مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «زبان الکن دولت در برابر تخریبکنندگان» به بررسی تخریبها علیه دولت پرداخت و نوشت: دولت ضعفها و مشکلات متعددی در عملکرد خود دارد با وجود این، چرا هجمهها در دوره دوم فعالیت دولت و آن هم در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شدت گرفت؟ بهنظر میرسد پروژه تخریب دولت تنها برای کاهش قدرت جناح رقیب در خرداد ۱۴۰۰ بوده و اصولگرایان بدون توجه به مصلحت کشور تصمیم دارند موانع خود برای کسب صندلی پاستور را از سر راه بردارند.
شاید این جمله مشهور را شنیده باشید که دولتها در دوره اول خود بهخوبی عمل میکنند اما در دوره دوم ضعیف هستند بر مبنای این دیدگاه، دولتها به این دلیل که طبق قانون، شخص نمیتواند برای سومین دوره پیاپی رئیسجمهوری کشور باشد تلاش چندانی برای ساماندهی اوضاع کشور نمیکنند. با وجود این رؤسای جمهور به دلیل ادامه حیات سیاسی، بازگشت به جایگاه ریاستجمهوری در دورههای آتی، حفظ مقبولیت نزد بدنه اجتماعی و بسیاری علل دیگر، انگیزه لازم برای ارائه بهترین خدمات به مردم در دوره دوم را نیز دارند. باید به کلیشهای که در ابتدای بحث مطرح شد، از زاویه دیگری نگاه کرد. در ۴۰ سال گذشته، رؤسای جمهور همیشه برای دومین دوره نامزدی خود در انتخابات رأی کافی را به دست آوردهاند و این سمت تا کنون بهعنوان دورهای ۸ ساله به افراد تعلق گرفته است.
همین امر سبب میشود جریانات مختلف سیاسی امید بیشتری برای کسب رأی نامزدهای موردنظر خود در پایان دو دوره پیدرپی یک رئیسجمهوری داشته باشند. اینکه عمل دولتها در دومین دوره زمامداری به چشم مردم ناکارآمد یا ضعیف میآید، میتواند به علت گسترش تبلیغات انتخاباتی و پروپاگاندای رسانهای برخی جریانها با اهداف سیاسی باشد. اکنون و در زمان کمتر از ۶ ماه تا برگزاری انتخابات، هجمههای علیه دولت تدبیر و امید شدت گرفته است.
طرح شکایت از وزیر ارتباطات، توهین به رئیسجمهوری در صداوسیما، چالشهای مکرر برخی نمایندگان با اعضای دولت، توهین و هتک حرمت دولت از سوی چهرههای سیاسی عمدتاً اصولگرا و بسیاری دیگر از مسائل طرح شده در رسانهها، بخشی از فشارها بر دولت تدبیر و امید بوده است. این موضوع تا جایی پیش رفت که مقام معظم رهبری بارها این موضوع را تذکر دادند، رئیسجمهور در سخنرانیهای خود به آن اعتراض کرده و چهرههای سیاسیای که انتقاداتی به دولت دارند نیز از آن گلایه کردند.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «آژیر، جنگنده و بازار داغ شایعات» به بررسی اطلاعرسانی دیرهنگام و غیرشفاف درباره اتفاقات دو شب گذشته پایتخت پرداخت و نوشت: باز هم شبانه، شوکی تازه بر ساکنان پایتخت وارد شد. این بار نور شدید و انفجار نبود که خبرساز شد، بلکه صدای آژیر خطری بود که ساکنان غرب تهران را نگران کرد. با وجود گذشت ساعتها از حادثه هنوز دقیقاً معلوم نیست چرا آژیر خطر تهران به صدا در آمد.
شامگاه جمعه دهم بهمن ماه ابتدا برخی کاربران در رسانههای اجتماعی از شنیده شدن صدای آژیر برای دقایقی در غرب تهران خبر دادند. بنا بر گزارشها، صدای آژیر در مناطق شهرآرا، ستارخان و مرزداران در غرب تهران برای دقایقی شنیده شد و بسیاری از ساکنان این مناطق ویدیوهایی از شنیده شدن صدای آژیر را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.
فرضیهها و شایعات زیادی دراینباره مطرح شد. تا مدتی هیچ نهادی دراینباره توضیحی نداد تا اینکه حمید رضا گودرزی، معاون امنیتی استانداری تهران گفت که «سیستم صوتی یکی از سازمانها در شهرک آزمایش دچار اختلال شده که همین موضوع موجب شنیده شدن صدای آژیر در غرب تهران شده است.» اما درجاتی، مدیرکل مدیریت بحران استان تهران هم در تماس با شبکه خبر گفت: "نفوذ آب پس از بارش شدید باران به یک مجموعه، باعث فعال شدن صدای آژیر آنجا شده بود. چیز خاصی نیست و مردم خیالشان راحت باشد."
