به گزارش ایمنا، در برخی از کشورهای جهان مانند بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی و نیز ایران افزونی جمعیت شهری نسبت به جمعیت روستایی خیلی زودتر اتفاق افتاده است. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۶۶ درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند، در حالی که در سال ۱۹۵۰ (صد سال قبل از آن) بیش از ۶۶ درصد جمعیت جهان در روستاها زندگی میکردند.
پدیده افزایش جمعیت شهرنشینی موجب دگرگونیهای اساسی در جغرافیای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهرها شده است. به نظر میرسد، نهتنها روستاها در حال خالی شدن از سکنه هستند؛ بلکه بیشتر شهرهای کوچک و دورافتاده از شهرهای بزرگ نیز دچار این سرنوشت میشوند.
درحال حاضر رشد ابرشهرها و شهرهای بزرگ در جهان شدت بیشتری گرفته است. رشد سریع شهرنشینی، چالشهای زیادی برای شهروندان و مدیران شهری به همراه داشته است. تأمین و نگهداشت و توسعۀ زیرساختهای مناسب شهری متناسب با نیازها و انتظارات شهروندان و پیشرفت تکنولوژی از مهمترین دغدغههای مدیران شهری بوده و است. از یک طرف شهرها برای رشد و بقای خود باید پذیرای جمعیتهای بیشتری شوند و از طرف دیگر باید پاسخگوی چالشهای بیشمار افزایش جمعیت باشند.
در این میان فناوریهای نوین بهویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات، راه حلهای کارا و مؤثری به مدیران شهری پیشنهاد میدهد. بهکارگیری این فناوریها در مدیریت شهری، همچون سوارشدن بر اسب تیزرو است که سوارشدن بر آن سخت است؛ اما نتایج شگفتانگیزی دارد.
تغییرات جمعیتی در شهرها باید محور اصلی برنامهریزی (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) مدیران و برنامهریزان شهری قرار گیرد، بهویژه در برنامهریزی بلندمدت هیچ عاملی مهمتر از جمعیت و تغییرات آن به برنامهریزان شهری کمک نمیکند.
رابطۀ نسبت شهرنشینی با درآمد کشورها:
شهرها مراکز مهم فعالیتهای اقتصادی و تجاری جهان را تشکیل میدهند. در سال ۲۰۱۳ بیش از ۸۰ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها متعلق به شهرها بوده این درحالی است که در آن سال نسبت جمعیت شهری به روستایی اندکی بیشتر از یک (تقریباً ۱۲.۱) بوده است.
مراکز مهم تولیدی و خدماتی در شهرها شکل میگیرند و نیروی کار ماهر و متخصص در شهرها بیشتر در دسترس هستند. همچنین فعالیتهای اقتصادی در شهرها اغلب به دلیل برآورد اندازۀ اقتصادی مقرون بهصرفه است. هرچه درآمد کشورها زیادتر باشد، نسبت جمعیت شهری آنها بیشتر است، عکس این مطلب ممکن است درست نباشد.
در سال ۲۰۱۴ بیش از ۸۰ درصد جمعیت کشورها با درآمد زیاد در شهرها زندگی میکردهاند در حالیکه کمتر از ۳۰ درصد جمعیت کشورهای با درآمد کم در شهرها زندگی میکردهاند.
وضعیت شهر نشینی در ایران بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵
بر اساس گزارش منتشر شده از طرف مرکز آمار ایران با عنوان «گزیده نتایج عمومی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵» جمعیت و وضعیت شهرنشینی و روستانشینی در ایران تا پایان این سرشماری (آبان ماه ۱۳۹۵) به شرح زیر بوده است.
۱- جمعیت ایران در سال ۱۳۹۵ برابر با ۷۹،۹۲۶،۲۷۰ نفر بوده است؛
۲- جمعیت روستایی ایران ۲۰،۷۳۰،۶۲۵ نفر، که معادل ۹.۲۵ درصد کل جمعیت کشور بوده است؛
۳- جمعیت شهری کشور ۵۹،۱۴۶،۸۴۷ نفر، که برابر با ۷۴ درصد کل جمعیت کشور بوده است؛
۴- درصد متوسط رشد سالانه جمعیت در بازه زمانی ۱۳۹۰-۱۳۹۵ در کشور، شهرها و روستاها به ترتیب برابر با ۲۴.۱، ۹۷.۱ و منفی ۷۳.۰ درصد بوده است. رشد منفی جمعیت در روستاها که از حدود سال ۱۳۶۸ شروع شده است، همچنان ادامه دارد.
