادي اصفهاني (ره)، در خانوادهي زهد و تقوي و پارسائي چشم به جهان گشود.
پدر وي مرحوم ملا علياکبر، مردي زاهد و پرهيزگار و معاشر اهل علم و تقوي و ملازم مردان حق و حقيقت بود و در عين حال از راه کسب، روزي خود و خانواده را تحصيل ميکرد و آنچه عايد او ميشد، نيمي را صرف خويش و خانواده ميکرد و نيم ديگر را به سادات و ذراري حضرت زهرا (ع) اختصاص ميداد.
در سال 1269 هجري قمري، دختري به وي عنايت شد که مادرش تا چهار ماه پس از وضع حمل حتي قطرهاي شير در سينه نداشت و آنچه دوا و دعا کردند، مؤثر نيفتاد. تا يکي از دوستان، او را به سوي مردي صاحب نفس به نام حاج محمدصادق تخته پولادي هدايت کرد.
ملا علياکبر به دلالت دوست خود، به حضور حاجي رسيد و عرض حاجت نمود. حاجي به وي دستور داد تا هر چه دعا و دوا براي زوجهاش گرفته است، از وي دور سازد و خود، در حبه نباتي بدميد و فرمود تا آن را به زوجهي خود بخوراند.
با انجام دستور حاجي، پس از ساعتي شير از سينهي زن جريان يافت و به خارج راه گشود و همين امر سبب ارادت فراوان ملا علياکبر به مرحوم حاج محمدصادق (ره) گرديد و مدت بيست و دو سال خدمت ايشان را به عهده گرفت و در اين مدت، تحت تربيت و ارشاد وي به مقاماتي معنوي نائل آمد.
ملا علياکبر در شهر، به کسب خود اشتغال ميورزيد و در عين حال حوايج آن مرد بزرگ را نيز فراهم ميساخت و شبهاي دوشنبه و جمعه به خدمت او ميرفت و در تخت پولاد بيتوته ميکرد.
از طرف ديگر مرحوم ملا علياکبر که فرزند ذکوري نداشت، عهد کرده بود که به اعتاب مقدسه مشرف و متوسل شود تا خداوند پسري به او کرامت فرمايد، اين سفر که در سال يازدهم از خدمت او به مرحوم حاجي محمدصادق اتفاق افتاد با حامله شدن عيالش پايان پذيرفت و حاجي قبل از تولد فرزند به او بشارت پسري داده و سفارش کرده بود که آن پسر را «حسنعلي» نام گذارد.
در سحرگاه يک شب که ملا علياکبر در تخت پولاد، به خدمت استاد خود سرگرم بود، خبر شاديبخش تولد نوزاد را از استاد خود ميشنود و مجدداً در مورد نامگذاري کودک به «حسنعلي» توصيه ميگردد.
مرحوم حاج شيخ حسنعلي اصفهاني شب دوشنبه و يا جمعهي نيمهي ماه ذيالقعدةالحرام سال 1279 هجري قمري با بشارت قبلي مرحوم حاجي محمدصادق در اصفهان در محلهي معروف به جهانباره که گويند ميهمانسراي سلطان سنجر بوده است، ديده به جهان ميگشايد.
مرحوم ملا علياکبر فرزند دلبند خود را از همان کودکي در هر سحرگاه که خود به تهجد و عبادت ميپرداخته، بيدار و او را با نماز و دعا و راز و نياز و ذکر خداوند آشنا ميساخته است و از هفت سالگي او را تحت تربيت و مراقبت مرحوم حاج محمدصادق قرار ميداده است.
مرحوم حاج شيخ حسنعلي از دوازده تا پانزده سالگي، تمام سال، شبها را تا صبح بيدار ميماندند و روزها همه روز، بهجز ايام محرمه، با ترک حيواني روزه ميگرفتند و از پانزده سالگي تا پايان عمر پربرکتش، هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان و ايامالبيض هر ماه را صائم و روزهدار بودند و شبها تا به صبح نميآرميدند.