شهرام آدمنژاد، جانشین وزیر راه در ستاد مدیریت بحران این وزارتخانه نیز گفت: «نمیداند آژیر مربوط به کدام مجموعه» بوده، ولی مربوط به وزارت راه نبوده است.»
در همین حال اتفاقات دیگری بر نگرانیها دراینباره افزود. هواپیمای ترکیشایرلاین که از استانبول به مقصد تهران در حرکت بود با رسیدن به حریم هوایی فرودگاه امام، مسیر خود را تغییر داد و با خروج از آسمان ایران به سمت باکو رفت. شایعات اولیه حاکی بود که مشکل فنی هواپیمای A321-271NX ایرلاین ترکیشایر بر فراز مناطق غربی تهران و احتمال سقوط علت فعال شدن آژیر هشدار بوده است.
با این حال مدیر روابط عمومی فرودگاه امام خمینی (ره) دراینباره توضیح داد که احتمال سقوط پرواز ترکیشایر به هیچ وجه صحت ندارد و خلبان این شرکت هواپیمایی تصمیم به فرود نیامدن در این شرایط جوی نامساعد گرفته است.
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «ائتلاف سیاسی یا وزنکشی انتخاباتی؟» به بررسی پیامدهای موضعگیری اخیر رئیس دفتر روحانی علیه اصلاحطلبان پرداخت و نوشت: تاکتیک ائتلاف برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هنوز برای اصلاحطلبان محل پرسش و اما و اگر است. برخی در این جریان تاکید دارند که شرایط به گونهای است که این جریان سیاسی بدون ائتلاف نمیتواند در میدان رقابت با رقبای اصولگرا پیروز شود؛ چرا که وضع و حال پایگاه رایشان چندان مساعد نبوده و این جریان سیاسی حالا دیگر از ضریب نفوذ گذشته نزد حامیانشان برخوردار نیست و هم اینکه ممکن است کاندیدای آنان نتواند از سد شورای نگهبان عبور کند.
در مقابل برخی دیگر استدلال میکنند که کاندیدای غیر اصلاحطلب در صورت پیروزی پاسخگوی مطالبات و اهداف اصلاحطلبان نیست و مسیر و اهداف خود را دنبال میکند. این استدلالها طی روزهای اخیر کمی از موضعگیری انتخاباتی فراتر رفته و به سخنانی تند بین اعضای دولت روحانی و برخی اصلاحطلبان تبدیل شده است. پیش از این وقتی اصلاحطلبان اعلام میکردند که دیگر قصد ندارند تجربه ائتلاف را در انتخابات ریاستجمهوری تکرار کنند، بهطور روشن منظورشان دولت حسن روحانی بود، اما این موضع را با ادبیاتی تند و تیز بیان نمیکردند. تا اینکه با نزدیک شدن به انتخابات سرنوشتساز ۱۴۰۰ مواضع اصلاحطلبان نیز صریحتر شد و از جمله این اواخر صادق خرازی رسماً حسن روحانی و همراهانش را خطاب قرار داد.
خطابی البته توأم با عتاب که باعث شد محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهوری و البته از چهرههای اصلی حزب اعتدال و توسعه نسبت به انتقاد دبیرکل حزب ندای ایرانیان واکنش نشان دهد. اینطور بود که مخالفان تکرار تجربه نه چندان کامروای ائتلاف و موافقان این تجربه سیاسی در جریان اصلاحات، عملاً و علناً وارد موضعگیری جدی و جنجالی شدند. رویدادی که به نظر میرسد بر تاکتیک و تصمیم انتخاباتی جریان اصلاحات در ماههای آینده تأثیری بسیار داشته باشد.
جلال جلالیزاده، کنشگر سیاسی اصلاحطلب همین دیروز دراینباره اظهارنظر کرده و گفته است: «به نظر من اصلاحطلبان چه موفق شوند که رأی بیاورند و چه موفق نشوند باید مستقل عمل کنند.»
این عضو ارشد حزب اتحاد ملت به پایگاه خبری_تحلیلی نامهنیوز گفته است: «نباید اینطور باشد که مثل دو دوره گذشته دولتی روی کار بیاید و افرادی مثل واعظی سمت بگیرند که نهایتاً به همه حمایتها لگد بزند و بگوید که اصلاحطلبان هیچ نقشی نداشتهاند!»