ابرشهر ایران
در کشور تاکنون ابر شهر (شهر با جمعیت افزون بر ۱۰ میلیون نفر) نداشتهایم. برآورد میشود در حدود سال ۱۴۱۰، تهران به نخستین ابرشهر ایران تبدیل شود. تهران، مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، تبریز، اهواز و قم، شهرهای با جمعیت بیش از یک میلیون نفر هستند. همچنین هشت شهر با جمعیت بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون نفر و ۱۰ شهر با جمعیت بین ۳۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار نفر داریم.
بررسی تغییرات جمعیت در شهر اصفهان
جمعیت شهر اصفهان در حدود سال ۱۳۵۰ نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر بوده است. در سال ۱۴۰۰ برآورد میشود جمعیت آن اندکی بیش از ۲.۲ میلیون نفر شود؛ بهعبارت دیگر، طی ۵۰ سال جمعیت اصفهان بیش از ۴ برابر شدهاست.
شهر اصفهان با فاصله بسیار کم از شهر کرج رتبه سوم کشور از لحاظ جمعیت را دارد؛ متوسط نرخ رشد سالیانه جمعیت در دورۀ ۵۰ سالۀ مذکور، ۸۷.۲ درصد بوده است در حالیکه نرخ رشد در سالهای اولیۀ این دوره حدود پنج درصد بوده و در اواخر دوره به ۷۷.۱ درصد رسیده است.
تراکم کل جمعیتی شهر اصفهان (شامل محدودۀ قانونی و حریم) براساس برآورد جمعیت شهر در سال ۱۳۹۴ با حدود ۲ میلیون و پنجاه هزار نفر برابر با ۳۷ نفر در هکتار بوده است. با توجه به اینکه تراکم جمعیتی و خانواری معمولاً در سطح یک شهر و نقطه به نقطه تفاوتهای زیادی با هم دارند، در بررسی تراکم، تقسیمات شهری کوچکترمانند منطقه، محله، شهرک و... نیز در نظر گرفته میشود. در شهر اصفهان محلههای با تراکم زیاد (تراکم ۱۸۰ و بیشتر از آن) و با تراکم اندک (کمتر از ۴۴ نفر در هر هکتار) وجود دارد.
بررسی عمیقتر روند افزایش شهرنشینی در ایران و جهان
با بررسی آمار و اطلاعات ملاحظه میشود که روند افزایش جمعیت شهرنشینی از صد سال گذشته شروع شدهاست و همچنان ادامه دارد. بهطوریکه پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰ جمعیت شهرنشین در جهان، بیش از ۶۶ درصد جمعیت را به خود اختصاص دهد و در ایران نیز به ۸۴ درصد جمعیت برسد.
در سالهای اخیر، بسیاری از دولتها و سیاستگذاران در سراسر جهان کوشیدهاند با سیاستها و برنامهها و عملیات ضد مهاجرت از روستاها به شهرها روند کاهش جمعیت مناطق روستایی را متوقف یا کند و از افزایش جمعیت شهرها جلوگیری کنند.
بر اساس گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۴ میلادی درباره چشم انداز شهرنشینی در جهان این سیاستها غیر موثر بوده و حتی ممکن است به کشورها از جهت اقتصادی، اجتماعی و یا محیطزیستی آسیب رسانده باشد. از طرف دیگر، گسترش سریع شهرنشینی بهویژه در کشورهای با درآمد کم، با چالشهای زیادی همراه است. از مهمترین این چالشها فراهمسازی زیرساختهای شهری مورد نیاز، ایجاد اشتغال مناسب برای مهاجران، برقراری عدالت اجتماعی و جلوگیری از نابسامانیهای اجتماعی و حفظ محیط زیست شهری است.
بررسی روند مهاجرتهای داخلی مردم روستاها و شهرهای کوچک نشان میدهد اغلب آنها به شهرهای بزرگ و کلان شهرها مهاجرت میکنند. این گونه مهاجرتها علاوه بر مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی که برای شهر، شهروندان و مهاجران در شهرهای بزرگ و کلان شهرها دارد موجب به وجود آمدن تعداد اندک کلان شهر و شهرهای بزرگ در یک کشور شده که خود مشکلات زیادی برای یک کشور پدید میآورد.
یکی از پیشنهادهای قابل ارزیابی برای حل این مساله آن است که برای جلوگیری از تشکیل تعداد اندک ابرشهرها و شهرهای بزرگ در یک کشور با اتخاذ سیاستهای مناسب به توسعۀ شهرهایی با جمعیت متوسط (که خود در نزدیکی شهرهای بزرگ قرار ندارند) اهتمام ورزیده شود به گونه ای که مردم روستاها و شهرهای کوچک که قصد مهاجرت دارند نزدیکترین این شهرها به محل زندگی فعلی را مقصد مهاجرت خود انتخاب کنند.
