به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانهها بهعنوان ابزارهای کلیدی در شکلدهی به افکار عمومی و اطلاعرسانی در تحولات اخیر منطقه، نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند؛ در شرایطی که بحرانها و در منطقه بهشدت افزایش یافتهاند، رسانهها توانستهاند با پوشش دقیق و بهموقع، اطلاعات لازم را به مردم و تصمیمگیرندگان منتقل کنند؛ این امر بهویژه در مواقعی که اخبار به سرعت در حال تغییر است، اهمیت بیشتری پیدا میکند و میتواند بر تصمیمات سیاسی و نظامی تأثیر بگذارد.
یکی از جنبههای مهم نقش رسانه در تحولات منطقه، توانایی آنها در ایجاد آگاهی عمومی است؛ رسانهها با ارائه تحلیلها و گزارشهای مستند، میتوانند به مردم کمک کنند تا درک بهتری از پیچیدگیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشند و این آگاهی عمومی میتواند منجر به افزایش مشارکت اجتماعی و سیاسی شود و مردم را ترغیب کند تا در فرایندهای دموکراتیک و تصمیمگیریهای ملی فعالانهتر شرکت کنند.
علاوه بر این، رسانهها میتوانند بهعنوان پل ارتباطی بین دولتها و مردم عمل و در زمان بحران میتوانند اطلاعات حیاتی را بهسرعت منتشر کنند. این ارتباط دوطرفه میتواند به تقویت اعتماد عمومی به دولتها کمک کند و از تنشها و سوءتفاهمها بکاهد؛ بر این اساس باید گفت که نقش رسانهها در ایجاد فضای گفتوگو و تبادل نظر نیز حائز اهمیت است.
در این مسیر از مهمترین وظایف رسانهها این است که با مسئولیتپذیری بیشتری به پوشش اخبار بپردازند و در این مسیر توجه داشته باشند که انتشار اخبار جعلی و نادرست میتواند به تشدید تنشها و بحرانها منجر شود، بنابراین رسانهها باید تلاش کنند تا با ارائه اطلاعات دقیق و معتبر، نقش مثبتی در تحولات منطقه ایفا کنند و از تبدیل شدن به ابزاری برای گسترش اخبار دروغ (فیکنیوزها) جلوگیری کنند؛ این مسئولیت نهتنها برعهده رسانههای محلی، بلکه برعهده رسانههای بینالمللی است تا حقیقت را بهدرستی منتقل کنند.
پاره حقیقتگویی، آفت کار رسانهها در انعکاس میدان نبرد
بر این اساس عباسعلی رهبر، استاد علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه در دنیای امروز، نقش اطلاعات و دادهها بهویژه اخبار، بسیار حائز اهمیت است، به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: بر این اساس، فضایی ایجاد شده است که هر شخص میتواند بهطور برخط تمام اطلاعات و اخبار را دریافت کند؛ بحث رسانه نیز از موضوعات بسیار مهمی است که در کنار کنشگران سیاسی و ساختارهای ملی و منطقهای نقش مؤثری در تبیین و حتی پیشبینی تحولات دارد.
وی با تاکید بر نقش اخلاق حرفهای رسانههای آزاد و مردممحور میافزاید: در تحولات اخیر منطقه دقت و صحت اخبار دارای اهمیت است و در این مسیر رسانهها باید به واسطه اخلاق حرفهای نسبت به اطلاعاتی که قصد پخش آن را دارند، توجه داشته باشند، چرا که بسیاری از اخبار بهواسطه واسطهگران رسانهای منتقل میشود و دقت آنها باید مدنظر قرار گیرد.
رسانهها باید نسبت به مغالطه در پوشش اخبار بحران توجه داشته باشند؛ در این راستا نیابد بهواسطه چند جز اشتراک، کشورها را با یکدیگر مقایسه کرد
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، پرهیز از خطاهای شناختی رسانهای است، عنوان میکند: رسانهها باید نسبت به این خطاها حساس باشند و از پاره حقیقتگویی پرهیز کنند؛ گاهی خبری گفته میشود که بخشی از واقعیت را منعکس میکند و برخی موضوعات نادیده گرفته میشود، همچنین مغالطه مقایسه نادرست نیز نکتهای است که باید مراقب آن بود و بر این اساساً رسانهها نباید به واسطه چند جز اشتراک در یک کشور یا فضای منطقهای، آن را با کشور دیگر مقایسه کرد؛ زیرا ممکن است اشتراکات صوری وجود داشته باشد، اما واقعیتهای بنیادین متفاوت است.
