نقاشی به بن‌بست رسیده است

خبرگزاری ایمنا: رسول معرک‌نژاد نقاش، شاعر، پژوهشگر و ویدئوآرتیست متولد ۱۳۴۷ اصفهان است. وی پیش از این نیز در فضای هنری اصفهان ویدئو‌آرت‌هایش را به نمایش گذاشته است، همچون نمایشگاهی که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۶ در موزه هنرهای معاصر برپا کرد. در نمایشگاه جدید، معرک‌نژاد دو اثر ویدئو پرفورمنس با نا‌م‌های «اعوجاج زمان یک» و «اعوجاج زمان دو» را در چهار روز متوالی در گالری آپادانا به نمایش و اجراء در می‌آورد. در این ویدئو پرفورمنس‌ها مخاطب در شکلی تعاملی با ویدئوهای در حال پخش این‌همانی و احساس قرابت می‌کند.


در بدو ورود به این نمایشگاه هر مخاطب مجبور است دیدن این ویدئوها را با ریختن یک چای آغاز کند، مخاطب با چای وارد فضای گالری می شود و در فضایی بین دو ویدئو می‌نشیند. ویدئو سمت چپ متشکل از سه تلویزیون است که همزمان در حال پخش سه تصور است. یکی از تلویزیون‌ها تصاویری از جنگ و فیلم‌های مستند روایت فتح را پخش می‌کند، تلویزیون کناری‌اش تصاویر بی انتهایی از خیایان‌های شهر و تلویزون دیگر تصاویری از رسانه‌های و تلویزیون‌های داخلی را نشان می‌دهد.در برابر این سه تصویر، ویدئوی سمت راست سالن، انسانی را نشان می‌دهد که پشت یک میز چای می‌خورد و بی تفاوت گاهی نگاهی به تصاویر روبرو می‌کند، همچنین چیدمان صندلی‌های سالن به شکلی است که مراسم ترحیم را القاء می‌کند.
قرار است معرک نژاد «اعوجاج زمان دو» را در دو روز آخر، یعنی روزهای ۲۶ و ۲۷ دی ماه در گالری آپادانا به نمایش بگذارد. گفتگوی پیش رو به بهانه نمایش ویدئو پرفورمنس اول، با این هنرمند شکل گرفته است.

به نظرتان هنرمند باید هنر مفهومی را برای مخاطب توضیح دهد؟
بله، در این دوره که ما زندگی می‌کنیم و شاید بتوانیم آن را دوره پسا پست مدرن بنامیم دیگر نمی‌توانیم به مخاطب بگوئیم این اثر است حالا هرچه می‌‌خواهی خودت برداشت کن. در هنر جدید، تعاملی وجود دارد که ممکن است من با توجه به واکنش مخاطبم اثر بعدی‌ام رابسازم و از همین‌رو مفهوم منتقل شده باید بصورت تعاملی شکل بگیرد. این توهین به مخاطب امروز است که بگوییم هرچه خودت می‌خواهی برداشت کن، چون او مخاطب بیست سال پیش هنر نیست.

این تفاوت از کجا می‌آید؟
برمی‌گردد به فضای فلسفی مدرن و پست مدرن و تفاوت‌های آن‌ها. در دوره مدرن همه چیز انسجام می‌یابد در یک نقطه، که تابلو است، هنر مدرن در اصل مخاطب را درجه دو سه اهمیت قلمداد می‌کند نه بخشی از اثرش. از طرفی تغییر در شرایط اجتماعی و سیاسی انسان معاصر و بوجود آمدن اینترنت که مبنایش تعامل و ارتباط است نیز باعث بوجود آمدن این تغییرات اساسی شده است.

خود ویدئوآرت و ارائه آن چه تغییری کرده است؟
ویدئو هم از این حالت که هنرمند تنها یک ویدئو را با ویدئو پروژکتور در فضا پخش کند خارج شده. در اثری که من ارائه کردم کلیت فضای سه بعدی در اختیار ویدئو است دیگر این گونه نیست که بعد از نمایشگاه کسی بیاید و بگوید دی وی دی اثرت را بده ببینم چون اثر همین‌جا و در فضا معنا یافته، در اثر اعواجاج زمان یک، شکل چینش صندلی‌ها، خود چای بدست گرفتن مخاطب حالتی از فضای ترحیم را در اثر به وجود می‌آورد.