خوشهشهرها (مجموعههای شهری)؛ پدیدۀ نوظهور توسعۀ شهرنشینی
طی سالهای متمادی، شهرهای زیادی در جهان، اغلب بدون برنامهریزی اولیه بهوجود آمده و رشد کرده و به رشد خود ادامه داده اند.
امروزه فاصلۀ برخی از شهرها و روستاها از یک یا چند شهر بزرگ آن چنان کم است که این شهرها و روستاها روی هم اثرات ترافیکی (رفتوآمد)، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و... درخور توجهی دارند. این مجموعۀ شهری را خوشهشهر مینامند.
هزینۀ بالای تأمین خدمات و زیرساختها علت اصلی رشد شهرنشینی:
با پیشرفت فناوری در جهان در همه زمینهها، ارائه خدمات روزافزون و ارزان و کارآمد به مردم در شهرهای بزرگ فراهم شد. برای مثال خدمات آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و تفریحی در سطح عالی در شهرهای بزرگ در دسترس مردم قرار گرفته است؛ اما دسترسی به این خدمات در سطح برابر در روستاها و شهرهای کوچک میسر نیست.
یکی از دلایل اصلی آن موضوع اندازۀ اقتصادی است. براساس این اصل، عرضۀ برخی از خدمات در مقیاسهای کوچک مقرون بهصرفه نبوده و تدوام آن از نظر اقتصادی میسر نیست. با افزایش تراکم جمعیت در شهرها، اندازۀ اقتصادی مورد نیاز تأمین و ارایه این خدمات میسر است.
اغلب خدمات شهری نیاز به زیرساخت دارند. برای دسترسی مردم به آب آشامیدنی و انرژی نیاز به شبکههای تولید و انتقال و توزیع آب و برق و گاز است. همچنین برای دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و آموزشی علاوه بر زیرساختهایی چون مدارس، دانشگاهها، درمانگاهها و بیمارستانها وجود متخصصان کارآمد ضروری است.
نکتۀ مهم این است که با پیشرفت تکنولوژی هزینۀ تأمین و نگهداشت این زیرساختها و خدمات در مقایسه با درآمد مردم کاهش نیافته است؛ بهطوریکه برآورد میشود سالیانه بهازای هر یک میلیارد نفر جمعیت مردم در جهان، یک تریلیون دلار برای تأمین و نگهداشت و توسعۀ زیرساختها لازم است.
در شهرهای پر جمعیت و خوشههای شهری، نهتنها تأمین و نگهداشت و توسعۀ زیرساختها از نظر اقتصادی میسر شده؛ بلکه به محیط زیست آسیب کمتری زده است و تهیکردن جهان از منابع طبیعی را به ارمغان آورده است و در صورت برنامهریزی صحیح و مدون توسعۀ شهرها، اهداف اقتصادی، عدالت اجتماعی و خوشبختی و رفاه مردم بهتر فراهم میگردد.
اهمیت شاخص تراکم در برنامهریزی شهری:
شاخص تراکم همراه با شاخصهای کاربری زمین و الگوهای مکانی از شاخصهای مهم در برنامهریزی شهری است. با افزایش تراکم، سرانۀ هزینههایتأمین و نگهداری زیرساختها و نیز سرانۀ هزینۀ عرضۀ خدمات کاهش مییابد.
با فرض سطح خدمت برابر در بسیاری از موقعیتها سرانۀ مصرف انرژی و دیگر منابع با افزایش تراکم کاهش مییابد. برای مثال، تحقیقات میدانی نشان داده است که سرانۀ مصرف روشنایی معابر و خیابانها در مناطق با تراکم ۲۵ نفر بیش از سه برابر سرانۀ مصرف روشنایی معابر و خیابانها در مناطق با تراکم ۱۰۰ نفر در هکتار است.
با افزایش تراکم نیز زمینهای بیشتر به بخشهای دیگر مانند فضاهای عمومی، پارکها و فضای سبز، تجارت، صنعت و کشاورزی اختصاص مییابد. همچنین با افزایش تراکم، مبلغ عوارض و مالیات پرداختی شهروندان در هر هکتار افزایش مییابد.
این امر بالقوه امکان توسعۀ کمی و کیفی زیرساختها و خدمات و نیز رفع چالشهای ناشی از تراکم، مانند آلودگی هوا، ترافیک و... را فراهم میسازد. اما در شهرهای با تراکم اندک سرانۀ تأمین زیرساختها و ارائۀ خدمات و مصرف انرژی افزایش مییابد؛ لذا این هزینهها باید از طریق پرداخت بیشتر توسط شهروندان یا با پرداخت یارانه از سوی دولت تأمین شود.