رهبر ادامه میدهد: استفاده رسانهها از عبرتهایی که از تحولات تاریخی و شدید، همچون تحولات سوریه، به دست میآید نیز اهمیت دارد و در این راستا باید به عقلانیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مدیریت تحولات سوریه و توجه به منافع ملی و تمامیت ارضی توجه داشت که این عبرتها میتواند برای جامعه ما نیز مفید باشد.
وی تاکید میکند: بحث بعدی نیز امیدواری مردم و ایجاد نشاط اجتماعی برای ساختن ایران است، در این راستا رسانهها باید دقت کنند که غیر از مردم ایران، هیچکس قادر نیست این کشور را بسازد و از تهدیدات بیرونی و برخی مشکلات داخلی نجات دهد.
۱۸۰ خطای شناختی که در کمین انسانها قرار گرفته است
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره پیامدهای انتشار اخبار نادرست در فضای مجازی تصریح میکند: در کنار جنگهای دریایی، زمینی، سایبری، اطلاعاتی و هوایی، یک جنگ به نام جنگ شناختی وجود دارد که این جنگ بر عقاید و باورهای مردم تأثیر میگذارد و این موضوع بر اساس واقعیات امروز قابل مشاهده است؛ در تحولات سوریه، مهمتر از تصرف سرزمینی، ایجاد باورها و تحولات شناختی در جامعه سوریه است.
رهبر با بیان اینکه در این مسیر وظیفه رسانهها این است که با افزایش اخلاق حرفهای رسانهای، بتوانند این موضوع را برای مردم روشن کنند، چراکه اکنون فضای اطلاعات و دادهها تنها توسط رسانههای رسمی منتقل نمیشود؛ بلکه هر فردی میتواند برای خود یک رسانه باشد و بر این اساس هر انسان اکنون یک رسانه است و میتواند اتفاقات مهمی را رقم بزند، توضیح میدهد: مسئولیتپذیری و اخلاق حرفهای رسانههای رسمی باید مدنظر قرار گیرد، چراکه این رسانهها نیز در فضای قدرت، ثروت و شهرت قرار دارند. نکتهای که باید یادآور شوم این است که ما با ۱۸۰ خطای شناختی روبهرو هستیم، یعنی هر فردی که شروع به زندگی میکند، با ۱۸۰ خطای شناختی و تحریف روبهروست و کافی است یکی از این خطاها به هدف بخورد تا جریان انتقال پیام از طریق رسانه دچار مشکل شود.
وی با اشاره به رسانهها در ایجاد انس اجتماعی و وفاق ملی حول محور قانون اساسی و نگاه رهبری بر اساس مصلحت مردم و منافع ملی، میگوید: رسانههای ما قابلیت و توانایی این را دارند که بین مسائل فرعی و موضوعات اصلی فاصله ایجاد کرده و دولتمردان را متوجه مسائل اصلی و مشکلات جدی کشور کنند؛ مسائل اقتصادی یکی از زمینههای بسیار مهمی است که میتواند انسجام اجتماعی را مورد تردید قرار دهد، از این جهت، بحث انسجام اجتماعی و نسبت آن با مشکلات اقتصادی به نظر میرسد اولویت اصلی و مهمی باشد که رسانهها باید به آن توجه کنند و از مسائل حاشیهای که جزو اولویتهای مردم نیستند، دوری کنند.
خبرنگاری بحران یک تفکر و باور است
محمد لسانی، کارشناس حوزه رسانه نیز با تاکید بر اینکه خبرنگاری بحران و خبرنگاری جنگ از ژانرهای سخت، پرخطر و از حوزههای مهم اطلاعرسانی بهشمار میآید، به خبرنگار ایمنا میگوید: در این زمینه، ما شاهد بودهایم که کسانی که در خبرنگاری جنگ، بهطور در غزه فعال بودند، شمار شهدایشان بسیار بالا رفت و حتی بیش از کشتههای خبرنگاری جنگ جهانی اول و دوم شد؛ این مسئله نشان میدهد که اهمیت اطلاعرسانی چه مقدار است، بهویژه زمانی که این ذهنیت وجود دارد که طرف مقابل به فکر خاموش کردن و خفه کردن صدای مظلوم باشد. برای همین، در مقابل این مسئله باید ایستاد و کسانی که عملاً جانفدا هستند، باید کار خود را با اعتقاد انجام دهند.