اشاره جلالیزاده از قضا به همان جدال لفظی مربوط است که اخیراً میان دبیرکل حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان و عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه در گرفته است.
چنانکه به تازگی محمود واعظی در قامت رئیس دفتر رئیسجمهوری در واکنش به اظهارات صادق خرازی گفته بود: «آن زمان (در آستانه انتخابات ۹۲) نظرسنجیها فاصله معناداری میان رأی روحانی و عارف را نشان میداد؛ بهطوری که روحانی جزء نفرات اول و دوم بود. بر همین اساس خودشان و بیشتر از همه سیدمحمد خاتمی و دوستان آنها تصمیم گرفتند عارف که دیگر شانسی برای رقابت نداشت، کنار برود. آنها آزاد بودند به قالیباف یا کسی دیگر رأی بدهند اما مردم تصمیم گرفتند به دکتر روحانی رأی بدهند؛ بنابراین حرفی که او (صادق خرازی) میزند، نادرست است… این دولت همفکران آنها را در استانداریها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدند و حرفهای بیربط میزنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یکسری حرفهای بیپایه و اساس هستند.»
با این حال برخی معتقدند که این سخنان میتواند بداخلاقی سیاسی را در آستانه انتخابات رواج داده و به شکاف میان نیروهای اصلاحطلب بینجامد. محمد هاشمیرفسنجانی، از اعضای مؤثر حزب کارگزاران سازندگی که در این غائله سعی کرده میانداری کند، میگوید: «این سخنان آقای واعظی در واقع واکنشی است. نه آن حرف قبلی درست بوده و نه حرف آقای واعظی.»
وی به «اعتماد» گفته است: «مثل معروفی است که میگوید در دعوا حلوا خیرات نمیکنند. وقتی بداخلاقی شروع میشود، ممکن است با همان روال ادامه پیدا کند و این درست نیست. من این نوع ادبیات را قبول ندارم. اینها زیبنده مسؤولان جمهوری اسلامی و نظام اسلامی نیست. معتقدم فرد مسلمان نباید چنین رفتاری داشته باشد.»
حزب کارگزاران سازندگی، شاید مهمترین تشکیلات در جریان اصلاحات باشد که حتی تا همین چندی قبل هم در لفافه از ایده کاندیدای ائتلافی حمایت میکرد و حالا اگرچه صراحتاً این احتمال را رد میکند، اما در سالهای فعالیت مجلس دهم و در جریان رقابتهای درون پارلمانی میان عارفِ اصلاحطلب و لاریجانیِ اصولگرا نیز همواره طرف دومی را میگرفت.
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «اخراج از سیاست یا حذف رقبای انتخاباتی» به بررسی تلاش مجدد نمایندگان مجلس برای نوشتن طرحهای سیاسی و حزبی پرداخت و نوشت: بهارستاننشینان میخواهند بعد از هر کارت زرد و قرمزی که به وزرا میدهند، آنها را برای همیشه از تصدی مشاغل و مناصب سیاسی (شما بخوانید حذف رقبای انتخابات ریاستجمهوری) منع کنند. طنز تلخی که واقعیت دارد. این طرح قرار است بعد از نهاییشدن در سامانه مربوطه جهت بررسی و جمعآوری امضا قرار گیرد.
پیش از این هم طرح تکلیف دولت برای حمله به اسرائیل مطرح بود و قرار بود بعد از نهاییشدن برای جلب امضای نمایندگان در سامانه قرار گیرد. البته طرحهایی هم به صحن رسیدند و تصویب هم شدند، مانند طرح اصلاح قانون انتخابات که تمام تلاشش دوختن کت ریاستجمهوری برای نامزد مورد حمایت مجلسیان است. حال اینکه تا چه میزان چنین طرحهای سیاسی و غیرکارشناسیای ممکن است در نهایت منجر به قانونگذاری صحیح شوند، جای بحث دارد اما اینکه چرا باید بودجه بیتالمال برای چنین تصمیمهایی صرف شود و نمایندگان مجلس پاسخگوی عملکرد سیاسی و نه ملی خود، نباشند، جای سوال دارد؟!
محرومیت دائمی یا موقت افراد از مشاغل مختلف از جمله فعالیت سیاسی فقط و فقط از طریق حکم قطعی دادگاه صالح بنا بر اثبات جرمی که مجازات آن محرومیت اجتماعی باشد، امکان اجرا خواهد داشت.