میزان تراکم مناسب برای یک شهر، شهرک یا محله، بستگی به عوامل زیادی دارد؛ از جمله عوامل فرهنگی و سبک زندگی و اگر زیرساختهای مناسب با تراکم فراهم نشود، شهر، شهرک یا محله با چالشهای بزرگی روبهرو میشود که به کیفیت زندگی شهروندان آسیبهای بزرگی میزند.
آیندۀ شهرها و ملاحظات مهم در جهت هوشمندسازی شهرها
۱. برنامهریزی جهت تحقق شهر پایدار هوشمند نیازمند یک برنامهریزی بلندمدت (حداقل سیساله) است. برنامهریزیهای میانمدت و کوتاهمدت جهت برنامۀ عملیاتی و نیز بازنگری برنامۀ بلندمدت با توجه به تغییرات تکنولوژی و دیگر عوامل تأثیرگذار نیز ضروری است.
۲. محدودۀ جغرافیایی نهایی شهر جهت برنامهریزیهای بلندمدت شهر پایدار هوشمند را محدودۀ مجموعهشهری یا خوشهشهر در نظر بگیرید.
۳. نحوۀ تعامل شهرهای موجود در خوشهشهرها در برنامهریزیها و عملیات به نوع توسعۀ جغرافیایی خوشهشهرها بستگی دارد. بهتر است در برنامهریزی بلندمدت، شعاع تحت پوشش نهایی خوشهشهر در نظر گرفته شود؛ اما در برنامههای میانمدت و کوتاهمدت عملیاتی، اولویتهای اجرایی براساس پارامترهایی همچون فاصلۀ شهرهای اقماری با شهر مرکزی، میزان و اهمیت تأثیرگذاریهای متقابل شهر مرکزی با هریک ازشهرها و دیگر نقاط در خوشهشهر و منابع تأمینشدنی از هر دو طرف تعیین میشود؛
۴. مهمترین عامل که تأثیر بسزایی در برنامهریزی شهرهای آینده دارد، میزان جمعیت و پراکندگی تراکم آن در حیطۀ جغرافیایی تحت برنامهریزی و نیز تغییرات آن در طول مدت زمان برنامهریزی و اجرای آن است. یکی از برنامههای کاربردی که برای برنامهریزی شهرهای هوشمند توصیه میشود، نرمافزار مکانمند نشاندهندۀ جمعیت و تغییرات آن در طول مدت زمان برنامهریزی و اجراست.
برخی از تواناییهای این نرمافزار عبارتاند از:
* حیطۀ جغرافیایی خوشهشهر و تغییرات تحت پوشش آن را نشان میدهد.
* توانایی نشان دادن میزان جمعیت، تراکم جمعیتی و خانواری را در تقسیمبندیهای مختلف خوشهشهر (از قبیل محلهها، شهرکها، مناطق، شهرها، نواحی خوشهشهر و...) برای زمانهای گذشته و آینده و فواصل زمانی حداقل یکساله در طول مدت برنامه دارد. این نرمافزار باید قابلیت محاسبه و دریافت اطلاعات درخواستی را از سایر برنامهها داشته باشد.
۵. برنامهریزان شهری در ارتباط با برنامهریزی بلندمدت شهر هوشمند و عامل جمعیت از دو منظر متفاوت به آن مینگرند:
الف. برنامهریزی انفعالی
ب. برنامهریزی فعالانه
در برنامهریزی انفعالی، برنامهریزان شهری صرفاً تغییرات جمعیتی را براساس وضعیت گذشته و مدلهای پیشبینی تغییر جمعیت درنظر میگیرند؛ اما در برنامهریزی فعالانه میزان جمعیت و نحوۀ پراکندگی آن جزء اهداف کلان برنامه قرار میگیرد. این دو نگاه تفاوتهای درخور ملاحظهای را در برنامهها ایجاد میکند.
قرن بیستویکم، قرن رقابت شهرها در همۀ زمینهها از جمله جذب جمعیت خواهد بود و موضوع مهاجرت به شهرها و از شهرها عامل بسیار مهمی در تعیین جایگاه و اهمیت شهرها است. به همین دلیل به برنامهریزی فعالانه توجه بیشتری میشود.
بهعنوان مثال، شهر ملبورن در برنامۀ بلندمدت خود (Plan Melbourne-۲۰۱۵ -۲۰۵۰) جمعیت سال ۲۰۵۰ ملبورن را ۷.۷ میلیون نفر، هدف قرار داده است. این درحالی است که جمعیت سال ۲۰۱۳ آن شهر ۳.۴ میلیون نفر بوده است.
مقاله از: ابراهیم خلیلیان گورتانی- مدیر تحقیق و توسعه سازمان فاوا شهرداری اصفهان
نظر شما