وی ادامه میدهد: ما بهطور مکرر شاهد هستیم که خبرنگاران حرفهای یا خبرنگاران متخصص، کارشان صرفاً بر اساس یک شغل و درآمد نیست، بلکه یک تفکر و باور است.
کارشناس رسانه با بیان اینکه ساخت یک تصویر جامع و شفاف از تحولات، وظیفه رسانه است، عنوان میکند: هرچه این خبررسانی و اطلاعرسانی دارای نقصان و نقص باشد، این تصویر مخدوش میشود و تصویر مبهم و نادرستی از اتفاقات رقم میخورد؛ این کاری که در حوزه خبری، بهخصوص خبرنگاری جنگ و بحران صورت میگیرد، موجب میشود افراد نسبت به تحولات پیرامونی به درک درستی برسند و بر پایه آن درک درست، تصمیمات مناسبی بگیرند.
بسیاری از رسانههای بینالمللی در حال کمرنگ کردن یک صدا و پررنگ کردن صداهای مربوط به بلوک خود هستند
لسانی یادآور میشود: بسیاری از اوقات، از صحبتهایی که میشود و تصویری که ارائه میشود، افکار عمومی به این نتیجه میرسد که آیا نسبت به یک جریان باید همگرا باشد یا واگرا، یا نسبت به یک جریان باید همدل باشد یا منتقد، بنابراین اتفاقی که میافتد، در عمل نتیجه زحمات رسانهها را در بلوکبندی اجتماعی و مهندسی اجتماعی نشان میدهد؛ حال اگر رسانه بخواهد در مهندسی اجتماعی مداخله کند و با اخبار مخدوش و نادرست افراد را از حقیقت دور نگه دارد، این اتفاق به عنوان دستکاری در رسانهها شناخته میشود و بر این اساس در الگوی رسانههای بینالمللی، بسیاری از آنها مشغول حذف صداها، کمرنگ کردن یک صدا و از طرف دیگر پررنگ کردن صداهای مربوط به بلوک خود هستند.
وی با اشاره به تأثیر رسانههای اجتماعی بر شکلگیری افکار عمومی و واکنشهای اجتماعی در منطقه و سطح بینالملل توضیح میدهد: رسانهها بلوکساز و شبکهساز هستند، برای همین در عمل بلوکهای قدرت را شکل میدهند و بر این اساس شاهدیم که حول الجزیره بلوکهای گفتمانی و ملی شکل و منتقدان نهادها و تشکلها حول یک رسانه شکل میگیرند؛ الجزیره اکنون نقش هدایت فکری را ایفا میکند، همانطور که فاکسنیوز در آمریکا برای جمهوریخواهان و سیانان برای دموکراتها این وظیفه را انجام میدهد، بنابراین رسانه شبکهساز و گفتمانساز است و دور خود یک جامعه عقیدتی و گفتمانی را شکل میدهد، برای همین مهم است که ما از طریق رسانه به شبکهسازی برسیم و از طریق رسانه یارگیری و هویت و موضع خود را اعلام کنیم.
کارشناس حوزه رسانه با تاکید بر اینکه جریان فیکنیوز و اخبار جعلی که از سال ۲۰۱۶ بهعنوان واژه سال در دیکشنریهای مختلف انتخاب شد، جریانی بسیار گسترده و عجیب است، تصریح میکند: شاهدیم که رئیسجمهور آمریکا درباره سر بریدن نوزادان اسرائیلی به دست مجاهدان فلسطینی صحبت میکند و بعد مشخص میشود که این قضیه از اساس دروغ است، همچنین جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، در اتفاقات ۱۴۰۱ ایران توییتی منتشر میکند و از ۱۵ هزار اعدام در یک روز در ایران گلایه میکند، اما بعد مشخص میشود که اطلاعات او جعلی و نادرست بوده و بر این اساس موضعگیری کرده و توییت زده است.
لسانی ادامه میدهد: کار این جریان توهمزایی است؛ یعنی شکلگیری ادراک نادرست، تولید احساسات منفی و تولید تنفر اجتماعی و بینالمللی است، بنابراین اتفاقی که میافتد، این است که این جریان یک موج همهگیر و بنیانافکن رسانهای ایجاد کرده است که در چند سال اخیر حتی در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا یقه خود آمریکاییها را گرفت، بهعبارتی آتشی بود که به دامن خود آمریکاییها افتاد و پس از آن، در اتفاقات ۱۴۰۱ ایران نیز ۳۸ هزار دروغ در ۴۶ روز گفته شد.