قانونگذار در برخی جرایم مانند جرایم عمدی و محکومیت قطعی کیفری ناشی از جرم، محرومیت از حقوق اجتماعی را با توجه به نوع جرم پیشبینی کرده که از دو سال تا هفت سال را در بر میگیرد که این محرومیتها استخدام در دستگاههای حکومتی تا نامزدی کرسیهای ریاستجمهوری، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و تصدی ریاست قوه قضائیه را در بر میگیرد.
با عنایت به تصریح ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ که مقرر داشته محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی، پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، در مدتزمان مقرر در این ماده، محکوم را از حقوق اجتماعی بهعنوان مجازات تبعی محروم میکند، ملاک محاسبه محرومیت محکومعلیه از حقوق اجتماعی، محکومیت قطعی کیفری مندرج در حکم است، اعم از اینکه در تعیین مجازات به لحاظ جهات قانونی، تخفیف یا تشدید اعمال شده باشد؛ بنابراین محرومیت از تصدی مناصب سیاسی و شرایط این ممنوعیت کاملاً مشخص و واضح است و در غیر این موارد، نقض آشکار حقوق افراد خواهد بود.
حق بر اشتغال و حق بر داشتن شغل یکی از مهمترین حقوق بشری و شهروندی است که جز نسل دوم حقوق بشر یعنی حقهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب میشود و در میان اجتماع مردم و تشکل ملت معنا مییابد. اصلی که مورد پذیرش قانون اساسی ایران هم بوده و مطابق اصل ۲۸ قانون اساسی هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند.
روزنامه کیهان، در صفحه نخست خود با تیتر «انقلاب اسلامی ۴۲ ساله شد ۷ رئیسجمهور آمریکا گم و گور شدند» نوشت: «تمامی روسایجمهور آمریکا از کارتر تا اوباما در یک نقطه با امام خمینی (ره) اشتراکنظر دارند و آن، اینکه آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». این عبارت ارزیابی هفتهنامه آمریکایی «ویکلی استاندارد» نسبت به موقعیت آمریکا و روسایجمهور این کشور در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران بود که در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما منتشر شد.
البته مسئولان این نشریه آمریکایی فراموش کرده بودند که در کنار این ارزیابی درست و دقیق خود بنویسند «تاریخ انقضا ندارد» و نه فقط از کارتر تا اوباما که شامل همه روسایجمهور آمریکا چه در گذشته و چه در آینده خواهد شد. چه آنکه جهانیان به چشم خود دیدند که چگونه رئیسجمهور تروریست و دیوانهای همچون ترامپ هم که سودای نابودی انقلاب اسلامی و سرنگونی جمهوری اسلامی را در سر داشت و در این مسیر از هیچ خباثت و جنایت و شناعتی فروگذار نکرد، هیچ غلطی نتوانست بکند و مفتضحانه نامش در فهرست «ویکلی استاندارد» و در کنار روسایجمهور پیش از او ثبت شد.
امروز دوازدهم بهمنماه ۱۳۹۹ ملت بزرگ ایران در حالی چهلودومین سالگرد دهه فجر انقلاب اسلامی خود را جشن میگیرد که او هم به مثابه اسلاف خود در برابر عزت، عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی زانو زده و به زبالهدان تاریخ پیوسته است.
رژیم آمریکا که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با نقاب دوستی به استعمار و استثمار ملت ایران پرداخته بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مخالفت و دشمنی علنی علیه ملت ایران پرداخت و از هیچ توطئهای برای زمین زدن نهضت اسلامی دریغ نکرد و از همان روزهای نخست شکلگیری نظام اسلامی در ایران، تلاش آمریکا برای نابودی جمهوری اسلامی ایران و بازگشت ایران به دوران قبل از انقلاب و سلطه مجدد استکبار جهانی بر کشورمان آغاز شد.
امروز که انقلاب اسلامی در چهل و دومین سال خود بر قله رفیع عزت، عظمت و اقتدار ایستاده است در همه این سالها و در دوران هر رئیسجمهور آمریکا از جمهوریخواه و دموکرات، فشارهای گوناگونی را بر نظام و ملت ایران وارد کردند تا به آرزوهای شوم خود دست یابند؛ تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد دشمنی آمریکا با ایران رویه ثابت همه رؤسایجمهور آمریکا بوده است و در هیچ دورهای آمریکا از اصل دشمنی با ملت ایران صرف نظر نکرده است. البته این دشمنیها مانع بسط قدرت ایران نشده و رؤسایجمهور آمریکا با شکستها و رسواییهای متعددی در مقابله با ایران مواجه شدهاند.
نظر شما