حاج شيخ حسنعلي اصفهاني از آغاز نوجواني خود، به کسب دانش و تحصيل علوم مختلف مشغول شدند، خواندن و نوشتن و همچنين زبان و ادبيات عرب را در اصفهان فرا گرفتند و در همين شهر، نزد استادان بزرگ زمان، به اکتساب فقه و اصول و منطق و فلسفه و حکم پرداختند.
از درس فقه و فلسفه عالم عامل مرحوم آخوند ملامحمد کاشي فايدهها بردند و فلسفه و حکمت را از افاضات ذيقيمت مرحوم جهانگيرخان و تفسير قرآن مجيد را از محضر درس مرحوم حاجي سيدسينا پسر مرحوم سيدجعفر کشفي و چند تن ديگر از علماء عصر آموختند.
سپس براي تکميل معارف به نجف اشرف و به کنار مرقد مطهر حضرت اميرالمؤنين (ع) مشرف شدند. در اين شهر، از جلسات درس مرحوم حاجي سيدمحمد فشارکي و مرحوم حاجي سيدمرتضي کشميري و ملااسماعيل قرهباغي استفاده ميکردند.
مرحوم حاج شيخ حسنعلي (نخودکي)، پس از مراجعت از نجف اشرف، در مشهد مقدس رضوي سکونت اختيار کردند و در اين دوره از زمان، از محاضر درس و تعاليم استاداني چون مرحوم حاجي محمدعلي فاضل و مرحوم آقا ميرسيدعلي حائري يزدي و مرحوم حاجيآقا حسين قمي و مرحوم آقا سيدعبدالرحمن مدرس بهرهمند ميگرديدند و در عين اين احوال و در ضمن تحصيل و تدريس، به تزکيهي نفس و رياضات شاقه موفق و مشغول بودند.
در علوم باطني، نخستين استاد ايشان، مرحوم حاجي محمدصادق تخت پولادي بود که از هفت سالگي در تحت مراقبت و مرحمت مخصوص آن مرد بزرگ قرار گرفته؛ ليکن بعد از وفات او، به خدمت سيد بزرگوار مرحوم آقا سيدجعفر حسيني قزويني که در شاهرضاي اصفهان متوطن بود، راه يافت.
ايشان از جميع علوم ظاهري و باطني بهرهي فراوان داشتند و معتقد بودند که بعد از علم توحيد و ولايت و احکام شريعت (فقه) که تعلم آن واجب است، تحصيل ساير علوم نيز لازم و ممدوح و جهل به آنها مذموم و ناپسند است و مراد از حرمت برخي از علوم و فنون، استعمال آنهاست، نه تحصيل و تعلم آنها.
ميگويند زماني که در مشهد، خبر رحلت آن عارف بزرگ و آن عالم رباني به سراسر شهر رسيد؛ انبوه جمعيت براي اداي احترام و توديع او و انجام مراسم مذهبي گرد جنازهاش حاضر شدند.
جنازهي آن فقيد علم و معرفت بر روي هزاران دست از ارادتمندان اندوهگين و سوگوارش، از محلهي سعدآباد مشهد در خيابانهاي شهر که عموماً به حال تعطيل درآمده بود، عبور ميکرد تا به ده «سمرقند» به محل سکونتشان رسيد و در آنجا بر حسب وصيتشان در آب روان غسل داده شد.
در اين هنگام دستههاي بزرگ سينهزنان که سالها از حرکت ايشان ممانعت ميشد، در سوگ آن مرد جليل، راه افتاد و جنازه در ميان غمي جانکاه، پس از تغسيل و تکفين به شهر حمل گرديد و پس از طواف به دور مرقد منور حضرت ثامن الحجج عليهم افضل الصلوات، در همان نقطه از صحن عتيق که خود پيشبيني و سفارش فرموده بودند، در خاک آرميد.
خبرگزاري ايمنا: حاج شيخ حسنعلي اصفهاني از آغاز نوجواني خود، به کسب دانش و تحصيل علوم مختلف مشغول شدند، خواندن و نوشتن و همچنين زبان و ادبيات عرب را در اصفهان فرا گرفتند و در همين شهر، نزد استادان بزرگ زمان، به اکتساب فقه و اصول و منطق و فلسفه و حکم پرداختند.
کد خبر 14060
نظر شما