راهبرد، اصلی که از حضور در میدان هم مهمتر است
وی در توضیح موانع پوشش صحیح و جامع تحولات منطقهای میگوید: موضوع اول اعزام خبرنگار مقیم، خبرنگار ساکن یا خبرنگار بحران است که این موضوع خود قوت رسانه است و باید این قدرت و توانایی را داشته باشد، نکته دوم داشتن راهبرد مشخص است، حتی اگر امکانات مالی داشته باشد، باید راهبرد مشخصی نیز وجود داشته باشد، بر این اساس بسیاری اوقات خبرنگاران و افراد بهدرستی بهکار گرفته نمیشوند؛ یعنی فرد هست، اما راهبرد ندارد. برای همین، همراه با بیفکری و بیمنطقی، موجب ظرفیتسوزی میشود، بنابراین باید به داشتن راهبرد توجه کرد. موانع میتواند موجب مشکلات شود.
کارشناس حوزه رسانه یادآور میشود: نکته سوم اعتبار حقوقی و فنی است که در دوره جدید توسط جریان سلطه به چالش کشیده شده است. شما میبینید که العالم و پرس تیوی را از ماهوارهها حذف میکنند که این خود مانعی برای اطلاعرسانی میشود و در مخاطبیابی و ارتباط برقرار کردن مشکل ایجاد میکند.
لسانی ادامه میدهد: با توجه به جریانی که در سوریه بود و فضایی که رصد شد، به نظر میرسد دو جریان برای به چالش کشیدن هژمونی جمهوری اسلامی فعال بودند؛ جریان اول، جریان مقصرنما بود که تأکیدش بر این بود که نیروهای نظامی و دولت جمهوری اسلامی را مقصر قلمداد کند، در حالی که با گذشت زمان مشخص شد که تصمیم حاکمان سوریه و تعامل نداشتن آنها نکته اصلی بوده و ارتباطی با این جریان مقصرنما نداشت، خاطرنشان میکند: جریان دومی که در رسانه فعال بوده، برای چالش کشیدن قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی، جریان همانندسازی است که سعی دارد جمهوری اسلامی را در حوزههای مختلف به نظام سوریه تشبیه کند و عاقبت نظام سوریه را برای جمهوری اسلامی پیشبینی کند. جریان همانندساز بر پایه توهم و تشبیه غلط است و هدف آن از بین بردن اقتدار و اعتبار بینالمللی جمهوری اسلامی است، بنابراین نسبت به هر دو جریان باید آگاه بود و فاصله خود را با این جریانها مشخص کنیم.
به گزارش ایمنا، رسانهها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال اطلاعات و شکلدهی به افکار عمومی، در تحولات اخیر منطقه نقش بینظیری ایفا کردهاند؛ با گسترش فناوریهای دیجیتال و افزایش دسترسی به اینترنت، رسانههای اجتماعی به ویژه در این تحولات، به منصه ظهور رسیدهاند و توانستهاند صدای مردم را به گوش جهانیان برسانند. این رسانهها نه تنها اخبار را سریعتر از همیشه منتشر میکنند، بلکه به عنوان پلتفرمهایی برای سازماندهی تجمعات نیز عمل کردهاند. به این ترتیب، رسانهها به ابزاری برای تقویت جنبشهای اجتماعی تبدیل شدهاند.
از سوی دیگر، رسانهها میتوانند به عنوان عامل تفرقه و انتشار اطلاعات نادرست عمل کنند؛ در شرایط بحرانی، برخی از رسانهها ممکن است به جای ارائه تحلیلهای دقیق و بیطرفانه، به تبلیغ روایتهای خاص بپردازند که میتواند منجر به تشدید تنشها و بحرانها شود؛ این مسئله نشاندهنده اهمیت دقت و مسئولیتپذیری در گزارشدهی است، زیرا اطلاعات نادرست میتواند عواقب جدی بر تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد.
بر این اساس باید گفت که نقش رسانهها در تحولات اخیر منطقه نه تنها به انتقال اطلاعات محدود نمیشود، بلکه شامل تأثیرگذاری بر نگرشها و رفتارهای اجتماعی نیز است؛ با توجه به قدرت رسانهها در شکلدهی به روایتها و ایجاد فضایی برای گفتوگو، آنها میتوانند تغییرات مثبت یا منفی عمل کنند،. بنابراین، بررسی دقیق و جامع نقش رسانهها در این تحولات ضروری است تا بتوانیم از تجربیات گذشته بهرهبرداری و راهحلهای مناسبی برای چالشهای آینده پیدا کنیم.
نظر شما