مراسم ترحیم برای چه چیزی؟
ترحیم بخشی از زندگی ما که از دست رفته است. شاید این نوستالژی من است که می‌خواهم آن را با دیگران به اشتراک بگذارم و البته این نوستالژی هم بیشتر در فضای دفاع مقدس و فیلم‌ها و صدای مادر شهیدی که در سوگ فرزندش آواز می‌ خواند شکل گرفته و البته خیال می‌کنم بر مخاطب هم تاثیر داشته، تقریبا هر کس وارد فضا می شود یک ربع در فضا می‌ماند.

شما قبلاً نقاشی کرده‌اید، در مقایسه با نقاشی، ویدئوآرت چه امکانات بیانی دارد؟
به طور کلی ویدئو و ویدئوپرفورمنس امکاناتی دارد که آن را زیر شاخه هنر مفهومی قرار می‌دهد. در هنر مفهومی اصل بر این است که اثر، مفهومی را به مخاطب ارائه دهد، حتی اگر شده در حد یک علامت سوال در ذهن مخاطب، چراکه ممکن است هر کس برداشتی منفی یا مثبت از اثر داشته باشد. به نظر من نقاشی تا حدودی به بن‌بست رسیده و دیگر حداقل برای من جواب ‌نمی‌دهد.

یعنی شما دیگر نقاشی نمی‌کنید؟
نمی‌دانم، من تصمیم نمی‌گیرم، نیاز الان من آن است که با مخاطب ارتباط برقرار کنم و این نیاز را ویدئوآرت برایم فراهم می کند.

چالش ساخت ویدئوآرت برای یک هنرمند که پیش از این نقاش بوده چیست؟
در ویدئوآرت هنرمند یک نوع درگیری جمعی دارد ضمن آن‌که خود آفرینش اثر هم مشکلات خودش را دارد. مثل پیدا کردن لوکیشن و بازیگر و فراهم کردن امکانات صدا و تصویر و این‌که بدانی چه صدا و موسیقی برای اثر مناسب است، در واقع ساخت و ارائه اثر خیلی انرژی‌برتر از نقاشی است.

اشتراک این دو مدیوم چیست؟
اشتراک عمده ویدئو و نقاشی شاید آن است که هر دو در خلال کار ممکن است تغییر کنند، یعنی همان‌طور که بوم حین خلق اثر تغییر می کند، ممکن است ویدئو هم هنگام ساخت یا ارائه با ایده اولیه فاصله داشته باشد.

یک ویدئو آرتیست با چه قواعد و مهارت‌های تکنیکی باید آشنا باشد؟
اجرای یک ویدئو آرت از ابتدا تا انتها بستگی به این دارد که هنرمند چه ایده‌ای دارد و آن را چگونه می‌خواهد بیان کند. ارائه هر ایده‌ای شرایط و امکاناتی را می‌طلبد، ممکن است در این رابطه نیاز باشد هنرمند شعر و داستان و بطورکلی ادبیات بداند و همین‌طور از موسیقی و تصویر سردر بیاورد. این نیست که یک نفر یک دوربین بردارد و بگوید می خواهم ویدئوآرت بسازم بلکه آفریننده اثر باید سطحی از آگاهی‌ها در مورد تصویر، روش‌های میکس و نرم افزارهای آن را داشته باشد.

در دو روز دوم نمایشگاه دو اثر جدید قرار است به نمایش در بیاید این دو اثر چه فضایی دارد و در مورد چیست؟
صادقانه اگر بخواهم بگویم هنوز شکل دقیق ارائه اثر دوم برایم مشخص نشده باید اثر را چیدمان کنم و بعد ببینم چه می شود.اما بطور کلی دو ویدئو ارائه می‌شود که یکی در مورد خشک شدن زاینده رود است که با دو بازیگر زن کار شده و ویدئوی دیگر تصاویری است متشکل از هزاران پرتره که در هم ادغام می شود و گاهی این ادغام شکل فضای آبستره به خود می‌گیرد، ضمن آن‌که در ذهنم است که یک اجراء زنده هم در فضای گالری داشته باشم که در واقع تایپ شعر یا متنی است که از تاثیری که ناخودآگاه از فضا می‌گیرم سرچشمه می‌گیرد.

در ارائه و اجراء یک ویدئوپرفورمنس فی‌البداهگی هم فرصت بروز دارد؟
بله، وقتی اجرا به حال پرفورمنس در می‌آید هنرمند در لحظه ممکن است تصمیماتی برای اثر بگیرد که شرایط را تغییر دهد. در همین اثر پیش رو ممکن است من در اجراء نتوانم چیزی بنویسم یعنی برای خودم هم همه چیز از پیش مشخص نیست.

گفت‌و‌گو از آوین فرهادی
کد خبر 86486

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.